تحریمهای سنگین

بحران‌های سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک رژیم ایران از هر سو آن را محاصره کرده و رو به تشدید می‌روند. این سخن نه از آن ِ مخالفان که از سوی مقامات رژیم مطرح شده است. آقای صالحی وزیر امور خارجه در نشست هیات نمایندگی اتاق بازرگانی ایران گفته است «در ۳۲ سال [اخیر] این قدر تحت فشار اقتصادی و تحریم سیاسی نبوده‌ایم» و آن را «چالشی بزرگ» نامیده است. او سخنی دور از واقع نگفته و به خوبی به خطراتی که در راه است آگاهی دارد. در همین یک هفته اخیر چندین واقعه و خبر از فشارهای جدیدی خبر می‌دهند که در آینده نزدیک از سوی جامعه بین‌المللی متوجه ایران خواهد شد. اتهام مربوط به توطئه سپاه قدس برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا و انفجار سفارت‌خانه‌های این کشور و اسرائیل زمینه تحریم‌های بین‌المللی جدیدی علیه ایران را فراهم آورده است. گزارش احمد شهید گزارشگر مخصوص سازمان ملل در باره حقوق بشر در ایران بار دیگر کارنامه سیاه و مشحون رژیم ایران در نقض حقوق بشر را در معرض دید جهانیان قرار داده است. و گفته می‌شود که گزارش آینده یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که قرار است تا چهار هفته آینده منتشر شود بیش از هر گزارش پیشین این سازمان بر گمانه نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران انگشت خواهد گذاشت.

رژیم جمهوری اسلامی البته در بحران زندگی کرده است و در طول نزدیک به 33 سال حیات خود توانسته بحران‌های زیادی را از سر بگذراند. ولی آن چه که بحران‌های امروز را از هر زمان دیگر متمایز کرده دو چیز است. یکی این که رژیم با شدیدترین تحریم‌های سیاسی و اقتصادی بین‌المللی روبرو است که در طول حیات آن بی سابقه است. و دوم این که این تحریم‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که رژیم از انسجام درونی و حمایت مردمی بسیار کمی برخوردار است. علاوه بر این، تحریم‌های جدیدی که در ماه‌های اخیر اعمال شده، به نقض حقوق بشر ارتباط داده شده و به همین دلیل عناصر و مقامات رژیم را هدف قرار داده است. دور جدید تحریم‌ها نیز به احتمال قوی، علاوه بر فشارهای اقتصادی، تا حد زیادی متوجه مقامات حاکم خواهد بود. مجموعه این اقدامات شرایط سیاسی و اقتصادی ایران را به وضعی شبیه آن چه که در عراق دهه 90 میلادی رخ داد نزدیک می‌کند، گرچه کمتر کسی انتظار دارد که عواقب مشابهی برای آن یعنی حمله نظامی غرب پیش بیاورد.

پروژه حمله نظامی به ایران از اواخر حکومت بوش تقریبا از دستور کار آمریکا و غرب (گرچه هیچگاه رسما اعلام نشد) حذف شده است. تجربه فاجعه‌بار حمله به عراق به کاهش نفوذ جنگ‌طلبان نومحافظه‌کار در سیاست خارجی آمریکا و غرب منجر شد، و سیاست «آشتی‌جویانه» اوباما در برابر رژیم اسلامی گزینه نظامی علیه ایران را به آخرین نقطه روی میز دور کرد. ولی تنها تجربه غرب از حمله به عراق نبود که به این تغییر سیاست غرب در برابر ایران منجر شد. مهم‌تر از آن، تحولات داخلی ایران بود که غرب را به تأثیر گذاردن تحریم‌های سیاسی و اقتصادی متقاعد کرد و به این نتیجه رساند که از این طریق با هزینه کمتری می‌توان رژیم ایران را تضعیف کرد و به تدریج آن را به زانو در آورد. این سیاست در آغاز با بی‌اعتنایی و تمسخر رژیم ایران روبرو شد و در آمریکا نیز یا انتقاد نیروهای نومحافظه‌کار مواجه گردید. ولی تجربه نشان داد که به رغم رجزخوانی‌های رژیم ایران، تحریم‌ها از یک سو بر روابط و برنامه‌های اقتصادی رژیم تأثیر گذاشته و از سوی دیگر به انزوای بین‌المللی ایران منجر شده است – تا آن جا که اکنون به گفته وزیر خارجه جمهوری اسلامی این همه فشار سیاسی و تحریم اقتصادی بی‌سابقه بوده است.

رژیم ایران البته هنوز هم در برابر تهدید غرب به تحریم‌های بیشتر رجزخوانی می‌کند و آن‌ها را بی‌اثر می‌شناسد. برای این منظور مقامات رژیم سعی کرده‌اند با توسل به حس میهن‌دوستی مردم، آنان را به مقاومت در برابر «دشمن» خارجی فرا خوانند و به صبوری در زیر فشار تحریم‌ها تشویق کنند. این سیاست به خصوص در سال‌های پیشین که تحریم‌ها عمدتا در رابطه با فعالیت هسته‌ای ایران اعمال می‌شد تا حدی مؤثر بود. رژیم توانسته بود با شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ما است» احساسات ملی بخشی از مردم را برانگیزاند و آنان را برای پذیرش تحریم‌های خارجی آماده کند. ولی تحولات داخلی کشور در دو سه سال اخیر، این حربه را تا حد زیادی کند کرد و آن را از تأثیر انداخت. گسل درون حکومتی و گسل بین مردم و حکومت که در سال‌های اخیر تشدید شده، توان رژیم برای بسیج مردم در برابر دشمن خارجی را تضعیف کرده است و در نتیجه آن، فشارهای خارجی کمتر می‌تواند به همبستگی مردم با حکومت بینجامد.

گسل بین مردم و حکومت مشخصا از فردای انتخابات مخدوش سال 1388 آغاز گردید. حاکمیت برای اولین بار در طول حیات جمهوری اسلامی با موجی میلیونی از تظاهرات اعتراض‌آمیز مردم روبرو شد و آن را به شدت سرکوب کرد. این سرکوب گرچه ظاهرا به خاموشی این اعتراضات منجر شد، ولی بیگانگی بخش عظیمی از جامعه را (از حکومت) به دنبال آورد. علاوه بر این، حاکمیت در جریان همین سرکوب به بزرگترین تصفیه درون گروهی خود دست زد و جناح اصلاح‌طلب را که از حاکمیت رانده بود بالکل از خود بیگانه کرد و حتا سرکوب خود را به آنان نیز گسترش داد. ظاهرا به نظر می‌رسید که حاکمیت توانسته است بحران 88 را از سر بگذراند و هزینه سیاسی سرکوب اصلاح‌طلبان و مردم معترض به انتخابات را تحمل کند. ولی به روشنی، این سرکوب گسل بزرگی بین حکومت و مردمی که هنوز به سازوکارهای انتخاباتی رژیم امید بسته بودند ایجاد کرد که به سادگی قابل ترمیم نبود. و این گسل در شرایط حاد سیاسی که رژیم تحت فشارهای خارجی قرار می‌گیرد و به حمایت مردم نیاز دارد بیش از هر مورد دیگر بروز پیدا می‌کند.

اکنون دیگر شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ما است» به فراموشی سپرده شده است و کمتر کسی است که به دیگر شعارهای ملی‌گرایانه یا میهن‌پرستانه احمدی‌نژاد اعتنایی بکند و در برابر تحریم‌های روزافزون خارجی به حمایت از حکومت بشتابد. علاوه بر این، انشقاق درون حکومتی که در ماه‌های اخیر تشدید شده طبیعتاً انسجام حاکمیت را در برابر فشارها و اتهام‌ها و تهدیدهای خارجی تضعیف کرده و آن را آسیب‌پذیرتر کرده است. افزایش فشارها و تحریم‌های خارجی درست در شرایطی صورت می‌گیرد که گسل بین مردم و حکومت از یک سو و گسل درون حکومتی از سوی دیگر حاکمیت را به ضعیف‌ترین موقعیت خود در 32 سال گذشته رسانده است و آن را بیش از هر زمان دیگر در برابر تهدیدهای بین‌المللی ضربه‌پذیر کرده است.

این واقعیت‌ها از دید ناظران بین‌المللی پنهان نمانده است، و همین امر کشورهای غربی را به تشدید تحریم‌های سیاسی و اقتصادی تشویق می‌کند. آقای اوباما البته دلایلی داخلی نیز برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران دارد. او در آغاز که سیاست جنگ‌جویانه سلف خود آقای بوش را به کنار گذاشته و از سر آشتی با رژیم ایران درآمد به شدت از سوی مخالفان خود در جناح راست حزب جمهوری‌خواه مورد انتقاد قرار گرفت. پس از آن، و با بی‌ثمر شدن سیاست جدید او در تغییر موضع یا رفتار رژیم ایران، دامنه حمله مخالفانش به او گسترش یافت تا از او یک رییس جمهور ضعیف و ناقاطع در برابر «خطر سلاح هسته‌ای» ایران ترسیم کنند. اکنون و در آستانه فعالیت‌های انتخاباتی سال آینده، آقای اوباما نمی‌تواند هم‌چنان به سیاست مماشات در برابر رژیم ایران ادامه دهد و هزینه‌های آن را به صورت افت آرای انتخاباتی خود بپردازد. سخت‌گیری در برابر جمهوری اسلامی برای آقای اوباما رأی می‌آورد، و او به این آرا نیازمند است. می‌توان گفت که «توطئه تروریستی» جدید ایران علیه آمریکا در بهترین هنگام برای آقای اوباما «کشف» شده است.

انگیزه‌ها یا بهانه‌های جدید برای اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه ایران در شکل «توطئه» جدید، گزارش قریب الانتشار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نیاز انتخاباتی آقای اوباما به سختگیری در برابر ایران و ترک سیاست مماشات، و ضربه‌پذیری امروزین رژیم ایران در برابر فشارها و تهدیدهای بین‌المللی زمینه را برای تشدید تحریم علیه ایران فراهم آورده و کشورهای غربی را به انجام آن مصمم کرده است. غرب البته تلاش خواهد کرد که در درجه اول این تحریم‌ها را از طریق شورای امنیت سازمان ملل سازمان دهد. ولی در صورت عدم موفقیت در کل یا جزء (عدم تصویب به دلیل وتوی روسیه یا چین یا تصویب موارد خفیفی از تحریم) تردید نباید کرد که آمریکا و متحدان آن مستقلاً به تحریم مورد نظر خود دست خواهند زد. رژیم ایران در ماه‌های آینده باتحریم‌های سنگینی از سوی جامعه جهانی یا کشورهای غربی مواجه خواهد شد، آن هم در زمانی که به دلیل گسل‌های داخلی ایران ضریب مقاومت آن در برابر تحریم‌های خارجی به شدت پایین آمده است.
Iran Emrooz

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!