دو نکته راجع به قتل قذافی – برای ناتوییهاش

فضای مجازی ایرانیان با جدیت مشغول تجزیه و تحلیل ماجرای قتل سرهنگ قذافی است. اما دو نکته (درس) مهم در این ماجرا هست که به نظرم کمتر به آن پرداخته می‌شود:

۱- اول اینکه،‌ برخلاف تاکید رسانه‌ها، این “شورشیان” (یا Rebel forces) نبودند که معمر قذافی را به قتل رساندند. آنهایی که موبایل‌ بدست، نعره‌ زنان و هلهله کنان سرهنگ مخلوع را به نوبت کتک زدند، هتک حرمت کردند، شکنجه کردند و سپس در ملاء عام به قتل رساندند، مامورین و نیروهای مسلح تحت فرمان دولت رسمی لیبی هستند. عنوان “شورشی” و “یاغی” به گروه‌هایی اتلاق می‌شود که با حکومت مرکزی در حال نزاع باشند. نه نیروهای مسلح تحت امر یک تشکل سیاسی که ماه‌هاست در پایتخت کشور مستقر شده، دولت تشکیل داده، توسط جامعه‌ی جهانی به رسمیت شناخته شده، پیش‌نویس قانون اساسی تدوین کرده، قرارداد نفتی به امضاء رسانده و به دعوت دبیرکل سازمان ملل دیپلمات و سفیر هم به نیویورک اعزام کرده است. در واقع مدتی است که جای نیروهای حکومتی و نیروهای شورشی عوض شده ولی هنوز عمداً یا سهواً به نیروهای مخالف قذافی می‌گویند نیروهای “شورشی”.

در اصل، از زمانی که شورای انتقالی به دولت رسمی کشور تبدیل شده است، اعمال و رفتار نیروهای مسلح تحت نفوذش نیز باید مطابق تعهدات بین‌المللی دولت لیبی – به ویژه در حوزه‌ی حقوق بشر و قوانین بشردوستانه – انجام پذیرد. اما می‌بینیم که اینطور نیست. و این نکته (یا درس) اول است:

برخلاف ادعای آن دسته از ناظران ایرانی که انقلاب و شورش را کلاً امری رمانتیک و دل‌پذیر جلوه می‌دهند و برای آینده‌ی ایران نیز تجویز می‌کنند – در این ماجرا نیز دیدیم که حکومت‌های انقلابی برآمده از هرج و مرج معمولاً چندان به قوانین و عرف و حقوق بشر و اصول دموکراتیک دلبسته و مستلزم نیستند. اگر عناصری هم در میان آنها از اعتدال بیشتری برخوردار باشند،‌ معمولاً با سیل رفتارهای احساساتی، شعارهای مهیج و خشونت‌های عوام‌پسند افراطیون، تدریجاً یا ناگزیر از خط اعتدال خارج شده، یا از صحنه‌ی سیاست حذف می‌شوند.

۲- دوم اینکه گویا مشارکت و همکاری ناتو در قتل قذافی از صفحه‌ی رادار رسانه‌ها و تحلیل‌گران کاملاً محو شده است! حال اینکه – حداقل از نظر سمبولیک هم که شده – همین یک اقدام حاوی نکته‌ی بسیار مهمی است:‌ نه قطعنامه‌ی 1973 شورای امنیت اختیاری فراتر از حفاظت از غیرنظامیان به ناتو داده بود، و نه بنا بود هواپیماهای بی سرنشین آمریکایی اجازه پیدا کنند که در سراسر آسمان لیبی به پرواز درآیند و به سمت رئیس سابق کشور و مقامات دولتی‌اش به قصد کشتن آنها موشک و راکت پرتاب کنند. آنچه جامعه‌ی جهانی – ولو با حسن نیت و با اتکاء به دکترین “مسئولیت حمایت” – مقرر داشته بود عمدتاً این بود که نیروهای ناتو با وضع “منطقه‌ی منع پرواز” و اقدامات تدافعی دیگر از کشتار شهروندان معترض توسط نیروهای قذافی جلوگیری کنند.

اما می‌بینیم که این طرح زود از کنترل خارج شد و امروزه نیروهای نظامی “مهمان” – برخلاف قرار اولیه – به محض ورود به کارزار و تسلط بر امور، خودسرانه برای خود رسالت و نقش جدید تعریف می‌کنند و آنطور که خود می‌پسندند به سیر تحولات جهت می‌بخشند. اقدامات فراقانونی ناتو در طی مدت جنگ لیبی – که سوء قصد جسورانه‌ و بی‌پروا علیه قذافی یکی از مصادیق آن است – برای کسانی که می‌خواهند از تحولات منطقه برای ایران درس بگیرند – نکته‌ی کم اهمیتی نیست: دست‌کم به سرایندگان شعار “از تو حرکت از ناتو برکت” – که می‌خواهند به خیال خام خود از نیروهای مسلح غربی “استفاده‌ی ابزاری” کنند – به وضوح نشان می‌دهد که با ورود بیگانه به صحنه‌ی سیاست داخلی، هیچ تضمینی نیست که روند حوادث مطابق نقشه‌ و برنامه‌ی آنها پیش برود. چه بسا خود میزبان وسیله‌‌ای در دست مهمان شود.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!