در اینجا نظری به استفاده از واژه “ماست” در اصطلاحات فارسی میافکنیم.
ماست هارا کیسه کردند:
مختار السطنه، رییس اداره حسابیه تهران (مثلا شهرداری) حدود اواخر زمان ناصر الدین شاه، روزی با هویت پنهان به خرید ماست میرود تا بفهمد که شکایت مردم از گرانی تا چه حد صحت دارد. هفتهها بود که قیمت لبنیات از طرف اداره او تعیین شده و بر بازار تحمیل بود، ولی ملت هنوز از گرانی مینالیدند. لبنیاتی پرسید که ماست معمولی میطلبد و یا ماست مختار السلطنه. فرقش را پرسید و لبنیاتی توضیح داد که ماست مختار السلطنه با آب قاطیست تا بتوان با قیمت کمتر فروخت. مختار السلطنه دستور داد که نخ تنبان ماست فروش را محکم بر کمر او سفت کنند و او را وارونه از در مغازه بیاویزند. سپس هرچه ماست “مختار السلطنه”در مغازه داشت از پاچه در شلوار او بریزند و صبر کنند تا آب ماست گرفته شود. ماست فروشهای دیگر که دیدند اوضاع چنین است همگی داوطلبانه ماستهای خود را کیسه کردند. و اینطور شد که اصطلاح ماست کیسه کردن به منظور از ترس اوضاع را مرتب کردن بر زبان مردم افتاد.
ماست مالی کردن:
گویند که برخی از میهمانان جشن عروسی محمد رضا پهلوی و فوزیه، با قطار به تهران تشریف آوردند. به این دلیل دستور آمده بود که دیوارهایی که در مسیر راه آهن در معرض دید مهمانان بود با گچ سفید کنند. در یک آبادی گچ پیدا نشد ولی خوشبختانه کشک و ماست فراوان داشتند و توانستند برای چند ساعتی دیوارهای دهات را با ماستمالی سفید نگاه دارند. و چنین شد که اصطلاح “ماستمالی” به منظور سر و ته کاری را بهر نحوی بهم آوردن رایج شد.
ماست و دروازه:
در بعضی محافل که استفاده از اصطلاح “گوز و شقیقه” مناسب نیست میتوان از اصطلاح “ماست و دروازه” استفاده کرد. ولی فرق کوچکی بین مفهوم ایندو زبانزد موجود است که توضیح میدهیم. “گوز و شقیقه” به منظور دو مطلب است که هیچگونه ربطی به هم ندارند. در حالیکه ماست را میبندند و همچنین دروازه را. بنابر این “ماست و دروازه” در مواردی کاربرد دارد که طرف بحث اشتباها و یا بطور سطحی ربطی بین دو مطلب تصور کرده باشد.