دنیا آشفته شده
چو ن دل من
سفید و بی پروا شده
زیر پوشش برف
جمع مبهوت شده
برای آزادی حرف
فریاد حیران شده
چون من بیتوان
گریه اجباری شده
در سوگ جبار زمان
زاهد بی سجاده شده
از تبانی با دین
شب تاریک شده
از ننگ زمین
آتش دل سرد شده
بی امید رهائی
مستی ما سخت شده
بی یاری ساقی
تنهائی هم عادی شده
برای دل یاغی
شادی چه پر بها شده
برای همرنگی سطحی
آری دنیا آشفته شده
چو ن دل من
اورنگ
Jan 2012