سال تحریم – و جنگ؟

سالی که نکو است از روزهای اول آن پیدا است. و روزهای اول سال میلادی جدید از تنش‌های جدیدی در ایران و روابط ایران با جهان خبر می‌دهد. سپاهیان و بسیجیان که کنترل سیاست خارجی کشور را به دست گرفته‌اند به رجزخوانی در برابر غرب پرداخته‌اند و هل من مبارز می‌طلبند. تحریم‌های شدید جدیدی علیه جمهوری اسلامی همین روزها از سوی آمریکا اعلام شده است و متحدان اروپایی آن نیز به دنبال اعمال تحریم‌های مشابهی هستند. در واکنش به این تحریم‌ها، ریال ایران به سقوط آزاد افتاده و دلار به مرز ۲۰۰۰ تومان نزدیک شده است. و این همه در بحبوحه تدارکاتی که رژیم برای یک انتخابات نمایشی دیگر فراهم آورده و دایره «انتخاب شوندگان» را بیش از هر زمان محدود کرده است. نشانه‌ها حاکی از آن است که سال جدید سالی پر تنش و حادثه‌بار برای ایران و جمهوری اسلامی خواهد بود – سالی که تحریم فعال انتخابات و مخالفت فعال با جنگ در آن به هم پیوند خواهند خورد.

شروع سال جدید میلادی، با سه تحول بحران‌ساز در ایران همراه شده است. یکی، نمایش قدرت جمهوری اسلامی در آب‌های خلیج فارس همراه با آزمایش موشک‌های قادر، نصر و نور بود و تهدید رژیم به این که در صورت تحریم نفت ایران از سوی کشورهای غربی تنگه هرمز را مسدود خواهد کرد تا هیچ نفت‌کشی نتواند از آن جا عبور کند. تبلیغات‌چی‌های رژیم مدعی شدند که نیروی دریایی عملا در این رزمایش بستن تنگه هرمز را تمرین کرده است. رژیم ایران هم‌چنین فرصت را برای اعلام جنگ نامستقیم با آمریکا مغتنم شمرده است، و از قول سرلشکر عطاءالله صالحی، فرمانده کل ارتش نقل شد که با اشاره به خروج یک ناو هواپیمابر آمریکایی از منطقه خلیج فارس گفته است: «به آنها توصیه، هشدار و تذکر می‌دهیم که این ناو به منطقه سابق خود در خلیج فارس برنگردد چرا که ما عادت نداریم تذکر را تکرار کنیم و فقط یک بار تذکر می‌دهیم». این «تذکر» واکنش قابل پیش‌بینی آمریکا را در پی داشت، و یک سخنگوی وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوال بی‌بی‌سی فارسی گفت: «رفت و آمد برنامه ریزی شده عادی ناوگان دریایی آمریکا بر اساس تعهد بلندمدت این کشور به امنیت و ثبات منطقه ادامه خواهد داشت» و در ماه مارس قرار است ناو هواپیمابر آمریکایی «جان سی استنیس» به آب‌های خلیج فارس باز گردد. زمینه برای یک برخورد نظامی در خلیج فارس آماده می‌شود، و مقامات ایران ظاهرا (و دست کم در رجزخوانی‌های خود) از آن استقبال می‌کنند.

دوم، درست در همین روزها کنگره آمریکا در ضمن تصویب قانون مربوط به طرح دفاعی این کشور، تحریم‌های کمرشکنی را علیه جمهوری اسلامی به تصویب رساند، و با امضای آقای اوباما این تحریم‌ها رسمیت یافت. این تحریم‌ها علیه صنعت نفت ایران، بانک مرکزی و بخش‌های مالی رژیم اسلامی به تصویب رسیده است. اتحادیه اروپا نیز تحریم‌هایی مشابهی را در دستور کار خود قرار داده و تا آخر این ماه میلادی بر روی آن تصمیم خواهد گرفت. پیش‌بینی می‌شود که این تحریم‌ها در فاصله چند ماه آینده اثرات کمرشکنی بر صادرات نفت و معاملات بانکی ایران بر جای بگذارند، و به همین دلیل، این امر نگرانی شدیدی در محافل حاکم ایران ایجاد کرده است. تهدیدهای مربوط به بستن تنگه هرمز و جلوگیری از صدور نفت سایر کشورهای خلیج فارس و رجزخوانی‌های مقامات رژیم در جریان رزمایش دریایی اخیر در خلیج فارس از این نگرانی شدید حکایت می‌کنند. نگرانی رژیم از این است که با تحریم نفت و معاملات بانکی ایران از سوی غرب، درآمد نفتی آن به شدت کاهش یابد – امری که به شریان حیاتی رژیم آسیب شدیدی خواهد زد.

تحول سوم که مستقیما از دو تحول بالا تأثیر پذیرفته است به وضع اقتصادی ایران و سقوط ناگهانی دلار مربوط می‌شود. تأثیر تحریم‌های جدید غرب به درآمد ارزی و مالی رژیم منحصر نخواهد بود و بر مجموعه اقتصاد ایران و زندگی اکثریت قاطع مردم اثر منفی خواهد گذاشت. تحریم‌های گذشته که به صورت گزینشی و محدودتری اعمال شده، تا کنون اثرات محسوسی بر اقتصاد کشور گذاشته و به نحو بی‌سابقه‌ای گرانی و بیکاری را افزایش داده و تولید و رشد اقتصادی را پایین آورده است. ولی خبر تحریم‌های جدید (و رجزخوانی‌های فرماندهان سپاه و مقامات حکومتی) کافی بود که ریال ایران یک باره به سقوط آزاد دچار شود. نرخ دلار که در یک ماه گذشته حدود ۴۰% افزایش داشته (و در این هفته فقط در یک روز ۲۰۰ تومان بالا رفت) اکنون به مرز ۲۰۰۰ تومان نزدیک می‌شود. هجوم مردم به بانک‌ها و صرافی‌ها از درجه اعتماد مردم به مقامات حکومتی حکایت می‌کند و نشان می‌دهد تا چه قدر مردم نگران تحریم‌های جدید هستند و رجزخوانی‌ها و تهدیدهای نظامی مقامات رژیم را نشانه‌ای از وخامت اوضاع در آینده نزدیک می‌بینند.

مجموعه این تحولات از یک سال بحرانی و مشقت‌بار در پیش رو برای مردم خبر می‌دهد. جهان غرب که از سال‌ها گفتگو برای شفاف سازی یا تعلیق غنی سازی هسته‌ای ایران به نتیجه‌ای نرسیده است اکنون به آخرین حربه‌های غیر نظامی خود که تحریم‌-های فلج کننده است متوسل می‌شود. رژیم ایران، اما، ظاهرا اصرار دارد که این تحریم‌ها را به درگیری نظامی بکشاند یا با تهدید به آن، غرب را وادارد که از توسل به این تحریم‌ها دست بکشد. ولی در شرایطی که جامعه غرب مرتبا به هدف‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌ای رژیم ایران بیشتر مظنون شده و تخمین‌های زمانی برای رسیدن رژیم به توانایی تولید سلاح اتمی به یکی دو سال کاهش یافته است، تهدیدهای رژیم ایران شانس بسیار کمی برای «ترساندن» غرب خواهد داشت. سال ۲۰۱۲ سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و فرانسه نیز هست و سخت‌گیری در برابر رژیم ایران یک حربه برنده انتخاباتی در این کشورها بشمار می‌آید. غرب ممکن است هنوز نیازی به توسل به گزینه نظامی علیه ایران پیدا نکرده باشد، ولی رژیم ایران با بازی خطرناک خود می‌تواند این گزینه را به غرب تحمیل کند.

تحریم‌های جدید و شبح درگیری نظامی در خلیج فارس که از هم اکنون بر کشور ما سایه انداخته (و به سادگی می‌تواند به بمباران تأسیسات هسته‌ای و نظامی کشور نیز توسعه یابد و از کنترل خارج شود) آن قدر از سوی مردم خطرناک تشخیص داده شده که در روزهای اول سال بهای ریال ناگهانی سقوط کرد و مردم را به صف‌کشی در برابر بانک‌ها و صرافی‌ها کشاند. در همین شرایط، رژیم ایران در تدارک یک نمایش انتخاباتی دیگر است – نمایشی که به دلیل انحصارطلبی‌های بی‌سابقه رژیم قاعدتا می‌بایست از سوی قاطبه مردم با بی‌اعتنایی روبرو شود. رژیم که در گذشته غالبا سعی داشته با تطمیع و فریب مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشاند این بار نیز قطعا این حربه‌ها را تا آن‌جا که بتواند به کار خواهد گرفت. ولی تحریم‌ها و شرایط نابسامان اقتصادی کشور همراه با تصفیه خونین سیاسی که رژیم پس از رأی‌گیری ریاست جمهوری ۸۸ به راه انداخت جای مانور چندانی از این نظر برای آن باقی نمی‌گذارد. از این رو، ظاهرا رژیم قصد دارد به جای سلاح تطمیع، حربه تهدید را به کار گیرد و با ایجاد جو نظامی و عمده کردن خطر حمله خارجی به تحریک احساسات ملی بپردازد تا شاید با توسل به آن مردم را به حمایت از خود و شرکت در رأی‌گیری ترغیب کند.

از این رو، تحریم فعال انتخابات و مخالفت فعال با جنگ در یک رابطه شدیدا به هم پیوسته قرار می‌گیرند. یعنی اگر انتخابات به صورت صریح و قاطع تحریم نشود و در عین حال لبه تیز مخالفت با جنگ متوجه سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم نگردد، رژیم ممکن است در تاکتیک خود موفق شود و در جو نظامی و جنگی که ایجاد کرده عده بیشتری از مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشاند. رژیم اگر بتواند مردم را متقاعد کند که کشور در خطر حمله خارجی است، و به این وسیله غرور ملی مردم را به نفع خود تحریک کند، به سادگی خواهد توانست با انجام انتخابات در چنین فضایی به آن کمی شور و هیجان دهد و سپس تصاویر آن را به عنوان سند محبوبیت نظام به رخ جهانیان بکشاند. از این رو، صرف تحریم انتخابات (که البته لازم است) کافی نیست، و تأیید ضمنی تبلیغات رژیم که مسئولیت برخورد یا حمله نظامی با ایران را عمدتا متوجه غرب و به خصوص آمریکا و اسراییل می‌داند تنها به این تاکتیک رژیم کمک می‌رساند و می‌تواند فعالیت‌های مربوط به تحریم انتخابات را خنثا کند.

به عبارت دیگر، اصلاح‌طلبانی که کجدار و مریز با موضوع انتخابات اسفند برخورد می‌کنند و از تحریم صریح آن سر باز می‌زنند به موفقیت این تاکتیک رژیم کمک خواهند کرد، و کسانی که در مخالفت با جنگ، به جای هدف‌گیری سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم داد و فریادهای خود را فقط یا عمدتا متوجه آمریکا و اسراییل و عموما غرب می‌کنند تنها به آسیاب جنگ‌طلبی رژیم آب می‌ریزند و او را در این سیاست یاری می‌رسانند. وقت آن است که در سال پر تنش و بحرانی که در پیش داریم نخبگان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه، با احساس مسئولیت تمام، از یک سو با سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم مخالفت کنند تا شاید از کشاندن ایران به یک درگیری نظامی خانمانسوز با غرب اجتناب شود، و از سوی دیگر با تحریم فعال انتخابات اسفند،این نمایش فریب دهنده را شکست دهند. برای دموکراسی و صلح، باید با هر دوی این‌ها به صورت فعال به مقابله برخاست.

Iran Emrooz

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!