زیباترین و واقعی ترین شعرها در مورد انقلاب بهمن پنجاه و هفت

 

درهزار و سیصد و پنجاه و هفت
هستی ما سوخت با یک پیت نفت : محمد جلالی چیمه (م. سحر)
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-27

کوچ  نادر نادرپور
http://www.persian.ws/poet/fullnews.php?id=32

 گرد با د

تا که چون گلشن عشق ، سبز و آ با د شدیم
سر به سر عزم و تلا ش ، کوه ایجا د شدیم
سوی یک مقصد خیر ، همره ، همزاد شد یم
زآ تش  کوره ی غیر ، یکد م آزاد شد یم
ر و شنا یی و سرور ، شب میلا د شد یم
ساحل طلعت  نور ، خوش و د لشا د شد یم
نا گه ا ز مکر غريب ، شهر فر یا د شد یم
پی  یک  خیل فريب ، سیل آ حا د شد یم
بهر یک چکه ز ا بر ، کا م گرد با د شد یم
قعریک چا له به جبر ،غر ق بید ا د شدیم
گنج ا یما ن و ‌ا مید ، رفته  بر با د شد یم
قوم د یرين  ود ا د ، جمع  ا ضد ا د  شد یم
چا ه غم‌ ها ی زما ن ، غصه بنیا د  شد یم
ا ز سر با م  جها ن ، خا طره ،  یا د شد یم
تا که با عزم و تلا ش ، کوه ا یجا د شد یم
بهر یک چکه ز ا بر ، کا م گرد با د شد یم : دکتر منوچهر سعا دت نوری
http://iranian.com/main/blog/m-saadat-noury-19

اگر پسرت از تو بپرسد
که بهترین روزِ انقلاب کدام بود
به او چه خواهی گفت؟
آیا بی درنگ می گویی:  ٢٢بهمن پنجاه و هفت ؟
روزی که همراه با مردم دروازه ی زندان اوین را گشودی
و در آشپزخانه، آبکش های بزرگ برنج را دیدی
که زندانبانان کهنه برای ناهار پالوده بودند
و زندانبانان تازه برای شام خود پختند … : مجید نفیسی
http://iranian.com/main/2012/jan-10

شیخ این زمان به مسند قدرت خزیده است
شیاد بین که گوش ی زمان را بریده است
دیروز گفت :« طالب ِ جاه و مقام نیست !»ـ
امروز در تدارک ِ پُست ِ عدیده است
دیروز قصه داشت که : « احرار زنده باد !»ـ
اینک کفن به قامت ِ ایشان بریده است !ـ
با نام ِ آسمان ، به زمین حُکم می کند
گویی که آسمان و زمین را خریده است !ـ
روزی به خلق وعدهء جمهور داده بود
امروز خلق واقعه ای ناشنیده است
یعنی که : «ما شبان و تو در پیش ما دوان
ما خُبره ایم و آهن ِ ما آبدیده است ! ـ
روزی اگرچه نعرهء واحُرّیت زدیم
سار از درخت حادثه اینک پریده است ! ـ
اکنون به یُمن ِ خون ِ خلایق ، عصای جور
در دست ِ ما چو افعی ِ حرمان کشیده است
ما مُبصر کلاس ِ جهان ِ سیاستیم
ما را خدا برای شما برگزیده است
تاریخ گفته است که در داو انقلاب
آنکس بَرَد که راه به مَسند کشیده است
مشروطه گرچه عاشق و دلداده داشت ، لیک
آن کو وزیر شد به وصالش رسیده است
در باغ وحش جنّت ِ مشروعهء جدید
هرکس به قدر همّت ِ خود میوه چیده است
وین سان در این صحاری خونین ی انقلاب
مار ِ دوسر به چلّهء مذهب لمیده است
فرزند ِ راه ِ خلق ، به دیدار ِ آفتاب
بیدار مان که فاتح ظلمت سپیده است : محمد جلالی چیمه (م. سحر)
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-27

سوگ به پا کن به «بیست و دوم ِ بهمن»
بایدت امروز درد و زاری و شیون
سوگ ِ هزاران دِلیر مرد و زن ِ راد
باخته جان تا شود وطن ز غم آزاد
تافته رنج و شکنج ِ شیخ به سی سال
جان به لب آورده، تلخ‌کام و بداحوال
سوگ ِ دل‌آزار ِ چشم کرده پُر از آب
سوگ ِ “ندا”، سوگ و داغ ِ “آرش” و “سهراب”
بانگ برآور در این “دهه‌ی ِ زَجر”
_ “صبح ِ دروغین” به جای ِ جلوه‌ای از “فجر” _
شِکوِه‌کن از رنج و تیره‌بختی‌ی ِ ایران
میهن ِ رنگین ز خون ِ پاک ِ دلیران
حاکم ِ کین‌توز و سنگ‌دل، بَری از مهر
مردم ِ محکوم در شکنج و دُژم چهر
هر شب و روزی هزار ناله برآرند
تا مگر این رنج ِ بی‌کران به سر آرند
چیست سرانجام ِ این جنون و جنایت؟
کیست که خیزد؛ کند ز خلق حمایت؟
گشت تَبَه زین بلا مزاج ِ زمانه *
کشتی ازین موج، کی رسد به کرانه؟
دل به امید ِ عَبَث، نگرددمان خوش
نیست رهایی ز چنگ ِ “پیر” ِ جوان‌کُش
معجزه کی میشود به عرصه‌ی ِ پیکار؟
جُز که شود عزم ِ توده پدیدار
در کف ِ “نسل ِ جوان” کلید ِ رهایی
تا بگشاید دری به فتح ِ نهایی
برکَنَد از جای، میخ ِ خیمه‌ی ِ بیداد
میهنی آزاد را نهد ز نو بُنیاد
سخت بکوبد بنای ِ جَور و ستم را
خشک کند ریشه‌های ِ حسرت و غم را
نقطه‌ی ِ پایان نهد به دفتر ِ پارین
تا کند آغاز دفتری دگرآیین : رامتین جهان‌بین
http://www.iran-chabar.de/printfriendly.jsp?essayId=26920

ما گمشده در شبی سياه افتاديم
نزديک چو شد سحر به راه افتاديم
از بس که ره نجات نا روشن بود
از چاله درآمده به چاه افتاديم
چندان شب يلدای وطن طول کشيد
تا رنگ فروغ صبح از ياد پريد
شبگيرچو مرده ای کفن پوش از گور
برخاست گمان زديم هان صبح دميد
آواره اگر چه ايم و ميهن در بند
با ميهنمان به جاست عهد و پيوند
يک روز به سوی خانه مان می آييم
روزی که نه دير است به فردا سوگند: نعمت آزرم
http://www.farsi.se/azarm/azarm2.htm

یاد آن زمان که چندی، از شور انقلابی
هرگز نبود یک دم، در دیده خواب ما را
«تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد»
گفتیم و از مسلسل آمد جواب ما را
بردیم مادیان را از بهر فحل دادن
برعکس آرزوها شد مستجاب ما را
..نی و کله قندی دادیم و بازگشتیم
دیگر نماند وامی از هیچ باب ما را
گر انقلاب این است باری به‌ ما بگویید
ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را : اخوان ثالث
http://kachestan.posterous.com/37931975

مستضعفی بگفتا صاحب دلان خدا را
ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را
حافظ ز غیب گفتا حقا که غافلی تو
آخوندهای این قوم کردند هر دو تا را : رضا در حاشیه‌های تارنمای گنجور
http://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh5

نظر شما چیست؟

xxxxxxxx

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!