روزگارانِ خطرناک

روزگارانِ خطرناک

روزگارانِ خطرناکیست این روزها
مردی صحیح وسالم از پشتبامی به پائین افتاد

دانشمندی بی سلاح، هنوز نکرده هیچ گناه
نه کیفرخواستی، نه مدرکی بر علیه او
تکه‌تکه شد، تکه‌تکه شد سرِ راه
شهید شد در راه خدا

دخترکی عاقل بر مزارِ پدرش سکتهِ قلبی کرد و مُرد
مردی زندانی، از بی غذائی جان سپُرد
جان فدای راهِ حق کرد و بخُفت
حقِ خود نگرفته کار وبارش را از این دنیا بُرد

روزگارانِ خطرناکیست این روزها
در یک انفجار،
ده‌ها فرد ترکیدند و ترک کردند این دنیا را
از طناب آویزان شد یک فردِ جوان
هر یک ساعت،  یکی در ملاء عام

مردم یکی بعد از دیگری
شکنجه میشوند در زندان‌ها،
بسیار خطرناک است این روزگارها
چهار کلمه در خیابان نتوان گفت
بی آنکه چهار چماق در اذا آن پس گرفت،
بر سرها، بر پیکرها، بر دندانها، و دنده‌ها
حتی “رائ من کجاست؟” هم نتوان گفت
رائ دادن و ندادن بسیار خطرناکست این روزها

ای ملت همیشه در صحنه!
چرخ‌هایشان باز نمیشود این هواپیماهای ما
هواپیماهای ما کهنه‌اند، کهنه!
هرگز از دور خارج نمیشوند خودروهای ما
ژیانِ چهل سال پیشِ ما هنوز فراوان است در بزرگ‌راه‌های ما
هر سال، هزاران‌ نفر کشته میشوند در این جاده‌های کهنه‌ِ ما
روزگارانِ خطرناکیست این روزها

بقیه هم که نفسی میکشند،
دود میخورند فراوانا
روزگارانِ خطرناکیست این روزها

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!