کارپردازان انگلیس در ایران – قسمت دوم

 

چنانکه در پایان قسمت اول گفته شد با سقوط رضاشاه مرحله بعد در زندگی حبیب­الله رشیدیان و پسران او (سیف­الله، اسدالله، قدرت­الله) آغاز شد و آنان فعالانه در شبکه توطئه­گر انگلیس در ایران به کار گرفته شدند. برادران رشيديان، يعني سيف الله ، اسد الله و قدرت الله رشيديان، زماني آن قدر معروف بودند که اسمشان به عنوان اسم رمز هر جاسوس انگليسي در ايران به کار مي رفت و انگلسي ها به جاي اينکه اسم عاملشان را بگويند و او را لو بدهند، از عنوان کلي «يکي از برادران رشيديان» استفاده مي کردند و اسم خانواده اي را مي آورند که همه مي دانستند جاسوس انگليس هستند. حتي وينستون چرچيل هم در کتاب خاطراتش، به فصل ايران و ملي شدن صنعت نفت که مي رسد از آنها به نام «برادران» ياد مي کند.

در بين اين سه برادر، سيف الله مغز متفکر به حساب مي آمد. درس خوانده بود و به نقل جملات ماکياولي در لابه لاي صحبت هايش علاقه داشت. قدرت الله بيشتر با محافل هنري لندن ارتباط داشت و فيلم وارد مي کرد. اما اسد الله بود که علناً در سياست مداخله مي کرد، حزب راه مي انداخت، نماينده مجلس (از تهران در دوره بيستم مجلس شوراي ملي) مي شد … به جز اين علايق فردي، هر سه برادر يک علاقه مشترک هم داشتند که تجارت بود. رشيديان ها تاجر بودند و هر چيزي، از هواپيماي اف ١٤ تا داروهاي آنتي بيوتيک را مي فروختند. معمولاً روي هر چيزي هم که دست مي گذاشتند، دوست داشتند که انحصار آن تجارت را مال خودشان بکنند… زماني رشيديان ها طرح «جاده سوم» را ارايه کردند. طبق اين طرح، قرار شد جاده ديگري به جز جاده هاي چالوس و هراز به مازندران کشيده شود. رشيديان ها اول مجوز جاده سوم را گرفتند، بعد رفتند و تعداد زيادي از زمين هاي بين تهران و شمال را خريدند، هر کس هم که نفروخت به زور زمينش را صاحب شدند و بعد اعلام کردند که جاده سوم از ميان زمين هاي خودشان مي گذرد. اين بار نوبت فروش بود. زمين هاي رشيديان ها به قيمتي حداقل ده برابر فروخته شد و هرگز هم هيچ جاده سومي کشيده نشد. اين فقط يک نمونه از هنرمندي هاي اين سه برادر بود. يک بار ديگر مقداري داروي آنتي بيوتيک وارد کرده بودند. با کمک روزنامه نگاراني که در اختيار داشتند، شايعه کردند وبا آمده است. ظرف دو هفته داروهايشان را به شش برابر قيمت جهاني فروختند. آنها در تمام سال هاي پهلوي دوم، بزرگ ترين شبکه مافياي تجارت ايران را اداره مي کردند و هيچ کس حتي شخص شاه هم جلودارشان نبود… بیشتر:

http://www.sajed.ir/new/martyrs/916—–1390/20351-1390-11-18-07-26-36.html

در خرداد سال ۱۳۶۴ در کانال ۴ تلویزیون انگلیس یکی از عوامل سابق اینتلیجنت سرویس انگلستان بی آنکه چهره‌اش نشان داده شود ، اظهار داشت” افشارطوس رئیس شهربانی دولت مصدق به دستور اینتلیجنت سرویس ربوده شد و به قتل رسید . وی چند تن از امرای بازنشسته ارتش به رهبری سرلشکر زاهدی ، دکتر مظفر بقایی و برادران رشیدیان را عامل این جنایت معرفی کرد و هدف از قتل رئیس شهربانی را بالابردن روحیه مخالفان دولت مصدق و تهدید طرفداران آن دانست ”…. بیشتر:

http://mandegar.tarikhema.ir/%d9%85%d8%ad%d9%85%d9%88%d8%af-%d8%a7%d9%81%d8%b4%d8%a7%d8%b1-%d8%b7%d9%88%d8%b3

برادران رشيديان، نقش تاريخي خود را در ماجرای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ ايفا کردند. کرميت روزولت نوه ی تئودور روزولت معروف و فرمانده عمليات آژاکس در تمام مدتي که ايران بود، در خانه رشيديان ها به سر برد. منزل اسدالله رشيديان، در تمام سال هاي بعد از مرداد ١٣٣٢ پاتوق رجال سياسي بود. او و برادرانش مي خريدند و مي فروختند و فقط يک بانک داشتند به اسم «بانک تعاون و توزيع» … آنها به جز سفارت انگليس، با سيا هم در ارتباط بودند. کرميت روزولت که رشيديان ها او را «کيم» صدا مي زدند، سالي چندبار به تهران مي آمد و به جاي سفارت آمريکا در خانه آنها مي ماند. آن طور که در اسناد ساواک آمده، هيچ کس حتي شخص شاه نمي دانست که اين افسر سيا براي چه کاري پيش رشيديان ها مي آيد. شاه به مأموران ساواک دستور داده بود که سر از اين ماجرا در بياورند.

کرميت روزولت، در کتاب خاطراتش از عمليات آژاکش ، که در ايران با نام «کودتا در کودتا» (و توسط دکتر علی اسلامی استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران) ترجمه شده، از اسدالله و سيف الله رشيديان با اسامي مستعار «نوسي» (پسر خندان) و «کفرون» (موسيقيدان ديوانه) ياد کرده است. روزولت نوشته ترتيب ملاقات شبانه او با شاه را نوسي داد…. بیشتر :

http://www.sajed.ir/new/martyrs/916—–1390/20351-1390-11-18-07-26-36.html

در ١٣٣٩ اسدالله رشیدیان تصمیم گرفت، پایگاه سیاسی برای خود درست کند و در دوره بیستم از تهران انتخاب شد. با انحلال مجلس بیستم فعالیت اسدالله رشیدیان علیه دولت امینی شروع شد. اسدالله در آبان ١٣٤٠ به تاسیس (جمعیت مدافعین قانون اساسی) دست زد. ظاهرا رشیدیان موفق شده بود، همراهی نیروهایی از جبهه ملی را که علیه امینی تحریک می­کردند، را به دست آورد. در تاریخ ٢٨ دیماه ١٣٤٠ مامور ویژه ساواک چنین گزارش می­دهد: «اسدالله رشیدیان اظهار داشته، اکثریت افراد عضو جبهه ملی حاضرند در مبارزه با دولت با ما همکاری کنند و اختلافی که فعلا وجود دارد، این است که بین دسته­جات مخالف دولت جنبه رهبری آن با کدام دسته می­باشد و اکنون مذاکراتی بین دار و دسته فرود و رشیدیان و جبهه ملی و جعفر بهبهانی انجام و در جریان است که فرمولی برای وحدت نظر در مبارزه علیه دولت پیدا و طبق آن عمل نمایند» . همچنین فعالیت­های تحریک­آمیز جمعیت مدافعین قانون اساسی واکنش امینی را برانگیخت و او در آبان ١٣٤٠ برای مدت کوتاهی به بازداشت، فتح­الله فرود (از شهردار ان سابق تهران) و در بهمن ١٣٤٠به بازداشت، اسدالله رشیدیان و تعدادی دیگر از فعالین جمعیت به همراه جعفر بهبهانی (پسر آیت­الله بهبهانی) و سران جبهه ملی ( دکتر مهدی آذر، شمس­الدین امیر علایی، کریم سنجابی، مسعود حجازی، مهندس حسیبی، زیرک­زاده و شاپور بختیار ) مبادرات ورزید. اسدلله رشیدیان پس از آزادی از زندان به تشکیل «حزب خلق» دست زد و ازجمله کسانی که در راس این جریان قرار داشتند، سیف­الله رشیدیان و صادق بهزاد بودند…بیشتر :

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38484

” امیر اسدالله علم ” نقش بسیار فعالی در سیاست ایران داشت. وی با همکاری برادران رشیدیان شبکه جاسوسی “بدامن” را تأسیس کرده بود … کرمیت روزولت در خاطراتش بنام “کودتا در کودتا” در موارد متعدد از اسدالله علم با نام مستعار “نرن”‌یاد کرده است .

http://tondar59.tebyan.net/Weblog/index.aspx?PID=54963&DATEARCHIVE=&PageSize=5&USERNAME=tondar59&TOPICID=2969&PageIndex=11

سیف الله رشیدیان از دوستان نزدیک دکتر اسماعیل کوشان بود و در سال ١٣٢٦ دکتر کوشان را که در واقع یک کارشناس اقتصاد بود، وادار به برپایی استودیوی فیلمسازی و تولید فیلم و آغاز دوره ای دیگر از تاریخ سینمای ایران نمود …. اولین فیلم به نام «طوفان زندگی» ماجرای عشق و عاشقی در یک مجلس موسیقی و آوازخوانی مختلط بود… در پی فیلم «طوفان زندگی» فیلم هایی همچون «زندانی امیر»، «شرمسار» و «واریته بهاری» ساخته شد و به روی پرده سینماها نقش بست …برادران رشیدیان هم فیلم های به اصطلاح آبگوشتی مانند «قربون زن ایرونی» (رضا صفایی)، «عنتر و منتر» (امیر شروان)، «گذر اکبر» (محمدعلی زرندی) و «اخم نکن سرکار» تولید کردند و هم آثار موج نویی همچون «نفرین» (ناصر تقوایی)، «غریبه و مه» (بهرام بیضایی) و «صبح روز چهارم» (کامران شیردل) …درواقع برادران رشیدیان را می توان یکی از ستون های اصلی سینمای قبل از انقلاب دانست… بیشتر:

http://bluenotebook.parsiblog.com/Posts/13/%D8%A8%D9%87+%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B1%D9%88%D8%B2+%D9%85%D9%84%D9%8A+%D8%B3%D9%8A%D9%86%D9%85%D8%A7+-+2/

استوديو مدائن اولين محصول سينمای خود را به نام خواب های طلائی به كارگردانی معزالديوان فكری به بازار عرضه كرد. اين فيلم، كه تهيه كنندگان آن قدرت الله رشيديان، سيف الله رشيديان و بوخالسكی بودند، فيلم نامه اش از نمايش شاه عباس اقتباس شده بود و ترانه های آن را مجيد محسنی اجرا می‌كرد. خواب های طلائی ازاول اسفند ١٣٣٠ به مدت شش هفته روی پرده بود…. بیشتر:

http://filmghadimi.blogfa.com/post-554.aspx

اسدالله رشیدیان قبل از انقلاب ۵۷ سرمایه خود را از کشور خارج کرد و به انگلستان رفت و در اوایل دهه ی ۶۰ خورشیدی درگذشت. بیشتر :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86

تصویر اسدالله رشیدیان :
http://www.shahbazi.org/images/Rashidian_Asadollah2.jpg

یاد آور ی ها :

١ – سيف الله رشيديان در سال ١٢٩٤ خورشیدی متولد شد و در سال ١٣٥٠خورشیدی درگذشت.

٢ – قدرت الله رشيديان نه تنها وارد کننده و تهيه كنندی فیلم های سینمایی بود بلکه چند سینمای عمده و از جمله سینما رکس تهران در خیابان لاله زار به او تعلق داشت. نامبرده در سال ١٣٥٢خورشیدی درگذشت.

نظر شما چیست؟

xxxxxxxxxxx

ادامه در قسمت سوم
 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!