سرود های ماندگار عشق – ۳

قول داده بودم که در این بخش به ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی و منشآت گهر بار او بپردازم اما این بار نیز به انگیزه عنایت خاص دوستان فرزانه ام به بایزید بسطامی بر آن شدم که این هفته نیز از این عارف بزرگ سخن بگویم [این بار به مثنوی]، ابتدا به سخنان فاخر او اشارا تی خواهیم داشت و در پایان نظر شیخ شهاب الدین سهروردی را در تمثیل نور و ارتباط آن با خدا نقد خواهیم کرد.

امید که مقبول افتد

مثنوی بایزید بسطامی [سلطان العارفین]

******************

روی تو را گر همه عالم ندید
در تن خود دید تو را بایزید

گفت منم هر چه که خواهی منم
غیر خدا نیست به پیراهنم

گفت که سر منشاء هستی منم
عامل این هستی و مستی منم

گر چه ز مستی نشناسم کیم؟
هم می و هم ساغر و هم ساقیم

گفت منم مقصد و مقصود او
از همه منزلت و بود او

گفت منم از سر مو تا بن ام
کل جهان خفته سر ناخن ام

گفت بجز من نبود ذوالمنن
واجب عینی است عبادت بمن

نیست زمن بر تر بر من فزون
نیست چو من پاک مرا فاعبدون

****************

وه که چه زیباست چنین معرفت
در دل موصوف نشسته صفت

حل شده موصوف و صفت در عمل
داخل یک کوزه چو شیر و عسل

تا نشود دیده پر ازاشک و خون
تا نشود یکسره غرق جنون

وصل تو را هر که کند آرزو
تا نگرفته است ز خو نش وضو

عین نمازی است که باطل بود
طالب دیدار تو عا طل بود

دیدن محبوب میسر نبود
عشق بباید که بسوزد چو عود

تا که حجاب از رخ خود واکند
وای بر ان دیده که پروا کند

جز تو ندیدیم به اعماق خویش
زانکه تو بودی به تنم پیش پیش

دیده عالم همه دنبال تو
ورد همه قیل تو و قال تو

هر که بنوعی کندت جستجوی
این بره کعبه و آن کو به کوی

اهل کلیسا و کنیسا جدا
گبر به آتشکده جوید تو را

این به سماوات و یکی در زمین
غرق تکاپوی بهشت برین

********

گفته یکی ذات تو را عین نور
لیک ندیده است تو را در حضور
[منظور شیخ شهاب الدین سهروردی است]

شیخ جوانمرد و یل سهر ورد
صاحب اشراق و دلی پر ز درد

گفته خدا نور بود در جهان
کرده به انواریه توصیف آن

گر چه چو نور است وجود خدا
نور هم از خلق نباشد جدا

نور اگر مظهری از ذات اوست
جلو ای از مظهر مرآت اوست

ظلمت اگر هست ز فقدان نور
نور ز فقدان چه یابد حضور؟

علت و معلول بود این دوتا
ذات خدا هست ز علت جدا

نور هم از عشق جدا گشته است
پرتوی از دوست رها گشته است

نور عرض باشد و جوهر خدا
گر چه عرض نیست ز جوهر جدا

فارق خورشید ز یک ذره چیست؟
ذره و خورشید به خلقت یکیست

نور هم ار وصف صفات خداست
مثل من و ما و همه ماسواست

کل عرض هست به عالم عدیم
اوست در این عالم خلقت قدیم

جوشش عشق است که جان میدهد
هستی و مستی به جهان میدهد

محمود سراجی
م.س شاهد

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!