بنگر شکوفههای رنگین را
گر آنان لب بسته دارند امروز
لیک گردنها همه بالاست فرزند
تو گویا این جوانان در گُلِ جان میدانند
در این دیارِ سرد ظالم پرور
بهاران چند روزیست کوله باری بسته دارد
بس بر زمین دادند
و چند عابر پای جاهل خود گذارند
بر آن معصومان پیکر
چمن هم شاید
خشک باشد اینجا یا که آنجا
لیک ز برگ افتاده ماست
که رنگین گشته سبزِ دیروز
آناهید حجتی