سایه های روشن

چراغها روشن و خاموش میشوند
و چهار راهی که از یک سو مرا به تو میرساند
و از همه سوی دیگر گم می کندم به هیچی راه
ناپیدا و پیر
جان میسپارد به مقصدی که بر ان نماز مینهم اما مکان نمیدانم
و فراموشی
ای دریغ
از راه میرسد

ببین کلمات اشنایی
چگونه بر زمین مینشینند
انگار وقت سلامی که هرگز نرسید
و ابری که از برای تشنگی خاک نبارید

پنجره را دریاب
به ان افق گیج میگویم
پنجره را دریاب
همیشه از نفس گرمی که بر پنجره مینشیند
سلامی در زمستان ریشه خواهد زد
ببین چگونه از دست می روند
حتی سایه های پرنده گان روز 
و انچه زندگیست
در جویبار دیروز از رفتن میخشکد

به خوابی که ابیست
با حاشیه ای نیلوفری
ایمان بیاور
در بی کلامی سفر سایه های سبز
چراغی ست مهربان
که در ان سایه های صبور به ابدیت روشننند
و نیازشان به زندگی چونان ست
که هرگز
هرگز به تاریکی روی نمیگردانند

چون قطره ای خنک از اسمانی بی ابر
برتشنگیم
مینشیند
خوابی از دیدار و بیداری
و
نوری که چشمهایم را اغازمی شود
یافتنی است
به ابدیت
و
زیستنی که لبخندی ست به بودن

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!