پیشتر در مطلبی از جمله عرض شده بود:
این روزها که ماهیت ضد ایران و ایرانی نظام پربرکت انکار ناپذیر و بزک چهرۀ کریه انقلاب خوش عاقبت از سوی اسلامیست ها/یهود ستیزان هار و چپولان دست آموز متحد آنان غیر ممکن شده؛ حقانیت گفتۀ ساموئل جانسون که “میهن پرستی آخرین پناهگاه یک رذل است” هر روز عینیت پیدا میکند.
———————————————
این هم شاهد دیگری برای آن مدعا:
“در ۲۰۰ سال اخیر تلاش کردهاند ملت ایران را کوچک نگه دارند تا بتوانند خود را بر آنها حاکم کنند.
فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقیقی این مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ایران گذاشت.”
همین شخصی که اکنون فردوسی را اونکاره میکند، دست پرورده و عمله ظلم همانهایی است که نتنها ۲۰۰ سال اخیر، بل، از ١۲٠٠ سال پیش سخت تلاش کرده اند که “ملت ایران را کوچک نگه دارند” و حتی اجازه ندادند آن راد مرد که با سی سال رنج بردن “عجم زنده کردم بدین پارسی” در گورستان مسلمانان بخاک سپرده شود.
زمان سرنگونی منادیان و مجریان افکار پوسیدۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن رسیده، میدانند و برای بقای آن زور بیخود میزنند.
تبریک
پ.ن. اگر ایرانی باشد که ” مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داده” باشد؛ مولانا است، که البته حضرات با او هم عناد دیرینه دارند.