دوم تیر، به روایتی، روز تولد صمد بهرنگی بود. من شخصاً اولین بار کتاب ماهی سیاه کوچولوی او را، فکر کنم در سنّ ۹ سالگی، چند ماهی بعد از انقلاب ضّد سلطنتی خواندم. تاثیر این کتاب، یک هدیه روز تولد از یکی از عمو هایم -یک مبارز سیاسی، و زندانی سیاسی تقریبا در سراسر زندگی نسبتا کوتاه خود و در نتیجه مورد غضب شاه و شیخ، که همیشه به من کتاب به جای اسباب بازی هدیه میداد!- در فکر من خیلی عمیق بود. هنوز این کتاب را دارم. با دست نویس عمویی که من را دعوت به داشتن “هدف در زندگی” کرد، و در آخر، جان پاک خود را در سنّ فعلی من به خاطر “هدفش” از دست داد…
این کتاب را دیشب برای باری دیگر خواندم، و باری دیگر انسانیت، شرف و غیرت این نویسنده باعث تحسین و افتخار من به عنوان یک هموطن او شد.
به یاد صمد و تمام دوستداران صمد. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو بیاد