پیمان را در کتابخانه دانشگاهش دیدم. تنها پشت میزی پراز کتاب نشسته و مشغول خواندن بود. مرا که دید برخاست و گفت به موقع آمدید، می خواستم کمی بیرون از کتابخانه باشم.
گفتم می دانید که موضوع اصلی مورد بحث این روزها و امروز ما تشکیل شورای ملی است.
گفت: بله فکر می کنم همینطورهم باید باشد.
پرسیدم: چرا هنوز بعضی ها در پشتیبانی از تشکیل این شورا تردید دارند و گام لازم را بر نمی دارند.
گفت : جوانان مخالف جمهوری اسلامی طرفدار و پشتیبان تشکیل این شورا هستند، بنابراین فکر می کنم دو دلی و تردیدها در نسل گذشته بیشتر باشد. نسل پیشین سخت از انقلاب انجام شده سال 57 پشیمانند و بسیار محتاط هستند که اشتباه زیانبار و وطن سوزدیگری نکنند. ولی من اطمینان دارم که ایشان نیز سرانجام از شورای ملی پشتیبانی خواهند کرد. البته این اطمینان شامل مغرضان و خودشیفتگان نمی شود.
پرسیدم : چگونه می دانی که آنها سرانجام از تشکیل شورا پشتیبانی خواهند کرد؟
گفت: هر فرد وطن دوست غیروابسته ای که چند پرسش زیررا ازخود بپرسد شورا راحمایت خواهد کرد:
1- آیا منشور پیشنهادی کمیته موقت نهایی شده یا می توان آنرا تغییرداد و تکمیل کرد؟
2- تشکیل شورای ملی خطربیشتری در بر دارد یا ماندن جمهوری اسلامی؟
3- مقابله باخطر جنگ و تجزیه کشور آسان، عملی و کم هزینه ترست یا همکاری وهم فکری درتشکیل شورای ملی؟
4- اگر امروز پس از سی وسه سال کاری برای کشور و مردممان نکنیم، کی خواهیم کرد؟
5- کدام کار عملی دیگری را می توان جانشین تشکیل شورای ملی کرد؟
6- آیا کسانی که احتمالا از درون ایران به تشکیل شورا یاری می دهند باید هویت خودرا فاش کنند و خودرا بخطر بیاندازند تا من رضایت بدهم؟ مگرهمه ی ما تاکیدمان بر جلب همکاری و شرکت هموطنان درون کشور نیست؟
پرسیدم : چرا نسل جوان در این مورد پیشگام می باشد؟
گفت: نسل جوان نمی خواهد ونمی تواند بپذیرد که عمرش مثل پدرو مادرانش، زیر بار نکبت و جور این نظام پسگرا، بی کفایت و جبار تلف شود، کمتر می ترسد، بیشتر به عمل گرایش دارد و از طریق رسانه ها متوجه شده است که جوانان دیگر کشورها ازچه امکانات و آزادی هایی برخوردارند.
پرسیدم: پشتیبانی از تشکیل شورای ملی با امضاء بپایان می رسد؟
گفت: خودتان خوب می دانید که پاسخ ” نه” می باشد. امضاء کار نخست است. باید در سراسر راه از اعضای شورای ملی حمایت کرد و در عین حال باید از آنها حساب و کتاب خواست. ما بدون زحمت اززیبایی باغچه خانه ی خود لذت نمی بریم. باید آب و آفتاب و مواد غذایی برایش مهیا کنیم تا از طروات و زیبایی آن بهره بریم. همچنین اگر به اندازه کافی گل نداد باید فعالانه شاخه و برگهای خشک و اضافیش را بزنیم ، حشراتش را نابود کنیم و حیوانات را ازآن دور نگهداریم تا به وضع دلخواه در آید. به عبارت دیگر برای به ثمر رساندن این شورا و اداره مترقیانه کشورمان در آینده، ما مردم باید پیوسته در صحنه باشیم. وقتی فعالانه در صحنه ایم ارزش سیاستمداران با کفایتمان را می دانیم و از خود کامه شدن دولت مردان و حاکمان جلوگیری به عمل می آوریم.
مشکل جوانان خردمند با آخوندها چیست؟
http://iranian.com/main/blog/daneshjoo-62 چرا ایرانیان از آخوندها متنفر شده اند؟
http://iranian.com/main/blog/daneshjoo-64 راهی روشن برای مبارزان راستین
http://iranian.com/main/blog/daneshjoo-67 گفت آخوندی که ما نان آوریم