کار پردازان انگلیس در ایران : ۵١ – عبدالکریم سروش

 

در این قسمت به معرفی حسین حاج فرج دبّاغ مشهور به عبدالکریم سروش یکی از اعضای حلقه ی اسلامی فراماسونری ایران و عضو کلوب سری بیلدربرگ می پردازیم

عبدالکریم سروش در ۲۵ آذر ۱۳۲۴ خورشیدی (۱۶ دسامبر ۱۹۴۵ میلادی) در شهر تهران، میدان خراسان به دنیا آمد

در  تقويم قمري ، تولد او مصادف با واقعه ی عاشورا و در تقويم ميلادي مصادف با سالروز ولادت مولانا است
http://www.neyestan.com/abdolkarimsoroosh.htm

حسین حاج فرج دبّاغ مشهور به عبدالکریم سروش، در دانشگاه علوم پزشکی تهران داروسازی و در لندن در رشته شیمی تجزیه و فلسفهٔ غرب تحصیل کرده‌است. عبدالکریم سروش، نظریات خودش را کلام جدید می‌نامد و مرام کلامی خود را نو معتزلی می‌داند. وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی وی را مناقشه برانگیزترین روشنفکر دینی و یکی از تاثیرگذارترین متالهان شیعی نزدیک به سه دهه اخیر ایران و رهبر جریان روشنفکری اصلاح‌طلب ایران دانست

وب‌گاه بی‌بی‌سی فارسی با بودجه ۲۳٫۴ میلیون دلاری وزارت امور خارجه ی انگلیس اداره می‌شود… بخش فارسی بی‌بی‌سی مدعی است که رویکرد مستقلی نسبت به وزارت امور خارجه انگلیس راجع به رویدادها دارد اما برخی رسانه‌های ایرانی معتقدند این شبکه در راستای حفظ منافع انگلستان تبلیغ می‌کند

عبدالکریم سروش پدرش کاسب بود. تحصیلات متوسطهٔ خود را در دبیرستان علوی گذراند و در این دبیرستان به واسطه ی رضا روزبه با فلسفه و افرادی همچون مرتضی مطهری، علامه طباطبایی، مهدی بازرگان، علی شریعتی آشنا شد. سروش به دلیل حضور در دبیرستان علوی، به نحله فکری انجمن حجتیه راه یافت، اما بعد از یک سال به دلیل اینکه این نحله نتوانست پاسخگوی دغدغه‌هایش باشد، آن را رها کرد و به صورت تخصصی‌تر به تحقیق در قرآن و فلسفه اسلامی روی آورد. او سپس در دانشگاه تهران به تحصیل در رشتهٔ داروسازی پرداخت. وی در اوایل دهه ۵۰ شمسی عازم لندن شد و همراه با ادامه تحصیل در رشته شیمی تجزیه به مطالعه فلسفهٔ غرب پرداخت، و به نمایندگی از محمد بهشتی به فعالیت در مراکز اسلامی شیعیان در لندن پرداخت. عبدالکریم سروش در هنگام اقامت در انگلستان در رشته کارشناسی ارشد شیمی تحلیلی در دانشگاه لندن و سپس کالج چلسی در تاریخ و فلسفهٔ علم مطالعه کرد

محمد بهشتی یکی از اعضای حلقه ی اسلامی فراماسونری ایران بود
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-13
 
عبدالکریم سروش نیز یکی از اعضای حلقه ی اسلامی فراماسونری ایران است
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-13

اولين کتاب سروش با نام “تضاد ديالکتيکي” در لندن منتشر شد. و بعد از آن کتاب “نهاد ناآرام جهان” که  موضوع آن در رابطه با حرکت جوهري است انتشـار يافت. در اين کتاب او سعي کرده است که ستون هاي فلسفه اسلام  (توحيد و معاد) را از درون حرکت جوهري به تصوير کشد
http://www.neyestan.com/abdolkarimsoroosh.htm

عبدالکریم سروش همزمان با  شروع  انقلاب ۵۷ به دستور اربابان انگلیسی خود از اروپا به ایران بازگشت
Various Sources

سروش به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران به عنوان رئيس گروه الهيات برگزيده شد. هنوز يک سال نگذشته بود که (با انقلاب فرهنگی) تمامي دانشگاهها بسته شدند
http://www.neyestan.com/abdolkarimsoroosh.htm

با انقلاب فرهنگی او به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد. بسیاری ستاد انقلاب فرهنگی را متهم به اخراج اساتید و دانشجویان و بستن دانشگاه‌ها می‌دانند ولی سروش همواره این سخنان را تکذیب کرده‌است. او در ابتدا از حامیان روح‌الله خمینی بود و در اوایل شکل‌گیری جمهوری اسلامی ایران چند منصب رسمی داشت؛ او سپس از این مناصب کناره گرفت. در دهه ۷۰ به جلسات سخنرانی او توسط انصار حزب الله حمله می‌شد و او از تدریس در دانشگاه محروم شد. پس از آن او به آمریکا مهاجرت کرد. وی به تدریس اسلام و اندیشه سیاسی در «دانشگاه جورج تاون» آمریکا مشغول است

پس از انقلاب ، سروش در چند دور مباحثات ایدئولوژیک به همراه محمدتقی مصباح یزدی در صدا و سیما، به مقابله فكری با گروه‌های منتقد جمهوری اسلامی پرداخت
http://zobin-cost.blogspot.ca/2009/08/blog-post_5196.html

محمدتقی مصباح یزدی یکی از کارپردازان انگلیس در ایران است
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-148

در آبان ١٣٨٣ هنگامى که «عبدالکريم سروش» برلين را به مقصد آمستردام ترک کرد تا با حضور در قصر پادشاهى هلند، جايزه «اراسموس» را از دست خاندان سلطنتى پرنس «برنهارد» بگيرد، به ذهن کمتر تحليلگرى خطور مى کرد که اين سفر کم حاشيه، از پيوند این تئوريسين با رهبران ماسون جهان رازگشايى کند. در آن سال «جايزه اراسموس» که بنيانگذار کلوب سری «بيلدربرگ» برنده آن را برمى گزيد، به «عبدالکريم سروش» تعلق گرفت تا کوشش هاى او براى ترويج «تئورى ماسونى علم» در جامعه دانشگاهى ايران ستوده شود
http://masonic.blogfa.com/post-10.aspx

گروه بیلدربرگ نام کنفرانسی غیررسمی است که هر ساله به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطه‌ای از جهان برگزار می‌شود. اعضای گروه بیلدربرگ تماما انتصابی هستند و تعداد ایشان به حدود ۱۳۰ نفر می‌رسد. تمامی اعضا از قدرتمندترین و با نفوذترین افراد در زمینه‌های سیاست، اقتصاد و رسانه هستند

فلسفه ی خاتمیت و سروش :از افرادی که به «فلسفه ی خاتمیت» پرداخته دکتر سروش می‏باشد. او در آثار مختلف به این مسأله اشاره داشته و در تبیین این بحث دارای تلقّی­های متفاوتی است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره می­شود:
تلقی اول: سروش بر این باور است که وحی ای که در اختیار مردم قرار می‏گیرد، هنوز تفسیر نشده و برای مردم هم، تر و تازه است و گویا هر لحظه بر مردم وحی می‏بارد و همیشه این وحی که نوعی تجربه باطنی پیامبر بود به نحو تازه و دست‏نخورده وجود دارد. از این رو، نیازی به پیامبر جدید نیست و هر کس می‏تواند با رأی خود تفسیری از وحی داشته باشد. این گونه نیست که وحی برای خود سخنی داشته باشد بلکه این ما هستیم که الفاظ وحی را به سخن می‏آوریم.
تلقی دوم: دکتر سروش معتقد است که دوران وحی سپری شده و مردم مستغنی از آن هستند و اکنون دوره عقل است و باید به عقل جمعی رجوع کرد. در این تلقی پیرو اقبال می باشد.
رابطه بین پیامبر با امت همچون رابطه بیمار با طبیب است. انسان تا زمانی به طبیب نیاز دارد که بیمار باشد. وقتی بیماری تمام شد، دیگر نیاز به طبیب ندارد. همچنین است رابطه معلم و شاگرد؛ زمانی شاگرد نیاز به معلم دارد که هنوز شاگرد باشد امّا وقتی که خودش رشد کرد و به اندازه معلم علم آموخت، دیگر نیاز به معلم ندارد چون خودکفا شده است.
تلقی سوم: دکتر سروش بر این باور است که با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست، این برداشت مبتنی بر بسط تجربه نبوی است. پیامبران برای خود تجربیاتی داشتند؛ اعم از تجربه باطنی و بیرونی. در عصر خاتمیت با بسط تجربه‏های پیامبر می‏توانیم دین را فربه و غنی سازیم؛ یعنی همان گونه که پیامبر دارای تجربه نبوی بود، بعد از ایشان هم، مردم تجربه او را ادامه می‏دهند.
سروش در تلقی های سه گانه که گذشت دیدگاه منسجمی ندارد. او در تلقی اول، وحی را زنده دانسته و انسان ها را هر لحظه از آن بهره‏ مند می‏داند؛ ولی در تلقی دوم، عصر خاتمیت را انقطاع از وحی، و حاکمیت را از آن عقل استقرایی می‏پندارد و در تلقی سوم به «بسط تجربه نبوی» تمسک می‏کند. به نظر سروش، احیای دین در زمان خاتمیت، تنها از طریق تکرار تجربه نبوی میسر می­باشد و با توجه به تداوم تجربه پیامبرانه، دیگر نیازی به پیامبر جدید نیست؛ چون فایده تجدید نبوت این بود که دین توسعه پیدا کند و همه آن برای مردم بازگو گردد؛ و با بسط تجربه‏های پیامبرانه در زمان ختم نبوت، دیگر این نیازها برطرف می‏شود

ولایت فقیه و سروش : عبدالکریم سروش انتقاداتی را نسبت به تئوری ولایت فقیه وارد کرده و گفته‌است تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولا نمی‌توان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچ کس نمی‌تواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همان‌گونه که فیلسوفان قدیمی گفته‌اند، قدرت مطلقه فساد مطلق می‌آورد.
حکومت دینی و سروش : او درباره حکومت دینی گفته‌است شاید بتوان گفت حکومت دینی به دو دلیل نمی‌تواند بنا شود. یکی اینکه با قدرت نمی‌توانید ایمان و عشق بسازید و دوم این‌که اساس حکومت دینی بر تکلیف بنا شده‌است، در حالی که روزگار ما روزگار حق‌مداری است. سروش نظریه ‌پرداز اصلی نظریه حکومت اسلامی را محمد تقی مصباح یزدی می‌داند. وی معتقد است مراد مصباح یزدی و همفکرانش از حکومت اسلامی همان حکومت فقهی و برپا کردن جامعه دینی است.

دموکراسی و سروش : سروش معتقد است دموکراسی را نمی‌توان از منابع اسلامی همچون قرآن و احادیث استنتاج کرد ولی ساختن مدل‌هایی از دموکراسی که با ارزش‌ها و ایده‌آل‌های اسلامی سازگار باشد ناممکن نیست. از میان دو نوع اصلی تئوری‌های مربوط به دموکراسی، یعنی دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی و دموکراسی‌های لیبرال، سروش تئوری دوم یعنی دموکراسی‌های لیبرال را با اسلام سازگار نمی‌داند. در حالی که پیدا کردن تشابهات و زمینه‌های مشترک بین ره یافت‌های ناظر به دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی و رویه‌های شرعی در فقه اسلامی امکان‌پذیر است. بر این اساس دموکراسی‌های متکی به رویه‌های حقوقی می‌توانند به مثابه الگوهای احتمالی برای مدل‌های در حال توسعه دموکراسی سازگار با هنجارها و ارزش‌های اسلامی عمل نمایند
خمینی و سروش : وی بعدها در مورد خمینی گفت او شخصاً آدم خوبی بود، اما نظریات نادرستی داشت. به علاوه او از سرکوب مخالفان خود ابایی نداشت. همچنین خمینی برای زندگی فردی انسانها ارزشی قائل نبود، زیرا آن را منبعث از ارادهٔ پروردگار می‌دانست.

روح‌الله خمینی یکی از کارپردازان انگلیس در ایران بود
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-88

علی شریعتی و سروش : ملا عبدالکریم حاج دباغ که معرف حضورتان هست؟. یعنی کسی که نام جعلی سروش را به یدک می کشد، و آن قبای گشادی است که بر تن ایشان زیادی می کند… لب مطلب آنست که ملا عبدالکریم بر این باور است و اصرار دارد که برای شناخت دین حقه اسلام، نیاز به «روشن فکر دینی» است. از این روی، اگر رژیم اسلامی در ایران به بیراهه رفته، و چرخ هایش به سنگلاخ برخورد نموده، تنها به دلیل آنست که در آن روشن فکر دینی دیده نمی شود. و این فرد ایشان است که روشن فکر دینی بوده، حلال مشکلات و کلید همه درهای بسته است. ملا عبدالکریم سروش، برای به کرسی نشاندن فلسفه بافی خود، از غیب هم شاهد می آورده است و آن از روح پرفتور استاد دانشمند و هنرپیشه نیرنگ و چشم بندی زمان گذشته، علی شریعتی است. یعنی کسی که از بیراهه رفتن اسلام ناب محمدی جلوگیری نموده، آن را در بست برای نگهداری، حفظ و صیانت به دست همیشه دراز و پرتوانای آخوندهای قم سپرد

علی شریعتی یکی از کارپردازان انگلیس در ایران بود
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-74

عبدالکریم سروش گرچه مقیم آمریکاست اما گاهی برای دریافت دستورات مستقیم از اربابان انگلیسی خود، به لندن می رود. زهرا شیخ ، همسر اوست  و سروش و حسین و کیمیا نام سه  فرزند آنان است
Various Sources

شخصیت هتاک و بی ادب و توام با غرور و تکبر سروش در زمان و مکان های مختلفی به ثبت رسیده است. این رفتار غیر اخلاقی و انحراف در اخلاق وی باعث می شود که حتی نسبت به خواندن نماز نیز کوتاهی می کند و از قول  یکی از همسرانش شنیده اند که گفته سروش حتی در منزل نیز با تغییر رفتار مواجه شده و گاهی نماز نیز نمی خواند… یکی از دوستان سروش نیز در ماجرای طلاق همسر اول وی، گفته که سروش نمی خواست مبلغ کل مهریه را که حدود ١٠٠ هزار تومان بود پرداخت کندو به دنبال آن بود که مبلغ حدود ٩٠ هزار تومان را بپردازد، اما دوستان او اصرار کردند که باید مبلغ مهریه را کامل بدهی. برخی از افرادی که از نزدیک وی را می شناسند، می گویند که خودخواهی و تکبر و غرور، باعث شد که وی راه دیگری را طی کند

نظریه ی تازه که باعث شده بار دیگر نام سروش بر سر زبان ها بیفتد: زنای با محارم یک حق است نه کاری غیر اخلاقی

تصاویر

http://m-01.fozoolemahaleh.com/2012/07/abdulkarim-soroush-1984-mordad-1363.jpg

http://www.cheraq.de/wp-content/2010/03/0f14f03ba06bb266e35d9bc5867543cf.jpg

کار پردازان انگلیس در ایران :  ٤٧ – خاندان قراگوزلو ، ٤٨ – محمد تقی مصباح یزدی ، ٤٩ – خاندان نمازی ، ۵٠ – سید ابوالحسن حائری‌ زاده

نظر شما چیست؟

xxxxxxxxxxxx

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!