در غم این دل، بس چرکیده، و این روح ناراحت
پیش خداوند روم، ز این اسایش، طلب کنم، این راحت
خداوندا گفت، که من اینجایم، ای فرزند، ترست چیست
این ناراحتی، چه فایده، چرا بر من نکردی تکیه، و این راحت
گفتم خداوندا، من ضعیفم، نمی دانم، درست میگویی
گفت ای فرزند، فراموشت مکن، من اینجایم، خواب و بیدار، و این راحت
در لطف محبت، بس یادم رفت، این غم و غصه
نمی دانم، ولی پشیمانم، که خدایم را یادم رفت، این نعمت، و این راحت
ای دوستان عزیز، غم و غصه خود را نهید، در درگاه پروردگار
شادی را یاد باشید، و لطف خداوند، این روح بزرگ، و این نعمت، و این راحت