امروز با چند تا از برو بکس هلند راهی کلن شدیم برای کنسرت گوگوش در استادیوم آرنا.
در راه با یکی از شمارههای برگزارکننده در آلمان تماس گرفتم و اشاره کردم میتوانیم گزارش ویدئویی کوتاهی از برنامه گوگوش در کلن داشته باشیم. ایشان گفتند: «خانم گوگوش مصاحبه نمیکنند!» گفتم: «من قصد مصاحبه ندارم تنها میخواهم از حضور مردم و خود برنامه گزارشی تصویری و کلی داشته باشم.» ایشان پاسخ دادند: «خانم گوگوش با تلویزیون بی.بی.سی هم مصاحبه نمیکنند، این تصمیم ایشان است، برنامه ایشان در یک سطح دیگر است!»، پرسیدم: «اینکه رسانهها برنامه ایشان را پوشش دهند به سطح برنامه ایشان لطمه وارد میکند؟» ایشان پاسخ دادند: «این را در گزارشتان بیاورید!»…
چقدر مایه تعجب و در واقع تاثر بود چنین رفتاری با اهالی رسانه. اگر شهرتی هم به دست آمده باشد یکی از عواملش همین رسانهها بودهاند. ولی صحبت تلفنی که تمام شد دو زاری افتاد و حدس زدم که دلیل این مسئله چه میتواند باشد.
چند ماه پیش که خانم گوگوش در کردستان عراق کنسرت داشت. جدا از اینکه تعدادی از ایرانیان نتوانستند به دلیل جلوگیری ماموران مرزی دولت ایران خود را به برنامه برسانند، بسیاری از مردم محلی هم به دلیل بهای بلیت گران نتوانستند به این کنسرت راه پیدا کنند. نخستین شب، با سالنی که بسیاری ازصندلی های آن خالی بودند به پایان رسید و شب دوم هم به دلیل فروش نرفتن بلیتها کنسل شد. در زمانی هم که خبرنگار بی.بی.سی در فرودگاه اربیل نظر ایشان را درباره ایرانیانی پرسید که قاچاقی خود را به برنامه رساندهاند، با دخالت محافظ خواننده محبوب ایرانی مواجه شد و حتا خود خانم گوگوش هم علاقهای نشان نداد که بایستد و به این پرسش جواب دهد. انتشار ویدئوی این صحنه موجب شگفتی و ناراحتی بسیاری از مردم شد. آن هم از خوانندهای که حتا کنسرت امشب خود در کلن را به این جملات آراست: «من نفسم به نفس شما بسته. از عشق شماست که این صدا از گلویم بیرون میآید…»
به هر حال امشب هم هزاران ایرانی به آرنای کلن آمدند و برای گوگوش با تمام وجود ابراز احساسات کردند. بسیاری از ترانههای او را از تزدیک شنیدن و دیدن حس جالبی دارد و خاطرهای متفاوت به وجود میآورد. به نظر می رسد در جامعه ایرانی تنها رویدادی که میتواند چندین هزار ایرانی را گرد هم آورد، کنسرت گوگوش است. حتا بزرگترین تظاهرات ایرانیان در یک سال اخیر برای همبستگی با مردم داخل کشور به این تعداد شرکت کننده نداشته است.
جمعیت را که میدیدم به یاد کنسرت سال 2006 داریوش در آمستردام افتادم که گفت: «ما ملت حالیم…»
منبع: وبلاگ نقنقهای پژ