کدام زرتشت؟
فرارسيدن ششم فروردين، زادروز خيالی (تصوری، قراردادی اما بجا و مفيد و خجسته) ی زرتشت، يکی از شخصيت های افسانه ای شده و جهانگير ايرانزمين،
فرارسيدن ششم فروردين، زادروز خيالی (تصوری، قراردادی اما بجا و مفيد و خجسته) ی زرتشت، يکی از شخصيت های افسانه ای شده و جهانگير ايرانزمين،
کاملاً معلوم است که اوضاع کشور، بخاطر بی لياقتی ها، فساد فراگير و ماجراجوئی های ابلهانهء کابينهء محمود احمدی نژاد، رفته رفته شکل اوضاع دوران
در پی حدوث انقلاب 57 و تبديل شدن حاکميت ايران به استبداد مطلقهء مذهبی و برقراری سلطهء شرع بر جامعه، و ظاهراٌ بمنظور کوشش
ما انسان ها، هميشه و همزمان، در حال و گذشته زندگی می کنيم. گذشته اگرچه گذشته است اما هيچ نمرده و «نا – بود»
گرچه از خود گفتن در فرهنگ سنتی ما چندان مطلوب نيست اما واقعيت اين است که ما هرچه می گوئيم اغلب از خود سخن گفته
هزينهء بی پروائی هر ساله، به ماه بهمن که می رسيم، بی اختيار، ياد معلم سال آخر مدرسهء ابتدائی ام می افتم که، با گام
سه روز پيش، باراک حسين اوباما، بعنوان چهل و چهارمين رئيس جمهور آمريکا، دورۀ چهارسالۀ حکومت خود را، با شعار و وعدۀ «تغيير» آغاز
يکی از ويژگی های ما ايرانيان بدبينی نسبت به برنامه ريزی و تن زدن از انجام آن در امور شخصی و اجتماعی است. زبانمان پر
هفتۀ گذشته، سيد محمد خاتمی، رئيس جمهور قبلی حکومت اسلامی و کانديدای احتمالی در انتخابات رياست جمهوری بعدی، با صراحت تمام تکليف خود با مسئلۀ
در جوامع مختلف جهان، هر سال دو بار فرصتی گسترده و «لابراتواری» پيش می آيد تا محققين فرهنگی بتوانند کارکردهای اجتماعی برخی از نظريه
آيا هيچ از خود پرسيده ايد که چرا در ادبيات معمول و رايج سياسی و روزنامه نگاری، اغلب می بينيم که، مثلاً، از «رژيم تهران»
بنظرم می رسد که، در ميان جمع مخالفان حکومت اسلامی، هرکس از آقای رضا پهلوی توقعی مستقل از توقع ديگران دارد و حتی او را
نسل من با تبليغات ضد آمريکائی ی دو جريان عمده، که بر ذهنيت عصر جوانی ما حکومت می کردند، يعنی توده ای ها و
صرف نظر از اينکه اصطلاح «اصلاحات» همخوانی چندانی با اصطلاح «رفورم» فرنگی ندارد و در ادبيات علوم اجتماعی و سياسی جهان، بزرگترين انقلابيون نظری /
پيشدرآمد 1. زيست شناسی مبتنی بر نظريۀ داروينی تحول انواع، هر «ارگانيسم» را (در صور مختلف گياهی و حيوانی اش ـ که شامل انسان نيز
بچه که بوديم آخوندی در محلهء ما زندگی می کرد که گهگاه منبر هم می رفت و برای بچه های محل از کرامت های
اخيراً، هربار که مطلبی در مورد «نوانديشان دينی» (يا به قول آقای دکتر سروش، «روشنفکران دينی»)، و مخالفت مستمر آنان با «سکولاريسم» می نويسم، با
«نوانديشی» ـ بی هرگونه ارزشيابی ـ در هر دين و مسلکی يک جريان رودخانه وار است که گاه به زمين صاف می رسد و حرکتش
پايان گرفتن ماه رمضان با فرا رسيدن عيد فطر مسلمين به اوج خود رسيد ـ عيدی که آيت الله جنتی آرزو کرده است روزی جانشين
اگر از ديدگاهی منطقی به اوضاع کشورمان بنگريم، چاره ای جز تصديق اين واقعيت نخواهيم داشت که جدا کردن حکومت و مذهب از هم، بهترين
امروزه کمتر به اعلاميه و بيانيه ای از سوی احزاب سياسی بر می خوريم که در آن از سکولاريسم بعنوان يکی از مبانی خواست ها،
يکی از مشکلات انديشيدن در حوزهء مسائل اجتماعی ناشی از بی توجهی انديشه گران به معنا و تعريف و کاربرد واژه هائی است که در
چرا سکولاريسم به معنی راه ندادن دينکاران همهء اديان و شرايع آنها در ساحت و ساختار حکومت است؟ به اين خاطر که دينکاران متشرع فقط
در چهارمين سالگشت ايجاد «کميتهء بين المللی دشت پاسارگاد (29 اگوست) من، به عنوان يکی از پيوستگان آن، دوست دارم اين مقاله را، همچون هديه
بنظر من می رسد که يکی از مشکلات بن بست آفرين در فعاليت های سياسی اپوزيسيون ايران وجود شکافی عقيدتی است در مورد «شکل