سردار پلیس اسماعیل احمدی مقدم = یک بی ناموس
تابناک: فرمانده نیروی انتظامی، اسماعیل احمدی مقدم در كارگاه بینالمللی حمایت از شهود و قربانیان جرم: “در جرایمی كه به ندرت در ایران وجود دارد
تابناک: فرمانده نیروی انتظامی، اسماعیل احمدی مقدم در كارگاه بینالمللی حمایت از شهود و قربانیان جرم: “در جرایمی كه به ندرت در ایران وجود دارد
این آقا که گوینده می گوید نمایندهء تمام ایرانیان خارج از کشور است، می گوید که وقتی از او می پرسند از کجا می آیی
شهرام عزیزم، جاسوس یک الی دو جانبهء دلبندم: از وقتی تو رفتی ، این غرب لعنتی از آن جهنمی که قبلا بود هم بدتر شده.
من حالم بد است. نمیخواهم فحش بدهم. پارسال که حالم بد بود فحش دادم. حالم خوب نشد. شعر خواندم. حالم خوب نشد. تجزیه و تحلیل
In a recent blog, Ms. Monda has presented a list of new Persian words and expressions now widely in use by the younger generation of
دوستان عزیزم: دنیا چه کن فیکون شد! یک روز شاد و بی خیال گفتگو می کردیم و روز بعد شاهد بدترین خشونت ها نسبت به یکدیگرشدیم. یک روز
It is easy to lose heart with the massive crackdown which has taken place on Iranian people over the past couple of months. On the
برای مجموعهء نوشتار عشق. من يك روز گرم تابستان، دقيقاً يك سيزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع كم بعدازظهر عاشق شدم. وقتی توی فرودگاه
در پاسخ به ایران، یک امید. روزی ایران من دوباره دلشاد خواهد شد. از گوشه های بازارهایش تا سنگفرش خیابان هایش پر از صدای خنده
دوستان عزیزم: مدتی این مثنوی تاخیر شد. در هیاهوی سیاست و بیم و امید برای هم میهنان عزیزمان، حواسم از شعر زیبای فارسی پرت شد
اگر شما هم مثل من این روزها با نگرانی اخبار ایران را دنبال می کنید، حتما مثل من حالتان زیاد جا نیست. من فکر نمی
در پاسخ به دعوت ایران، یک انعکاس همه می دانند مقابلهء افراد دست خالی با حکومت ایران چه عقوبتی دارد. ایران و ایرانی ها کم
ایرانیان عزیز خارج از کشور، حتی برای لحظه ای دست از تظاهرات بر علیه جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم بی گناه و بی پناه ایران بر ندارید. خسته
محمود، گه سگ آشغال، مرتیکهء قاتل جانی، *شنیدم کم کم راه افتادی داری ادای رییس جمهور پیروز ایرانو در میاری. معلومه که باهاس این کارو
خامنه ای کثافت. امشب من عرقمو خوردم. تو هم کوفت بخور. باهات چند کلمه حرف دارم مرتیکهء قاتل بیشرف. هر کی هم از فحش بدش
It is really mind boggling to see some intelligent people talk in gloating or complacent tones about the travesty that has happened in Iran over
یادش به خیر، تابستان های تهران چه خوب و چه دلنشین بودند. از دویدن توی کوچه ها و خوردن بستنی یخی و هوا کردن بادبادک
نخیر، این آقای خامنه ای ول کن معاملهء انتخاب مجدد محمود چاخان نیست و به قول معروف بی خیال نمیشود که نمیشود. در تازه ترین
When the Islamic Revolution happened in 1978-1979, I was a student abroad. I couldn’t make any sense of what was happening all over Iran, and
همهء ما ظرف سی سال گذشته کمابیش به چاخانهای رهبران جمهوری اسلامی عادت کرده ایم. اما خودمانیم، چاخانهای محمود احمدی نژاد واقعا ظرف این سی
دوستان عزیزم. زندگی ما ایرانیان در غربت ملغمه ای است از خاطرات و عشق و بیم و امید. دلمان همه روزه برای ایران می تپد
دوستان، انتظارها به پایان رسید! دستگاه خودکار دعا و روشن کردن شمع رسید! از این پس کلیهء نیازها و مشغله های فکری ملت مسلمان و
ماجرا از این قرار است که وقتی اسراییل به غزه حمله کرد، ایران پرچم دفاع از فلسطینیان ساکن غزه را برداشت و شروع به دویدن
یادش بخیر، نوروز در خانه’ پدری ام غوغا بود. فرش های تازه شسته شده و خانه’ از غبار پاک شده و پنجره های تمیز که
یادش به خیر، بچه که بودیم از کلاس چهارم دبستان به بعد، هر سال یک بار وادار میشدیم سر کلاس انشا’ راجع به موضوع “علم