Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

شیرین ترین اجبار

Balatarin
Share/Save/Bookmark

شیرین ترین اجبار
by Hengameh Fouladvand
12-Aug-2010
 

امشب ای شیرین ترین اجبار
چنان سخت
شرابی نقد می خواهم
که به مغز و تن و جان
شوم مست
همین دم
به یک ان

امشب با تو بودن،
ناچارم
و بی تو بودن ...

کو تحمل!

تو ای حاکم قهار
سلطان دل،
ای عشق جبار
تو آتش
و من
بی اختیار

تو امشب به قهر و غلبه
یا به ناز
تا کجا
تصرف می کنی

فکر، تباه،
تردید بر ملا

باز هم بی خیال
شادان
به چشم دیگران، خندان،

همه پرس و جو
چه زیرو رومی کنی

وجود
در
جستجو

تو باورم می کنی

بالاتر از اخلاق
فریاد میزنم
چه اقتضای طبیعت

اه که ای لطیف ترین،
لطف تو
همان قهر تو
همان درد تو

یاد تو
همان
سد راه

هر بار به چشم من، بهار
با نسیمی
تازه
جان بی قرار می کنی

بی تو امشب
تشنگی درمان ندارد
این آشفته دل
آرام ندارد
به خیال باغ سبزم من، که در ان
رقص کنان مست
جان و دل راضی
اما اسیر!

این چنین
هستی ام
خواهش،
یک جمله سرکش

اندرونم رها
سرگشته
ویران
از یک نگاه
بی خود ازخود

از من چه می خواهی

برتراز قهر، برتر از مهر
بی شک
محرم راز
و بی نیاز

تو دین
و تو آیین
من همه خواست،
تا حجاب برخاست

چه شور ی ست به پرواز

پس تو ای شیرین ترین اجبار
ان شراب ده
که همین دم، به یک ان
کند مست
بی پروا
که امشب چه دانیم ما ز فردا و
این ره به کجا!

هنگامه ۶ مرداد ۱۳۸۹

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by Hengameh FouladvandCommentsDate
درد پوش تماس ِشب
-
Apr 29, 2012
رد پای خودی
1
Feb 21, 2012
رنگ زنگ درخشش کهکشان
2
Nov 26, 2011
more from Hengameh Fouladvand

Source URL (retrieved on 12/08/2012 - 02:09): //legacy.iranian.com/main/2010/aug-11

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |