ما دو تن از زندانيانِ سياسی دههی شصت میباشيم و به هنگام دستگيری با دو تفکر و جهاننگری متفاوت قريب به پانزده سال از جوانی غارتشدهمان را در زندانهای مختلف حکوت اسلامی گذراندهايم. ما جانبدربردهگانِ نيمهجانی هستيم که شاهدِ قتلِ تبهکارانهی نزديکترين پارههای تنمان بودهايم. استخوانِ هزاران جانِ جوان در خاکپشتههای اسلامی شيار شد و خاطرهی عظيم ملتی در گورستانها پَرپَر. و آن همه جان و جوان، البته به ياری و مددِ "اسلامِ عزيز"! توسطِ اصلاحشده و ناشده از ايران دريغ شد. ما در دورانِ حبسِ خود شاهد دو کشتار جمعی شنيع در زندانهای اسلامی بودهايم. جوانکُشی سال ۶۰ و اسيرکُشی تابستانِ ۶۷.
>>>