Misc

And why do u hate her ?

And why do u hate her ? Because she is right ? I agree with her , another revolution just makes our country more desolate. U can live outside of Iran and say "We need another one"
She is absolutely right and i am happy at least we have a wise artist

Interesting opinion by Googoosh

speaking of Iranian women...

I can hear the peanut gally now

"I have hated googoosh from the beginning!"

:)

if I sounded aggressive , it

if I sounded aggressive , it was unintended, apologies in line
but huge difference between being in Iran these days and decreeing one-line solutions from the comfort of Cali or Toronto armchairs and Tehran streets

broken records

you can't come up with a new arguement, can you?
you don't see the threat, do you?

and YOU don't live in Iran, feel free to air all these sloppy declerations for the umpteenth time all over again

guess what: we don't want another revolution, we just wanna live in peace and earn an honest living
and this time we will not follow some delusion of a saviour only to find ourselves in deep sh*t
no quick fix anymore, thanks

دور تسلسلهای 4 ساله

کسانی که منتظرند در این دور تسلسلهای 4 ساله روزی به دموکراسی برسند دقیقا حکایت زیر است
‫می گویند ‫روزی مردی دستهایش را به سوی آسمان باز کرده و در کوچه های شهر راه می رفت مردم می پرسند: چرا اینطور راه می روی؟ می گوید شاید مرغی در هوا تخمی بگذارد وشاید این تخم در دستان من فرود آید و اگر این تخم در دستانم نشکند من تخمی صاحب شده و اگر خریداری بیابم می توانم آن را به دیناری بفروش برسانم، حال بشمار اگر من سالی ۱۰۰۰ تخم به فروش برسانم در دوران کهولت یکی از مالدارانِ نامیِ این دیار میباشم!

مسوولیت شخصی در دوران دیکتاتوری

باز هم « معرکه انتخابات » و باز هم گربه رقصانی ها و به میدان آوردن بوزینه ها برای نشان دادن جای دوست و دشمن .

باز هم به میدان آمدن ماموت ها برای پایداری حکومت گرگ ها و کفتار ها و شغال ها و زالو ها .

باز هم هشدار های رنگارنگ در رسانه های بد رنگ درباره چاره ناپذیری گزینش میان « بد » و « بدتر » .

باز هم همان بازی ها و بازیچه ها!

این روزها از تلویزیون های درونمرزی پیام : « شرکت در انتخابات ، آبروی نظام است و وظیفه شرعی » را می شنوید و از نوع ماهواره ای شان هم پیام : « برو پای صندوق ، مهم نیست ، به هر کی می خواهی رای بده ، جز احمدی نژاد . حتما برو ! »

وا مصیبتا ! که سی سال است بر گردونه ننگین و آلوده رژیم اسلامی نشسته ایم و این همه کشتار و پلیدی و تباهی را می بینیم و باز هم نمی خواهیم از آن پایین بیاییم . سهل است که بحث میان « انتخاب بد و بدتر » را به میان می کشیم که مبادا مردم آنی به خود آیند و بر آن شوند که این گردونه فساد آفرین را از گردش بازدارند و خود را از بدنامی تاریخی برهانند .

آخر با شرکت دراین انتخابات و هر انتخابات دیگر این رژیم ، پیام ما به دنیا چیست ؟ با این گام زدن در خواب ، می خواهیم به جهانیان بگوییم ما چگونه مردمی هستیم ؟ مگر نه آن که خود ما هر بار با خواندن درباره جنایات یک حکومت خونخوار یا حمله قومی بیابانگرد و وحشی که در کتابهای تاریخی تلخ نگاری شده است ، در برابر این پرسش روشن قرار گرفته ایم که « آخه مردم آن دوره چرا تن می دادند به آن همه جنایات ! »

اکنون چه شده که این پرسش را از خود نمی پرسیم ؟ مگر جز آن است که ما هم در چنین مقطعی از تاریخ ایستاده ایم ؟ چرا باز هم دکان خرد را بسته ایم و گوشهایمان را سپرده ایم به آن مامورشناخته شده ء لندن نشین که با طرفداری از نیمی از این رژیم ، دهان کجی می کند به نیم دیگر و ما را آلت دست ساخته است برای پربرکت ماندن سفره نوکری اش ؛ یا آن ماموت کهنه پرست کالیفرنیا نشین که همواره می کوشد ما را با ریسمان مارکس در چاه « جمهوری اسلامی » نگاه دارد یا آن دیگری که حق دلالی می گرفت برای نظر سنجی های موسسات آمریکایی و دوستانش را به دست دژخیمان رژیم سپرد و خود از کشور گریخت و اکنون در صدای بد آوای رسانه کشوری دیگر خوش رقصی می کند برای بردن مردم به پای صندوق های رای . صد البته رای به رفقای او و نه جناح مقابل شان .

شاید از توده ای های پیشین و مارکسیست های تا همیشه در خواب خوش ، و ذوب شدگان در حکومت ولایت فقیهی – حتا وقتی در کانادا یا آمریکا ساکن باشند - جز این انتظاری نرود ، ولی از این به اصطلاح روشنفکران درون مرز که دست کم وانمود می کنند سر در آخور و توبره ای ندارند باید پرسید شما دیگر چرا ؟ شما چرا دنبال « سگ های زرد » افتاده اید ؟ شما چرا شال سبز و زرد این و آن را بر گردن ها می اندازید و علم این و آن را بر دوش می کشید ؟ روشنفکری شما از کجا آمده که تفاوتی ندارید با این مکتبی ها و آن هیاتی ها ؟ مگر کتاب نخوانده اید و نمی خوانید ؟ ثبت خاطرات و تجربه بازماندگان حکومت های توتالیتر برای چه بوده است ؟ برای پرکردن ساعات فراغت ؟ یا پز دادن در کافه های دودآلود و شهرت آفرین؟

آن همه قساوت و بیرحمی که در این سی سال بر ایرانیان رفت ، بس نیست که همچنان آب را در آبکش ریخته و پیشکش نسل امروز می کنید ؟

این مضحکه انتخاب میان « میر حسین موسوی » یا « محمودک » چیست که شما را به دوزخ فریب و فریبکاری مردم ساده دل کشانده است ؟ محمود دولت آبادی می خواهد دولت موسوی را بر روی کار آورد و حاج فرج دباغ ( مشهور به سروش ) « هیات » شیخک کروبی را .

یکی از شرکت در انتخابات « مطالبه محور » می گوید و آن دیگری از « همگرایی » برای رسیدن به خواسته های حقوق بشری ولی غیر دینی در حکومتی دینی !

یکی هم نیست بگوید سهم این مردم چیست از این مضحکه جز تداوم حیات حکومتی توتالیتر که تا مغز استخوان تشنه است به خون مردم به جان آمده ؟

شما که خود را « روشنفکر » می نامید ، کدام گام هرچند اندک را برای « روشن »گری برداشته اید ؟ روشنفکر مسوولیت دارد در برابر جامعه اش ؛ کمر راست می کند و همت بلند ، که مردم را از افتادن به چاله ها باز دارد ، گاه به بهای زندگی می ایستد در برابر چاه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که مردم بی خبر فرو نیفتند در آن ها . مسوولیت شما چیست ؟ پشتیبانی از آن دولت کوپن گرا یا این هیات سیب زمینی پخش کن؟

روشنفکر که سهل است ، هر انسانی در برابر جامعه اش مسوولیت دارد ، بویژه اگر زیر سایه سیاه و شوم حکومتی توتالیتر روزگار بگذارند .

خانم ها و آقایان روشنفکر !

آیا تا کنون نام کتاب « مسوولیت شخصی در دوران دیکتاتوری » به قلم فیلسوف برجسته « هانا آرنت » را شنیده اید ؟ حتما پاسخ تان منفی است . اگرنه چگونه ممکن بود خوانده باشید و باز هم در این جا و آن جا بحث « انتخاب میان بد و بدتر » را به میان بکشید .

پاراگرافی از این کتاب را که به همت « بنیاد عبدالرحمان برومند » ترجمه و از طریق سایت آن زنده نام منتشر گردیده ، برایتان می آورم . باشد که نیم نگاهی بدان بیندازید و نه از خدا ، که از خود و تاریخ شرم کنید .

شاید تکانی بخورید و کتاب را به طور کامل بخوانید !

مسوولیت شخصی در دوران دیکتاتوری

صفحه 19

کسانی که « بد » را در مقابل « بدتر » انتخاب می کنند به سرعت تمام فراموش می کنند که « بد » را انتخاب کرده اند . چون بدی رایش سوم ( زمامداری هیتلر) سرانجام چنان ابعاد هیولایی یافت که هر قدر هم تخیل قوی می داشتیم ، نمی شد آن را « کمتر بد » نامید . قاعدتا می بایست ( با توجه به تجربه جنگ جهانی ) پایه های این استدلال فرو می ریخت ، اما شگفتا که چنین نشد .

اگر به تکنیک های حکومت توتالیتر { مانند حکومتی که ایران را زیر مهمیز دارد } نگاه کنیم می بینیم که استدلال « کمتر بد » یکی از ساز و کارهای ماشین های آدمکشی وحشت و نظام است .

از اصل « انتخاب بد به جای بدتر » آگاهانه استفاده می شود تا کارکنان دولت { یعنی همه کسانی که در دولت و حکومت مسوولیتی به عهده دارند و همچون آیشمن ، صدام و دیگران باید روزی در دادگاه تاریخ پاسخگو شوند } همچون « تمامی مردم » برای پذیرفتن « شر » به معنای دقیق کلمه آماده شوند .

فقط یکی از چند نمونه را ذکر می کنیم : امحای یهودیان به دنبال سلسله اقدامات ضد یهود به صورتی « تدریجی » رخ داد ؛ و هر بار هم با این استدلال همراه بود که « امتناع از همکاری اوضاع را بدتر می کند » . تا این که مرحله ای فرا رسید که اتفاق بدتر از آن ممکن نبود . حیرت آور است که در این آخرین مرحله هم استدلال کنار گذاشته نشد . حتا امروز نیز که بطلان آن مثل روز روشن شده است ، کماکان به کار گرفته می شود .

.... در این جاست که می بینیم انسان تا چه حد ار رو به رو شدن با واقعیت هایی که به نحوی در تضاد کامل با چارچوب های ذهنی اوست ، اکراه دارد . متاسفانه شستشوی مغزی آدمی و واداشتن مردم به « بیشرمانه ترین » و غیر منتظره ترین رفتارها گویی بسیار ساده تر است از این که او را مجاب کنیم که به قول معروف از تجربه بیاموزد . یعنی به جای کاربست مقوله ها و فرمولهایی که عمیقا در ذهن ما ریشه دوانده – در حالی که مبنای تجربی آن ها مدت هاست که کنار گذاشته شده – بیندیشد و داوری کند .

*************

همه ما مسوولیم . هر رایی که به صندوق انداخته شود ، حتا اگر سفید باشد ، یک رای به مقبولیت و رسمیت این رژیم خونخوار در پیشگاه جهانیان است . هر رای به هر کسی ، یک رای به تداوم همه جنایات ، بگیر و ببند ها ، فسادهای نهان و آشکار ، غارت کشور و فرو افکندن بیش از پیش مردم در منجلاب فساد و تباهی است .

نمی شود امروز رای داد و فردا فریاد برآورد : « من بیگناهم » !

Khatami Era all over again

false promise under pretext of more democracy and more freedom

To me they are all Mullahs synonym with shit, terrorism, hate and corruption.

Iran needs a reform.

Presidential candidates are just puppets with no real power. They ar just symbolic reprsentation, and political figures represeniting IRI and their terrorist regime on the international arena.

The reason is since the ultimate fuhrer, the Hitler of Iran and the super Nazi Mr. Antar Khameni is afraid to travel because he will be executed.

Iran needs an overhaul reform.

A new constitution, new parliament that is made up of the people and chosen by the people.

CHEERS
FREE IRAN

Two Thumbs Down!! Way Down!!

US elections’ copy cat will not work in IRI & it will backfire instead. Another humiliating defeat for “Mofsed Fell Arz” Rafasanjani’s family & his cronies!!

Ali1234 said it best!

Nothing more I can add. Read it over and over...

Irandokht

Ahmadinejad was popular too and people called him DR.Ahmadinejad!! just like you that call her professor, he promised to bring change to politic and situation in Iran but after electing everything was forgotten.
As we say in Persian: They are all sar o tah yek karbaass!
Hameh az yek taveeleh beeroon meeayand.
We don't cry over the past, we just want to give an end to the new Qajar dynasty, that is all that we want, a free Iran.

Reminds me of four years ago ...

When the youth, specially a lot of very pretty girls with ten pounds of make-up, French manicure, headscarves pushed all the way back showing off their highlighted frosted hair, all wearing "Hashemi" labelled headbands for Rafsanjani standing on every street corner encouraging people to go and vote for that corrupt-to-the-core "Kuseh" ... LOL

nemah

Why don't you continue why Michelle is not Zahra:

She is not black

She speaks Persian

She is shorter

lol

What a bunch I tell you.

اینها کارشان را میکنند چه میرحس سر کار باشد٬چه احمدی نژاد

دوستان عزیز،در اروپا شاخص دمکراسی ٫درصد افراد شرکت کننده در انتخابات میباشد.اینکه با توجه به فیلتر شورای نگهبان و رهبری این انتخابات را نمیتوان آزاد نامید،کک کسی را در اینجا نمی گزد.کسانی که به هر بهانه ای در این نمایش شرکت می کنند٬رژیم را دمکرات و انتخابات را آزاد اعلام میکنند.هر رأیی٬ چه باطل و چه برای میرحسین یا دیگر کاندیداها٬ فقط و فقط به رژیم مشروعیت میبخشد.وگرنه اینها کارشان را میکنند چه خاتمی سر کار باشد٬چه احمدی نژاد چه کروبی

Are you kidding me Michelle Obama = Zahra

Lets compare the two...

Zahra a religious Shia who thinks as rest of the regime, her faith is superior to any other faith and should dominate the world and determine the private life of everyone. Michelle is a secular individual who believes faith is a private matter and should not be imposed on anyone.

Wake up...There is no room for reform as long Shia theocracy exist.

At the end of day, Reformist candidates believe in the fundamentals and principles of the Islamic Republic of Iran. This is a ground for their approval by the Guardian Council. If there was any doubt about their loyalty to the regime their candidacy would be rejected.
The very fundamentals of the Islamic Republic of Iran are against reforms. It is based on absolute power of the divine. The Wilayet e Faqih defines this divine power. Anything considered by the clergy class, who rule over Iran, as against this divine power is not tolerated.
And even if the reformists try for change, they cannot implement any substantial reforms as they do not have power. The main power is with the supreme leader Ayattollah Khamenei who opposes any meaningful reforms. Whom are they kidding..I'm glad that some minorities groups have boycott this election.

Dear "Irandokht", Dear "John", Dear "nel", Dear "Ali1234",

Thanks for your wise and bright words. Just forget these uncivilised fellows, permanently stuck in the past, thinking Ghar Kardan is an intelligent way and appropriate instrument of participation.

It's quite absurd that they shout for democracy loudest without understanding the basic philosophy of it.

To nemah, Anonymous-USA, and

To nemah, Anonymous-USA, and the rest of the monarchist MKO, communist kargari and abroad "opposition" gang.

-If you have no respect for the choices of the Iranian people living in Iran.

-If you don't like Muslims and don't recognize the legitimacy of Iranian people's official religion.

-If you can not associate yourself with ongoing movements in Iran; including the reform movement and the women rights movement led by people such as Mrs Rahnavard.

-If all you can see in Iran is darkness and poverty and drugs and fanaticism and ignorance and backwardness, and you are totally blind to (and can't stand) Iran's achievements and integrity and dynamism and progress.

-If you are living in your fantasy land of "Persia" and think that Cyrus the Great is the President.

Then, wake up to reality; The "Iran" (or "Persia") that you like simply DOESN'T exist. It is just a fragment of your imagination and inferiority complex. And the real Iran (the one that the rest of us love) WON'T change for you and you WON'T change for it.

So, if you can not get on board with the rest of the people. If you can not find it in yourselves to respect the people and their choices. If you don't want to contribute or at least be indifferent to the authentic movements that have arisen from the heart of the society. If you can not stop ranting and sabotaging and injecting poison into the Iranian society. Then Just BACK OFF. Stay in whatever country you live in and change your nationalities. You don't need to be Iranians anymore and Iran certainly don't need your poisonous negativity either. You can become perfectly respectable Americans and Canadians and Europeans and live happily ever after. You can also go to Iran once in a blue moon for the Chelo kababs or the tourist sites and hotels or whatever; just like other foreign tourists would do.

give it a second thought for a change

instead of playing the boring broken record read a bit and learn who Rahnavard is.

She was an artist long before many of us were born and from a modern educated family

I don't like these oversimplifications of likening her to Michelle Obama or Farah Diba, though she has quite a lot in common with both.

Like it or not a substantial percent of Iranians are traditional and religious just as many are secular and modern
Instead of watching the two exchange insults and grow more hateful of each other we need someone who can bridge the gap and present common grounds for a better Iran
Rahnavard may be the right person to help with this while Mousavi is trying to heal the economy as she knows both worlds very well

whether you like it or not

These are young iranian voters and they like Ms Rahnavard who is a professor, well known, respected and speaking of equal rights for women! Isn't that what all the one-million-signature activists have been fighting for? She's speaking about it too and she's in a position that can actually influence the change. I am not surprised that she's popular with the youth and especially with Iranian women.

You can cry over the past as long as you want, the reality is that Iran has changed and many of the Iranians are trying to improve it from within. You can belittle them but it won't matter. Their action is what counts.

IRANdokht

Rahnavard is no Michelle Obama

Rahnavard is far far from being Michelle Obama

1-She is a Muslim, part of Islamic establishment.
2-She is muslim and a hypopocrite like many ohters in Iran, wearing the hejab of the day
3-She is not educated like Michelle Obama, who is an attorrney and Yale Law School graduate.
4-What's Mosavi's education to begin with anyways, another kiss ass of supreme leader just promosing new BS.

This nation of Iran deserve the government they have voted for. Iraninas have no clue what freedom is, yet they straggle for it blindly under the cover of shia Islam. As along as there is Islam in Iran, there is no Hope, state and religion don't mix. do you get it?

Poor Shah o'llahis just

Poor Shah o'llahis just can't get over the fact that the world has changed.

News Flash: Cyrus the great was a wonderful leader few thousand years ago.....we now have IRI and their ilk.

Work within the system and change it instead of sitting on the sidelines and pontificating.

Attitudes

Big things can start with small events, and one pebble rolling down a hill can trigger an avalanche.  Change will come to the IRI when its citizens rise up against the ruling elite and demand their rights.  Perhaps women finding a champion who they can support will be looked at in the future as a turning point, regardless of whether or not this candidate is successful.

Abero reezee, Who is this Fathmeh sultan?

What happened to the land of Cyrus the great. Who are these people? IRI people are a disgrace to all Iranians no matter man or woman.

no wonder

I never liked michelle obama.