چرا حملهء نظامی به رژیم ایران!؟

هیچ ایرانی حاضر نیست کمترین خدشه و خراشی بر تمامیّت اندام «مام میهن» وارد آید، امّا...


Share/Save/Bookmark

چرا حملهء نظامی به رژیم ایران!؟
by Ali Mirfetroos
10-Nov-2011
 

با افشای طرح ترور سفیر عربستان سعودی و احالهء آن به سازمان ملل متحد، ارائهء گزارش معتدل احمد شهید، گزارشگر ویژهء سازمان ملل متحد دربارهء نقض فاحش و مستمّر حقوق بشر در ایران، گزارش اخیر دبیر کلّ آژانس بین المللی اتمی مبنی بر ماهیّت نظامی فعالیّت های اتمی ایران و... بنظر می رسد که اینک پازل حملهء نظامی به ایران کامل گردیده و این امر -بدرستی- باعث ترس و نگرانی ایرانیان نسبت به سرنوشت میهن شده است. دراین میان، تئوریسین های سابق و لاحق ِ«انقلاب شکوهمند اسلامی» در «اطاق های فکر» و با تئوری پردازی ها و تحلیل های ترسناک از «لیبیائی کردن یاعراقی کردن ایران» ،ضمن تنزّل از «اصلاح طلبی» به «مصلحت طلبی»، عموماً، در سودای ادامه و استمرار رژیم اسلامی هستند!

از طرف دیگر: برخی از مخالفان جمهوری اسلامی، بدرستی، حمله به ایران را «از مصادیق دخالت های حقوق بشری ِکشورهای غربی» می دانند.

روشن است که هیچ ایرانی آزاده و ترقیخواهی حاضر نیست که کمترین خدشه و خراشی بر تمامیّت اندام «مام میهن» وارد آید، امّا، بسیاری از مخالفان حمله به ایران چنین وانمود می کنند که: «حمله به ایران و زوال جمهوری اسلامی یعنی زوال و ویرانی ایران!». در حالیکه نگاهی کوتاه به کارنامهء حکومت جمهوری اسلامی روشن می سازد:

- جدا از کُشته ها و مجروحان بی شمار و ویرانی های عظیم و گستردهء جنگ 8 ساله باعراق (که بسیاری از سران، رهبران و تئوریسین های کنونی رژیم اسلامی در شعله ور ساختن و خصوساً تداوم 8 سالهء آن، نقش اساسی داشته اند) باید دانست که این رژیم از آغاز استقرار خود،در یک جنگ اعلام نشده علیه مردم ایران و دستآورهای ملّی، مدرن و مدنی آنان (از انقلاب مشروطیّت تا انقلاب اسلامی سال57)، زندگی میلیون ها زن و مرد و پیر و جوان را تباه کرده و با نابود کردن زیرساخت های اقتصادی، صنعتی و اجتماعی ایران، میهن ما را به یکی از عقب مانده ترین و فقیرترین کشورهای امروز جهان سوق داده است.

- جدا از کُشتارهای هولناک زندانیان سیاسی - عقیدتی تابستان 1367 و شکنجه واعدام زیباترین فرزندان میهن بخاطر ندای حق طلبانه وآزادیخواهانه شان پس ازانتخابات 1388، و....کافی است که فقط تعداد تلفات دو پدیده (حوادث رانندگی و مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا در تهران) را بیاد آوریم تا ابعاد تلفات «جنگ اعلام نشدهء جمهوری اسلامی علیه مردم ایران» را بهتر بشناسیم:

بنا بر اسناد رسمی جمهوری اسلامی، سالانه حدود ۸۰۰ هزار تصادف در ایران روی می دهد و ایران در ردیف اول حوادث مرگبار جاده ای جهان قرار دارد. برآورد خسارات تصادفات، چندان آسان نیست اما برخی، میزان آن را سالانه بیش از پنج هزار میلیارد تومان (بیش از ۵ میلیارد دلار) برآورد می کنند.

تلفات تصادفات رانندگی در ايران:
800 هزار کشته و 9 ميليون مجروح!

بقول اسدالله جولا يی رئيس «ستاد ديه»، تصادفات رانندگی در ايران در 30 سال اخير 800 هزار نفر کشته و 9 ميليون مجروح برجای گذاشته است. اين آمار وحشتناک حاکی از آن است که در مدت 10 سال (از 1377 تا 1388) در ایران تعداد 265 هزار نفر کشته و بیش از 2 میلیون نفر مجروح و مصدوم شده اند.

تلفات آلودگی هوای تهران: بيش از تلفات جنگ ایران وعراق!

بقول دوستی ازایران:«تهران شهری است که دارد آرام آرام می میرد.».

گزارش هايی که هيچ گاه از سوی منابع دولتی تاييد نشده اند، حکايت از مرگ سالانه 54 هزار تهرانی در اثر آلودگي هوا دارد. به گزارش روزنامهء ابتکار (سه شنبه 9 تيرماه 1388): مرگ بيش از دو سوم از پايتخت نشين ها، به آلودگي هوا ربط دارد. روز يکشنبه يک مقام مسئول در ستاد محيط زيست شهرداری پايتخت گفت: 70 درصد مرگ و ميرها در تهران ناشي از مشکلات تنفسي و قلبی است که اين مشکلات ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با آلودگي هوای تهران دارد. هادی حيدرزاده، با اعلام اين مطلب، آلودگی هوا را به شکل مستقيم و غير مستقيم عامل مرگ شهروندان تهرانی دانست و گفت: تعداد قربانيان انسانی ناشی از آلودگی هوای تهران در هشت سال گذشته بيشتر از تلفات 8 سال جنگ باعراق بوده است.

سونامی ِسرطان

روزنامهء «عصر امروز» درشمارهء ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ با تیتر هشدار دهندهء «آقايان! جان مردم در خطر است! سونامی ِسرطان، پزشكان را هم شوكه كرده!» نوشت: با توجه به آمار سال 1389، 4 هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران جان خود را از دست دادند.

ارقام تلفات واقعی در این باره، بسیار بسیار بیشتراست زیرا که بقول یکی از مسئولین جمهوری اسلامی: «قرار نيست آمار [واقعی] تلفات جانی بر اثر آلودگی هوا اعلام شود».

روزنامهء «مردمسالاری» نوشت: ۹ بهمن ماه 1388 سخنگوی فراکسيون محيط زيست مجلس شورای اسلامی، آمار رسمی مرگ و مير ناشی از آلودگی هوای تهران از سال ۸۴ تا ۸۶ را هر ماه به طور مستقيم ۱۴۰۰ نفر و هر سال ۱۶ هزار نفر اعلام کرد.

اهواز و سنندج؛ رتبهء اوّل و دوم ِآلودگی هوا در جهان!

این درحالی است که سید شریف حسینی، نمایندهء مردم اهواز در مجلس، اخیراً (سه شنبه، 5 مهرماه 1390) با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: اهواز توسط سازمان بهداشت جهانی، در رتبهء اول ِآلودگی هوا قرار دارد و این یک واقعیّت است که اعلام شده. گفتنی است که سنندج از نظر آلودگی هوا در رتبه دوم قرار دارد، میزان آلودگی هوای اهواز، 372،سنندج، 254 است درحالیکه میزان آلودگی هوای شهرهای بزرگ استرالیا: 13، واشنگتن: 18، توکیو: 23 و پاریس: 38 می باشد.

بنابراین: آیا رژیم جمهوری اسلامی برای مردم در بند ِایران «اطاق های گاز ِنازی ها»را تدارک دیده است؟

سالی 70 هزار میلیارد ریال خسارت!

سیدامیر فاتح وحدتی، مدیر مرکز پایش آلودگی هوای استان تهران، میگوید: بر اساس آمار رسمی که از طریق مطالعات بازنگری زیست محیطی تهیه شده، آلودگی هوا هر سال 70 هزار میلیارد ریال به محیط زیست کشور خسارت وارد میکند. این میزان خسارت، معادل 8/4 درصد کل تولید ناخالص ملی کشور در طول یک سال است. البته براساس گزارش بانک جهانی خسارت سالانهء آلودگی هوا در ایران تا 10 سال آینده از رقم 8 میلیارد دلار کنونی به حدود 16 میلیارد دلار در سال 2016 میلادی میرسد. «روزنامهٔ آفتاب» نیز خسارتهای ناشی از آلودگی هوا در ایران را 1000 میلیارد دلار تخمین زده است.

*******

چنین ارقام هولناکی از تلفات انسانی وخسارات عظیم اقتصادی و زیست محیطی ،ناشی فقط ازدو پدیده(تصادفات رانندگی و آلودگی هوا در تهران) است و این سئوآل را باید در ذهن هر ایرانی آزاده و میهن پرست بیدار کند که: خسارت یک حملهء هدفمند به منظور کوبیدن پایگاه ها و ستادهای سرکوب رژیم اسلامی (سپاه، بسیج و ...) و در نتیجه، برداشتن سقف ترس و تهدید و سرکوب و سپس خيزش مردم ِدربند ایران و سرنگونی رژیم اسلامی بدست ِهمین مردم آیا از تلفات و مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا و تصادفات رانندگی بیشتر خواهد بود؟ به اعتقاد من: نه!

رهبران جمهوری اسلامی که پس از وقایع خونین و هولناک انتخابات خرداد 88 امکان هر گونه اصلاح و آشتی ملّی را غیر ممکن ساخته اند، اینک با گشودن درب های مراکز اتمی خود به روی بازرسان آژانس بین المللی اتمی، ضمن شفّاف سازی و جلب اعتماد جهانی، می توانند از وقوع حمله به ایران جلوگیری کنند، امّا گذشته نشان می دهد که آنان نوشیدنِ «جام زهر»را بر کامیابی در عرصه های سیاسی و نیز«قزّافیزاسیون» کردن سرنوشت شان را بر کنار رفتن ِ آرام، مسالمت آمیز و تأمین بخش، ترجیح می دهند!

بر این اساس بود که سال پیش در نامه ای به سناتور «لیندسی گراهام» سناتور جمهوريخواه آمريكا، مخالفتم را با هر گونه حمله به تأسیسات اتمی، صنعتی و مردم ایران، اعلام داشته ام. آن نامه اینک، درآستانهء حملهء نظامی به ایران، می تواند خطاب به رهبران آمریکا و فرانسه و انگلیس بشمار آید، این نامه، همچنین و خصوصاً، می تواند خطاب به آقایان «شیمون پرز»، «ایهود باراک» و دیگر سران کشور اسرائیل باشد، اسرائیلی هائی که با ملّت بزرگ ایران دوستی تاریخی و دیرینه دارند. به عبارت دیگر: سران و رهبران اسرائیل در حمله به ایران باید بیاد«کوروش بزرگ» و نجات قوم یهود از اسارتِ «بُختُ النّصر» عمل کنند نه به صورت «صدام حسین». بنابراین: هر گونه حملهء نظامی به مردم و مراکز صنعتی ونفتی ایران، باعث کینه و نفرت دیرپای ملّت بزرگ ایران نسبت به اسرائیل، آمریکا و همپیمانان شان خواهد شد.

علی میرفطروس
بوستون، آمریکا

***

نامه اى به سناتور لیندسی گراهام

* مشکل منطقه و جهان، پایگاه های اتمی ایران نیست، بلکه مشکل اساسی، خود ِرژیم جمهوری اسلامی است که با سوءاستفاده از درآمدهای سرشار نفت، در فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و ... ایدئولوژی کینه و نفرت و مرگ منتشر می کند، ایدئولوژی هولناکی که اینک در منطقه و جهان در تدارک یک «هولوکاست اسلامی» است.

*تنها و تنها با کوبیدن پایگاه ها و ستادهای سرکوب حکومت اسلامی و برداشتن سقف سرکوب و ترس و تهدید و در نتیجه: با خيزش مردم ایران و سرنگونی این رژیم ضد ایرانی و ضد انسانی بدست آنان است که می توان شاهد استقرار آرامش و صلح و ثبات در منطقه و جهان بود.

سناتور لیندسی گراهام عزیز!

بعنوان یک ایرانی و محقّق در تاریخ ایران و اسلام، از موضع گیری شجاعانۀ شما در کنفرانس امنیّت بین المللی «هالیفاکس» در کانادا، بسیار سپاسگزاری می کنم. متأسفانه دولت کنونی آمریکا با شناخت نادرست از ماهیّت رژیم اسلامی ایران ، فرصت های فراوانی را در گفتگو با مردم ایران و حمایت از مبارزات آزادیخواهانۀ آنان از دست داده است. مبارزات مردم ایران، خصوصاً در دو سال اخیر، گواه روشنی است که این رژیم قرون وسطائی، مشروعیّت و پایگاهی در میان مردم ایران ندارد و اینک، تنها به زور اسلحه و سرکوب های خونین و هولناک به حکومت خود ادامه می دهد.

بنابراین: هر حمله ای که پایگاه ها و ستادهای سرکوب رژیم ایران را بقول شما «اخته» کند، باعث رضایت و شادمانی مردم ایران خواهد بود و به آنان فرصت خواهد داد تا بدون ترس از سرکوب پاسداران رژیم، به خیابان ها ریخته و خود به حیات این رژیم فاشیستی نقطۀ پایان بگذارند.

روشن تر بگویم: دولتمردان آمریکا باید بدانند که مشکل منطقه و جهان، پایگاه های اتمی ایران نیست، بلکه مشکل اساسی، خود ِرژیم جمهوری اسلامی است که با سوءاستفاده از درآمدهای سرشار نفت،اينك در فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و ... ایدئولوژی کینه و نفرت و مرگ منتشر می کند، ایدئولوژی هولناکی که در منطقه و جهان در تدارک یک «هولوکاست اسلامی» است.

سناتور گراهام عزیز!

بعنوان یک ایرانی و محقّق تاریخ ایران و اسلام یادآور می شوم که جامعۀ کنونی ایران نه افغانستان است و نه عراق و فلسطین و لبنان، بلکه جامعۀ کنونی ایران با یک نیروی عظیم 70 درصدی جوان و پویا، ارتش آگاه و نیرومندی است که خواهان آزادی، صلح، رفاه و دموکراسی است. از این نظر - چنانکه مبارزات ستایش انگیز و بدور از خشونت دو سال اخیر نشان داده - جامعۀ مدنی ایران قابل مقایسه با هیچیک از کشورهای خاورمیانه نیست.

بنابراین: می توان و باید این «ارتش آگاه و نیرومند جامعۀ مدنی» را به حساب آوُرد و بر آن تکیه کرد. بر این اساس، اعتقادم دارم که تنها و تنها با کوبیدن پایگاه ها و ستادهای سرکوب حکومت اسلامی و برداشتن سقف سرکوب و ترس و تهدید و در نتیجه: با خيزش مردم ایران و سرنگونی این رژیم ضد ایرانی و ضد انسانی بدست آنان است که می توان شاهد استقرار آرامش و صلح و ثبات در منطقه و جهان بود.

با چنین اعتقادی، ضمن سپاس و ستایش از موضع گیری شجاعانۀ شما در کنفرانس «هالیفاکس»، یادآور می شوم که ملّت بزرگ ایران در این لحظات حسّاس و دشوار، هیچگاه حمایت های بیدریغ شما و سناتور مک کین را فراموش نخواهد کرد.

با احترام و به امید آزادی ایران
علی میرفطروس
بوستون،2010/11/8

First published in iranpressnews.com


Share/Save/Bookmark

 
Maryam Hojjat

Fred, I agree with you !00%

by Maryam Hojjat on

The key to removing this monster regime e akhoond is OIL & gas sanction and central bank following Iranians' uprising against these bastards.


MeyBokhor_Manbarbesuzan

Another lengesh kon "Iranian" residing outside Iran

by MeyBokhor_Manbarbesuzan on

It is so easy to be outside and risk other people's lives. Another KY jelly of the diaspora. It is amazing how they are popping here and there like mushroom these days. This coordinated act of prostitution is so obvious, one doesn't know to laugh or cry.

The only consolation is that these pawns are a one-time-use tools.


Darius Kadivar

رضا پهلوی : اقدام ملی برای اجتناب از حمله نظامی به کشورمان

Darius Kadivar


هم میهنان عزیزم،

 هوشیار باشیم، از آتش زیر خاکستر خشم جامعه بین المللی نسبت به رفتار حاکمان جمهوری اسلامی، احتمال بروز جنگ دیگری کشورمان را تهدید می کند.


 

 

نظام مستبد و تمامیت خواه اسلامی، بدلیل سیاست های غلط و غیرانســانی در عرصه داخلی و سیاست های مداخله جویانه و تنش آفرین در عرصه خارجی، از یکسو، ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور را به نابودی کشانده و از سوی دیگر، باعث ایجاد بحران و آشوب در کشورهای منطقه و به خطر انداختن صلح و آرامش جهانی شده است.

دیکتاتوری جمهوری اسلامی، با نقض مستمر حقوق بشر، سرکوب خواسته های به حق و آزادی های بدیهی و اولیه مردم کشورمان، حیف و میل سرمایه های ملی، اختلاس های کلان، نادیده گرفتنمعاهدات بین المللی و همچنین حمایت همه جانبه از گروه های تروریستی و اسلامگرایان افراطی در منطقه، با سوء استفاده از ثروت های ملی مردم ایران، کشورمان را با بحرانی عمیق روبرو ساخته وبه انزوای کامل بین المللی کشانده است.

 

 

حکومت اسلامی برای انحراف اذهان عمومی از مشکلات اجتماعی و فرهنگی، فقر و گرانی های کمرشکن، سرکوب و شکنجه زندانیان سیاسی-عقیدتی و مشکلات عدیده ایی که مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم می کنند، بدنبال برافروختن آتش جنگی دیگر است.

 

 

حاکمان جمهوری اسلامی، همانند گذشته جنگ را نعمتی برای ادامه بقای حکومتشان می دانند و بر این اساس، با اتخاذ سیاست های ماجراجویانه و تحریک آمیز، خشم جامعه بین الملل را بر افروخته و کشورمان را با خطر حمله گسترده نظامی روبرو کرده اند.

 

هم میهنانم،

 

در این شرایط حساس تاریخی که سرزمینمان ایران با آن روبروست، وظیفه همه بخش های جامعه بویژه نیروهای مسلح مدافع و مطیع حقوق و خواسته ملت است تا دست در دست یکدیگر، در چارچوب یک جنبش نافرمانی مدنی و با ایجاد شبکه های وسیع اجتماعی، برای اجتناب از بروز یک حمله نظامی که می تواند آغازگر یک سیر قهقرایی و پرهزینه برای مردم ایران باشد، به پا خیزیم.

 

بر همین اساس، از همه نیروهای سیاسی و مدنی ایرانی داخل و خارج از کشور، بار دیگر دعوت بعمل می آورم، تا با همبستگی، همدلی و اتحاد، حول یک هدف مشترک یعنی دستیابی به حقوق بشر و دموکراسی، کشورمان را از این شرایط بحرانی نجات دهیم.

 

 

تمام تلاش خود را بکار خواهم بست تا خواست صلح جویانه مردم کشورم را به گوش جامعه جهانی برسانم و خطاب به آنان تاکید نمایم که سرنوشت ایران نه با دخالت نظامی خارجی بلکه تنها باید توسط مردم ایران و با حمایت جامعه بین المللی تعیین شود.

توجــه داشته باشیم که حملــه نظامی الــزاما منجر به سقوط رژیم جمهوری اسلامی نخـواهد شــد و می تواند هزینه های گزاف و جبران ناپذیری را برای مردم کشورمان و منطقه در بر داشته باشد.مشروع ترین و کم هزینه ترین راه برای گذر از نظام جنگ طلب جمهوری اسلامی، آزادی ایران به دست خود مردم ایران است.

 

خداوند نگهدار ایران باد

 

رضا پهلوی

 

 

Original Message on Official Website :

 


اتحاد، تنها راه برای برون رفت از بحران ملی


 


Fred

تحریم و دیگر هیچ

Fred


کلید آزادی ایران و ایرانی در دستان توانای مردم ایران است.

جهان آزاد باید با تحریم نفت/گاز/بانک مرکزی کمر نظام پربرکت را بشکند و در عین حال به مردم کمک کند تا تاریخ ایرانزمین را ورق زنند.

 پس از رهایی ایران از چنگال شرکای "اصلاح طلبان حکومتی" آنان هم میتوانند مانند دیگر اسلامیستها  بین املاک و مستغلات در جهان آزاد و ایران ییلاق قشلاق کنند.