تاریخچه اعتراف‌های اجباری در ایران

مرگ مشکوک ستار بهشتی در بازداشت، باعث شد بار دیگر موضوع بازجویی ها و اعتراف های اجباری در ایران مورد توجه قرار بگیرد. اعتراف هایی که فقط با هدف تایید اتهام های بازداشت شونده گرفته نمی شوند، بلکه گاهی هدف اصلی، نمایش در تلویزیون دولتی است. شهریار صیامی نگاهی انداخته به این نوع اعتراف های اجباری در ایران.


22-Nov-2012
Share/Save/Bookmark

 
Shazde Asdola Mirza

شعبان جعفری و طیب حاج رضائی گوش به فرمان آیتف اله کاشانی بودند

Shazde Asdola Mirza


داستان قشنگی‌ بود، هوشنگ عزیز.

شاه یادش رفته بود که چه جماعتی تو ۲۸ مرداد سر کارش آوردند، و به اصطلاح اون شتر رو بردند بالای بوم.

رفت دو دستی‌ چسبید به بهائیها و چرندیات چیز خل هایی مثل شجاع‌الدین شفا، و سلطنت و مملکت رو بر باد داد.


Zendanian

Mirza jan, Shaban had a "wealth" of such wise discourse!

by Zendanian on

و راوی حکایت میکند که جناب شعبان در تدارکات پذیرائی از برادر شاه (الان
اسمش یادم رفته) در باشگاه اش (اسم این یکی هم از یادم رفته) در واکنش به
اینکه هنوز صندلی و نشیمنگاه ی سلطنتی برای برادر شاه حاضر نبود، فرموده
بود: " خوب حالا علاحضرت بیاد روی ک.. من بشینه؟"
یک صحنه از شعبان
که من هیچوقت فراموش نمیکنم، خاطرات وی از کشتن یک شتر پیر در مقابل پادشاه
عربستان در تهران، (بلوار الیزابت) که در استقبال و پذیرایی از پادشاه آن
دیار صورت گرفته بود. یکی از سورئال ترین صحنه های ممکن.

Shazde Asdola Mirza

Shaboon Bimokh had a similarly funny quote

by Shazde Asdola Mirza on

در یکی‌ از مراسم زمان شاه خدا بیامرز، یادم نیست چه سالی‌ بود، شعبون خان خطاب به جمع حاضر چنین توصیه همبستگی کرد:

"ما باید مثل دونه دونه سیخ‌های یه جارو که تو لجن کرده باشند، برای خدمت به اعلیحضرت متحد باشیم!"

از اون به بعد، شاه دستور داد که نه عکسی‌ از شعبون بیمخ (ر ه) در مراسم بگیرند، و نه سخنرانی بکنه.


Zendanian

انقلاب ادبی ....

Zendanian


میرزای گرامی ،در ادامه مشاهدات عمیق و صحیح از مردم شناختی فرهنگ ایرانی، از سوی  آن جناب ------------------------------------------------
گه های جهان متحد شوید! هیچ گهی نبودید، هیچ گهی هم نخواهید شد، پس بهتر است متحد شوید!
------------------------------------------------
انقلاب ادبی خواهم کرد، پس از این بی ادبی خواهم کرد.

Zendanian

...

by Zendanian on

Mirza jan, I don't think I'm demonizing anyone.

Shah's life speaks for itself. It was certainly far from simple, full of turns and twists. Like everyone else he had different periods and went through various stages in life.

As a young man he used to keep himself around scholars, philosophers and poets, of course as an older man for shah, that habitus (as Bourdieu would say) changed drastically. Then again a "little" assasiation,  a direct hit on the face would make a big difference on one's disposition,...

All the same, for me ,a definite sense of gargantuan haunts his entire life.

May he rest in peace.

//www.youtube.com/watch?v=IjmK2E_WJbw

---------------------------

P.S. In spirit of forward looking to common struggles against the common enemy I call your diplomatic attention to these few lines below, and the tasks at hand. Cheers

---------------------------------------------

آیا بجزجنگ داخلی در ایران راه دیگری برای سرنگونی رژیم وجود دارد؟-
نظام جلالی

34 سال حاکمیت جمهوری اسلامی نشان  داده است که متاسفانه هیچ راهی بجز جنگ
داخلی نیست که بتواند عملا باعث  سرنگونی جمهوری اسلامی گردد.می بایست  خود
را آماده کنیم و با تشکیل یک  جبهه مستقل مردمی جنگ را با رژیم آغاز کنیم
البته یک جنگ داخلی فقط با اتکا  به نیروی خود مردم می تواند به نتایج
بهتری ختم شود و هزینه کمتری برای  مردم به همراه داشته باشد و شکاف در
نیروهای نظامی رژیم را سرعت بخشد.رژیم  با سرکوب اصلاح طلبان و جنبش سبز در
واقع خود را از درون متلاشی کرد و  اشقاق قبل از جنگ داخلی صورت گرفته است
ولی سوریه چنین روندی را طی نکرده  بود و جمهوری اسلامی از اون حمایت کرد و
اپوزیسیون سوریه عمدتا جریانات  اسلامی تندرو هستند و دقیقا متفاوت با
وضعیت ایران است.  اکنون باید کاری کنیم که رژیم هزینه نه تنها سیاسی بلکه
هزینه فیزیکی  بپردازد تا اعمالی مانند سنگسار پنهانی 4 زن  بی پناه و
اعدام های اخیر و  کشتار کارگران مظلوم را براحتی نتواند تکرار کند.

//eshtrak.wordpress.com/2012/11/21/%D8%A2%DB%...

 


Shazde Asdola Mirza

Zendanian aziz: But each group's "memory" is very selective

by Shazde Asdola Mirza on

Each only sees the "good" of his side and the "bad" of the other.

This is like the "remembering" of grumpy old men.

True understanding of our history can be liberating, instead of frustrating; uplifting, instead of depressing; collective in place of segregative.

For example, see my good old short and sweet history of Iran ;-)

//iranian.com/main/blog/shazde-asdola-mirza-77

البته، دور از جناب همه دوستان!


Zendanian

Mirza jaan, it's all about Remembering Our History, as it was

by Zendanian on

For we all know:

"Those who do not remember their history, are bound to repeat it."

I'm sure we all agree on that point.


Roozbeh_Gilani

بچه ساواکی با هوش!.

Roozbeh_Gilani


اولا، زیاد اعصابت رو ناراحت نکن؛ کمونیست‌ها ۵۰ و اندی سال هست که با هر دیکتاتور ، از رضا قلدر و بچه ترسوش بگیر بیا  تا خمینی دجال و علی‌ چلاق جنگیدند، شکنجه شدند، سیلی‌ به صورت شکنجه زن زده و  پای آرمان‌های خود ایستاده و کشته شدند. اینجوری بهت بگم، ما بیدی نیستیم که از این باد‌های ارباب‌های جوجه فاشیستت  بلرزیم، چه برسه به فحاشی‌های شعبان بی‌ مخی ترسو‌های اینترنتی مانند تو!

دومأ: ای با هوش جان دیپلم دار! تمام حرف آن به قول تو  "کمونیست فکسنی" این است اگر ساواک و پهلوی کمتر از آخوند ها ایرانی‌  کشتند دلیل به خوب بودن آنها نیست! این حرف کجایش برای تو و "منطق" تو سخته  درکش؟!!

سوما: نابغه جان! من "فسیل" در زمان انقلاب هفت سال سنم بیش نبود، پس بر خلاف ادعای تو متاسفانه هیچ نقشی‌ در این انقلاب که شاه محبوب امثال تو را به درک فرستاد نداشتم. ولی‌ به آرمان‌های آن انقلاب، یعنی "آزادی ، برابری و عدالت اجتماعی" با تمام وجودم ایمان دارم. چرا این انقلاب به اینجا کشید، بحثی‌ بیشتر هست، که اتفاقا آن "کمونیست فکسنی" بار‌ها اینجا خیلی‌ روشن توضیح داده

اگر تو واقعا به ادعای خودت هیچ وا بستگی نداری به ساواک یا جمهوری اسلامی، برو به جای این همه دهان دریدگی یک ذره بخون، یاد بگیر تاریخ کشورت را، بد بیا مثل آدم حرفت رو بزن..


Azarbanoo

Iran Paidar 1st, Great responses

by Azarbanoo on

These people who are ruining Pahlavies are ones who brought this IRR/IRR disaster to IRAN & iranians.  I was a student at TU during last years of MR Shah.  Every day during FALL semester there was demonstration by the students and schools were closed most of the time.  I suffered academically very much and I realized it when I came to US for graduate study in 1977.  These morons never take responsibilities for their affiliation with Islamists & Commis groups and causing IRAN & IRANIANS so much harm & trgedies. If they would admit their misdeeds they never would talk like this which we see daily on IC.  Shame on them who see everything Black or White only.


Shazde Asdola Mirza

Zendanian jan: What is achieved by demonizing the Shah?

by Shazde Asdola Mirza on

Shah is dead, and strangely enough; with the death of his semi-modern Iran, we have died too.

Yes, Shah was this and that and the other ... and caused the revolution. But what about the Revolutionaries? Weren't most of them even worse than Shah? Wasn't the IRI a direct result of our generation's ignorance and cruelty?

What is the point in this fight among the ghosts of Leftists, Mosaddeghists and Shahis? What is being achieved here, except showing the inadequacies of our sides? Except demonstrating that we can't rescue Iran, because we are full of hate among ourselves?


Arj

Lumpens and social loathing!

by Arj on

Why is it that many monarchists/supporters of Pahlavis deny being one while at the same time doing their utmost to deny, defend or jusify the crimes of Pahlavi regimes? Perhaps they realize that some of the crimes committed by the Pahlavis are well documented and are a matter of fact, so they would leave themselves more wiggle room by disassociating themselves from Pahlavis!

However, the opposite is true when it comes to lumpens like Shaaban Bimokh and its 21st century versions. That is they are so vulgar and repulsive that they would do a disservice to the Pahlavis by defending them directly, hence the denial of supporting of Pahlavis. Whereas in reality, illiterated Lumpens who make it their business to meddle in politics can only belong to two groups; Hezbollahi and Shahollahi. Supporters of any other group would at least have to read a book or two to learn about politics in order to know the politics of the current they are getting involved with, not to mention that most of these groups, in various degrees, believe in tolerating opposing views. However, the likes of Shaaban Bimokh and Haj Bakhshi do not have to read, for one does not learn 'fohsh-e khahar madar' from reading, and that's all they need as far as their political interactions are concerned!

It's a sad reality that so long as lumpens and the lumpen mentality would be the dominant force in detrmining the political discourse in our society, we are doomed to replace one group of criminals with another as our rulers, and Evin and Ghardasht (and many more to come) would be the sanctuary of those who choose thinking and reading over 'fohsh-e khahar madar!' 


Iran Paidar 1st

کمونیست پست فطرت

Iran Paidar 1st


کمونیست ابله، این رو درست بخون تا خر فهم بشی‌. اولا نوشته اول من
ربطی‌ به تو نداشت و خطاب به آن فکسنی کمونیست دیگه بود که تو خودت رو مثل
سلیطه‌ها به وسط انداختی. دوما،‌ای الاغ، به تو گفتم که من نه به هیچ حزبی
وابسته هستم و نه به هیچ رژیمی‌. حالا تو هی‌ قرقره کن و بگو ساواکی. سوما،
تو حرف فراری رو به میون کشیدی. من فرار نکردم. سربازی خدمت کردم، پاسپورت
گرفتم و خارج شدم که آینده بهتری برای خودم درست کنم. نه اینکه مثل شما از
چیزی که خودتون درست کردین در رفتین.

من نه طرفدار اون رژیم بودم و
نه طرفدار این رژیم هستم. ولی‌ اون‌قدر فهم دارم که درک کنم که اون رژیم هر
چی‌ که بود از این رژیم ضحاک کنونی‌ بهتر بود. اگر تو رژیم قبلی‌ تنها
آزادی سیاسی وجود نداشت، در رژیم جمهوری اسلامی هیچی‌ وجود نداره. آیا این
تو مغز تو فرو میره یا نه؟ آیا قادر هستی‌ که تا این حد بفهمی یا نه؟

ولی‌
الاغ‌هایی‌ مثل تو با اون ایده‌های تزریق شده به مغز‌های پوکتون هنوز فهم
این رو ندارین. اومدین به حساب خودتون بهترش کنین ولی‌ چون فهم نداشتین،
چون خودفروش بودین، حاضر شدین که با اسلامیون که دشمنان تاریخی‌ این ملت
بودن دست به دست بدین تا رژیم قبلی‌ رو به زیر بکشین. نکردین؟  اونام تا خر
مراد رو سوار شدن حسابتون رو گذاشتن کف دستتون و مالیدن درتون.

فسیل،
من فقط دلم برای مملکتم و هم وطنهام می‌سوزه که به چه روزی افتادن و باعث و
بانیش رو امثال تو رو می‌دونم. آیا اون‌قدر غیرت و شرف دارید که به خطای
خودتون اعتراف کنین؟ البته نه. هنوز به دنبال کون پهلوی بدوید بگین دیکتاتور
بود.

اره فسیل، گوسفندانی مثل تو که باعث و بانی‌ به روی کار اومدن
جمهوری کثیف اسلامی بودین حتا یک بار حرفی‌ از اینکه به این ملت و مملکت
خیانت کردین نمیزنین و هنوز به دنبال مزخرفات خودتون هستین و همش از رژیم
۸۰ سال پیش و ۳۴ سال پیش گله می‌کنین. حالا فهمیدی چقدر فسیل و عقب مونده
هستین؟


amirparvizforsecularmonarchy

It is important to ask what was the wests interest for Iran????

by amirparvizforsecularmonarchy on

Did the West really want want a multiparti democracy free to develop Iran?  For Freedom Human Rights etc.  Of course not.  Just look at what the west did to Iraq where 50% of the populations children have no mother or Father.  The Reality is that the USA/West was only allied to Iran so long as it was useful to counter Societ expansion and meanwhile did everything in their power to suppress Iranians development.  Once the soviets were contained, the real agenda for Iran and North Africa was clear and is even clearer today.  To miss it is to be hopeless. 

The Shah and His team had Zero Chance of establishing a multi-party democracy for Iran with out causing Iran to Massively Regress as a Result of the Agenda of the West for Iran/Iraq/Afghanistan/Syria/Egypt/Libya North Africa/Middle East.

Please Open your Eyes and Your Ears if you sincerely want an idea of why Iran could not Manage a Multi-party Democracy?  //iranian.com/main/blog/amirparvizforsecu...


Roozbeh_Gilani

بچه ساواکی ۲

Roozbeh_Gilani


خری یاا خودت رو به خرّیت زدی؟ بچه باهوش، دوباره، بخون چی‌ نوشتم، بعدش جوابمو بده به جای این مزخرفاتت.

در ضمن از ادبیات لجن بارت خیلی‌ واضح هست که  تو یاا یکی‌ از اون ساواکی‌های پیر و پاتال فراری هستی‌ ، یاا مثل دوست هویج خورت یک مزدور سازمان اطلاعات ولایت فقیه. به هر صورت، یک ترسوی فراری ترد شده و فرنگ نشین بیش نیستی‌ که تنها علت جرات تو به فحاشی به مردم این است  که پشت حداقل یک اسم مستعار پنهان شده‌ای. 

حالا هی‌ ز‌ر بزن،،،،


Iran Paidar 1st

کمونیست فسیل

Iran Paidar 1st


کمونیست فراری، اگر جرات داشتی می‌‌ایستادی و مشت به دهان زندانبانان
جمهوری اسلامی می‌زدی. ولی‌ می‌دانیم که فرار را بر قرار ترجیح دادی همچون
دیگر رفیقان خود فروخته خود. فقط ملتی را به مرز سرنگونی و نابودی کشاندید و
فرار کردید. شما فقط دهانتان بسیار خوب کار می‌کند و هجویاتی را که در دو
سه کتاب تعلیمی خود خوانده اید نشخوار می‌کنید.

من با اینکه وابستگی
به هیچ حزب و گروهی ندارم و نداشته‌ام و از اسلام هم متنفرم به این نتیجه
رسیده‌ام که شما کمونیستها و امثال شما مانند میکروب هستید و جز نابودی هیچ
هدفی‌ و مصرفی ندارید.

مرگ بر تمام حرامزادگان. چه از نوع مسلمان و چه از نوع کمونیست


Zendanian

Mirza jan you're correct, but IR was created because of shah's

by Zendanian on

Obtuse, brutal dictatorship, and as a reaction to it. Shah was his own worst enemy.

If it wasn't for the combination of:

1) A general mal-development of Iranian society (mainly due to shah's gargantuan designs with all those oil monies, right next to all those shanty towns and slums around the cities, with an extensive sprinkle of Mehdieh, Hossainieh, Tekieh, Hojatieh,...). Talk about a combustable combination!

2) SAVAK

3) Hezb Rastakhiz,

We wouldn't have to end up with IR.

Late Shahpour Bakhtiar was probably the closest we had to a "liberal alternative," (some might argue that even Bakhtiar wasn't much Liberal either) and a non-violent transition from a one-party monarchy to a multi-party democracy.

Too little, too late, often comes in mind when thinking about late Bakhtiar's predicament.

In any instance, a non-violent transition form IR to a multi-party democracy still remains a national project to be fulfilled.

One approach to avoid the "too little, too late predicament" could be to organize for that transition. Cheers


Roozbeh_Gilani

بچه ساواکی!

Roozbeh_Gilani


همانطور که به دوست مسلمان و هویج پرستت گفتم:

لمپن بازیها خرج ندارد .اگر جلوی بیعدالتی ایستادی وتک وتنها دراتاق شکنجه مشت به دهان بازجو زدی وگفتی نه آنوقت حرفت هم خریدار دارد .میدانی هزاران اعدامی چنین کردند .زیرا به آزادی معتقد بودند وبه تو که طالب دهان بندی تف کردند. قدرتشان را از آرمانشان گرفتند نه از حکومت


Iran Paidar 1st

کومونیستها

Iran Paidar 1st


کومونیستها، این مدفوع‌های خشک شده تاریخ، این ملیجک‌های خودفروش هرجایی،
این حرامزاده هایی که نطفه‌شان به وسیله رفیقهای روسی مست ودکا در
رختخواب‌های روسیه بسته شده دشمنان دیرینه‌ ایران و ایرانیان هستند و تنها
مثل شغالان مخفی‌ شده در پوست بره قصد در گمراه کردن ایرانیان دارند تا
آنان را به فاضلابی که خود از آنجا سر به در آورده‌اند بکشانند. ملت ایران
همیشه نشان داده است که نفرت بیکرانی از این روسپی‌ها دارند و برای همیشه
آنان را به چاه فاضلاب تاریخ خواهند فرستاد همانطور که پدرانشان در روسیه
به فاضلاب انداخته شدند


Shazde Asdola Mirza

"Islamic Republic" prison torture = 10 x worse than the Shah

by Shazde Asdola Mirza on

Shah's savak wanted you to talk and collaborate.

Khomeini's "soldiers of Imam Zaman" enjoyed torturing, injuring and killing (body, mind and spirit), even after the prisoner was broken and had become "Tavvab".


amirparvizforsecularmonarchy

Zendanian is our cute and cuddly version of Zahak not a democrat

by amirparvizforsecularmonarchy on

Don't be fooled, when he calls others a thug or a fascist, into mistakenly thinking that somehow Zendanian/Zahak is something pleasant.  Fortunately at least he also doesn't even believe what he says, which comes across in his empty reasoning and unstable convictions. 

This is a good thing because this cross between Khomeini and Stalin seems about as understanding as them too.


Zendanian

monarchist fascist thugs' addiction to violence; and then some,

by Zendanian on

The only thing assaulted in here seems to be monarchists "mind," (if they ever had any) which incidentally has nothing else to write about but being raped, and more violence. Hence, once more proving that most monarchists are nothing but a bunch of fascist thugs. Cheers

Iran Paidar 1st

Commies, Toodehies, ....

by Iran Paidar 1st on

The followers of communism, toodeh, mojahed, and etc., the bastard
children of communism, raised in the pants of Soviet comrads, with thier
shrunken heads, have absolutely no grasp of reality. Their heads have
been stuck up thier arses since 1917 and still can't rcognize that they
are chasing a failed system. They are still angry at Pahlavies not
because Pahlavis did not work for improving of Iran and Iranian people's
life but because Pahlavis fought these above mentioned prostitutes and
tried to prevent these bastard children of communism from destroying
Iran.

The level of hatered by these bastard childeren toward Pahlavis is so much that one suspects that they perhaps were personally raped by Pahlavies themselves. Multiple times.

 


Zendanian

چشم داشت یک کیفرخواست

Zendanian


//eshtrak.wordpress.com

چشم داشت یک کیفرخواست : یاسر عزیزی!

 

 

نوشته‌شده در اوت 14, 2012

چشم داشت یک کیفرخواست

یاسر عزیزی

• حسن و بیژن جزنی ۳ سال پیش از «قیام سیاهکل» در زندان بودند و
به جرم احتمال همدلی با آن قیام در نهایت با خدعه ای غیر ِ انسانی به تیر
کین شاه و دستگاه مخوف امنیتی اش در خون خود غلتیدند. سند زیر کیفرخواستی
است از سوی پدر و مادر حسن ضیاءظریفی برای همه ی تاریخ؛ امید که حقیقت
جویان بخوانند و چشم داشت این داغدیده گان استبداد را در نظر آرند …

پنج‌شنبه ۱۹ مرداد ۱٣۹۱ – ۹ اوت ۲۰۱۲

«آقای رئیس! دادرسان محترم!
«اکنون شما در آستانه ی قضاوت و صدور حکم قرار دارید.
اکنون شما در آستانه ی داوری و داد قرار دارید. بدیهی است که انتظار من از
شما، صدور عادلانه ترین رای ممکن یعنی حکم برائت است. ولی هشدار! به آرایی
که می دهید نه فقط باید در مقابل وجدان خود جوابگو باشید، بل که مسئولیت
بزرگی در مقابل ملت ایران بر عهده دارید.
ملت ایران قاضی سخت گیری است. هرگز شما را نخواهد بخشید اگر با سال
های زندگی فرزندانش بازی کنید، ولی به هر حال اکنون این شما آقایان و این
هم سال های زندگی ما»
(آخرین دفاعیات حسن ضیاءظریفی در دادگاه بدوی، برابر دادستانان نظامی رژیم پهلوی)

طی چند مدت اخیر و به وی‍ژه در پی رونمایی از «پرویز ثابتی»
ِ مدل ۲۰۱۲ با مدعیاتی که همه ی آگاهان به تاریخ واقعی را شگفت زده کرد، و
با توجه به موج یاس آور و بیمارگونه ای که در بین گروهی از مردم و برخی
فعالان و پیگیرانِ سیاسی – اجتماعی ایرانی به وجود آمده است که از در
مقایسه ی فلاکت موجود با استبداد دیروز این سرزمین برآمده اند و در بعضی از
ایشان، این چنین موج واپسگرایانه ای تا مرز همراهی و دلدادگی هایی با آقای
«رضا میرپنج» (رضا پهلوی) پیش رفته است، و اخیرن نیز «شه بانوی» بشردوست ایران – خانم فرح دیبا
– در مستندی پخش شده از شبکه ی تلویزیونی معلوم الحالی در اروپا، به مرثیه
سرایی برای آزادی از دست رفته ی این مرز و بوم نشسته و از بیم شاه مخلوع
ایران سخن گفته است در آستانه ی انقلاب ۵۷ و این مهم که چون حضرت
همایون نمی خواسته اند خون مردم ریخته شود، از ایران خارج شد (و البته کیست
که نداند حتا به بیان آقای داریوش همایون – وزیر اطلاعات و فرهنگ رژیم
پهلوی – شمار فرارها و قصد ملوکانه بر فرار بیش از دفعات رسمی در تاریخ
بوده است و چنین بیانی حکایت از دست و پای آماده به فرار حضرت همایون داشته
است
)، کوتاه نوشته ی حاضر که بیش از متن نگارنده، حاوی سندی است
تاریخی جهت نگاه پریشان و ذهن فراموش کار بخش هایی از مردم ایران، تا چشم
خود را بر تاریخ باز گشایند و فاجعه را این چنین پی در پی تکرار نکنند.
مطلع این نوشتار کوتاه گفتاری از زنده یاد شهید «حسن ضیاءظریفی» از آخرین
دفاعیات وی در دادگاه نظامی به سال ۴۶ قرار گرفت. جملات تکان دهنده اند و
به شهادت شاهدان آن روز دادگاه، جمع حاضر نیز نتوانستند جلوی ترکیدن بغض
خود را بگیرند. با وجود این تکان دهنده گی و به رغم حقانیتی که در سخن آن
جاودان یاد وجود دارد، به نظر می رسد بخشی از سخن شهید حسن
ضیاءظریفی از واقعیت به دور است که گفت: «ملت ایران قاضی سخت گیری است.
هرگز شما را نخواهد بخشید اگر با سال های زندگی فرزندانش بازی کنید»
،
چه این روزها برخی هیجان زده های کم طاقت و فاقد افق روشن ذهنی، به خوبی
در حال نمایش عدم سخت گیری در قضاوت و ناپیگیری واقعیت جنایت از هر نوعی در
میان بخش هایی از مردم ایران هستند. این درست که جمهوری اسلامی
بسیار بیش از رژیم پهلوی جنایت و کشتار کرد، طبیعی هر رویداد انقلابی بوده
است و البته تلخ و شایسته ی پیگیری دایمی، با اینهمه از موضع کمیتِ بیشتر ِ
جنایت رژیم اسلامی نمی توان برای پیکر پوسیده و معدوم پادشاهی و سلطنت،
حقانیتی تراشید.
هرچند این مردمان شماری آن چنان ندارند که این
همه دل گیرمان کنند اما همین میزان نیز تلخ و ناگوار است. وانگهی این
کیفرخواست به طور مستقیم اشارتی دارد به ولی عهد ناکام و ملکه ی
بخت برگشته ی پهلوی از سویی و «پرویز ثابتی» معروف و عرفان قانعی فرد
تاریخ«ساز» از دیگر سوی، تا شاید شهادت تاریخ را در کنار متر جیب و مآل
اندیشی کاسب کارانه در نظر بگیرند.

در پیرامون «حسن ضیاءظریفی» نوشته و مطلب در دست هست. پی نویسی که
در نوشتار حاضر آمده است نیز گواه جنایتی است که به تنهایی کافی است برای
اسقاط رژیمی چون پادشاهی پهلوی. حسن و بیژن جزنی ٣ سال پیش از «قیام
سیاهکل» در زندان بودند و به جرم احتمال همدلی با آن قیام در نهایت با خدعه
ای غیر ِ انسانی به تیر کین شاه و دستگاه مخوف امنیتی اش در خون خود
غلتیدند. سند زیر کیفرخواستی است از سوی پدر و مادر حسن ضیاءظریفی برای همه
ی تاریخ؛ امید که حقیقت جویان بخوانند و چشم داشت این داغدیده گان استبداد
را در نظر آرند.

***

«جناب آقای رضایی
دادیار محترم دادسرای شهرستان تهران
موضوع؛ اعلام جرم علیه محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران
احتراما اینجانبان حاج عیسی ضیاء ظریفی و رخساره ضیاء ظریفی، پدر و
مادر شهید «حسن ضیاءظریفی» – وکیل دادگستری – که در تاریخ سی ام فروردین
۱٣۵۴، در زندان اوین به نحو ناجوانمرانه ای به شهادت رسید، علیه؛

۱- آقای محمدرضا پهلوی شاه مخلوع ایران
۲- مسئولان وقت زندان اوین
٣- مسئولان وقت «سازمان اطلاعات و امنیت کشور»
۴- مسئولان وقت «کمیته ی ضد خراب کاری»
به علل و دلایل زیر اعلام جرم می کنیم؛

۱- مرحوم حسن ضیاءظریفی در تاریخ ۲۵ بهمن ۱٣۴۶ دستگیر شد.
۲- بلافاصله پس از دستگیری تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت، به طوری که به
ناچار از تاریخ ۲٨/۱۱/۱٣۴۶ (نامه ی شماره ۵٨٣/ ۱/۱۲/۴۶، زندان قزل قلعه)
در بخش اعصاب بیمارستان شماره ی ۵۰۱ ارتش بستری گردید.
٣- حسن در تاریخ ۱٨/۲/۴۷ مجددا تحت شکنجه قرار گرفت و روی صندلی داغ تمام
بدن او را سوزاندند. (مدرک؛ عین نامه ی آن مرحوم که از زندان قزل قلعه به تیمسار فرسیو نوشته است.)
۴- در بهمن ۱٣۴۷، دادگاه نظامی به ریاست سرتیپ طهمورث آگهیان و دادستانی سرهنگ توانگران (دادگاه ۱۴ نفر)، حسن را به ده سال حبس محکوم کرد.
۵- در خردادماه ۱٣۴٨، حسن را به زندان رشت تبعید می کنند و انواع ناراحتی
ها را در این زندان به وی تحمیل می کنند (مدرک عین نامه ی حسن، مورخ ۱۴ تیر
۱٣۴٨ به مقامات مسئول)
۶- در اواخر اسفند ۱٣۴۹، حسن را در رابطه با جریان سیاهکل به تهران
منتقل و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار می دهند و در حالی که دوران محکومیت
[۱۰ساله] خود را می گذراند،
دوباره محاکمه و محکوم به اعدام می کنند که به علت اعتراضات شدید محافل بین المللی و اقدامات خانواده ی وی، با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گردید.
۷- حسن را به زندان کرمان منتقل می کنند و تحت شدیدترین و حیوانی ترین شکنجه ها قرار می دهند (مدرک؛ نامه ی آقای صابر، هم زندانی ِ حسن)
۹- در اواخر بهمن ۱٣۵٣، حسن را به زندان اوین منتقل می کنند. حسن در ۲۵
بهمن ماه در ملاقاتش با فرزندانم دکتر ابوالحسن و عطا به شدت از وضع خود
اظهار نگرانی می کرد.
۱۰- بالاخره در تاریخ ۲۹ فروردین ۱٣۵۴، حسن و هشت نفر دیگر را در تپه های
اوین با مسلسل اعدام می کنند (مدرک؛ عین بازجویی «تهرانی» – شکنجه گر معروف
که خود یکی از عاملین کشتار بود – در دادگاه انقلاب) [۱]
۱۱- تا سقوط رژیم منحوس پهلوی، محل دفن او را از ما مخفی می کردند.
اینک بر اساس قوانین قضایی کشور و قوانین بین المللی، درخواست محاکمه و مجازات متهمین را داریم. [۲]
عیسی ضیاءظریفی – رخساره ضیاءظریفی
٨/۱۲/۱٣۵٨»

 


اشارات
________________________________________
[۱] . براساس گزارش شماره ی ۱۵٨۶۰ – خرداد ۱٣۵٨- روزنامه ی اطلاعات از
اعترافات «بهمن نادری پور» معروف به «تهرانی»، کشتار گروهی ۹ نفره از
زندانیان سیاسی در تاریخ ۲۹ فروردین ۱٣۵۴ با دستور سازمانیِ «پرویز ثابتی» و
جهت انتقام از جنبش مسلحانه صورت گرفته بود. بنا بر آن اعترافات، دستگاه
امنیتی شاه با نظر شخص محمدرضا پهلوی نه بر اساس اتهامات بل که در راستای
انتقام و زهر چشم از جنبش های مورد اشاره، دست به چنین جنایت شومی زد اما
از آنجایی که نمی خواستند تبعات این جنایت را متوجه خود ببینند، ادعا کردند
شهدا در حین فرار کشته شده اند. این در حالی است که مثلن کاظم ذولانوار تا
یک شب قبل از این جنایت جدای از دیگران بود و بنا بر تصمیم به دیگران ملحق
گردید. بخشی از اعترافات «تهرانی» از این قرار است؛
«بهمن نادری پور معروف به تهرانی درمورد شهادت گروه ۹ نفری ملقب به گروه بیژن جزنی در دادگاه جمهوری اسلامی چنین گفت:
جنایات در مورد گروه ۹ نفری کابوس وحشتناکی است. حقیقت باید گفته شود حتی
اگر بسوزاند. بعد از ترور رضا زندی پور رئیس کمیته مرکز شهربانی و راننده
اش (در خاطر داشته باشید طرح ترور سرهنگ زمانی ریاست وقت زندان
قصر، معاونش سروان ژیان پناه و نیک طبع بازجوی وقت کمیته مشترک که توسط
طراح آن، ذوالانوار به خارج از زندان ارسال شد.)
در اواخر سال ۵٣ و پایان یافتن مراسم عزاداری، یک روز در۷ فروردین ۵۴ محمد حسن ناصری معروف به عضدی مرا به اطاق خود خواست و گفت قرار است عملیاتی انجام شود که آقای ثابتی گفته شما هم باید در عملیات باشید. پرسیدم چیست گفت فضولی نکنید، من به اطاق خود رفتم و موضوع را فراموش کردم.
در روز پنجشنبه ۲۹ فروردین رضا عطارپور تلفنی به من اطلاع داد که کاظم ذوالانوار را به بازداشتگاه اوین منتقل نمایم،
در آن موقع سرهنگ وزیری رئیس زندان اوین بود و تأکید کرد که این کار باید
فوری انجام شود و قرار گذاشت که ناهار را در رستوران هتل امریکا واقع در
خیابان تخت جمشید حاضر شوم. کاظم ذوالانوار به بازداشتگاه با یک نامه
فرستاده شد، ساعت ۱۴ :٣۰ دقیقه به رستوران رسیدم. رضا عطارپور،
محمد حسن ناصری، پرویز بهمن فرنژاد معروف به دکتر جوان، سعدی جلیل اصفهانی
معروف به بابک ،٣ ناصر نوذری معروف به رسولی و محمدعلی شعبانی معروف به
حسینی هم تقریباً همزمان با من آمده بودند
. ترکیب افراد برای صرف
غذا با هم جور در نمی آمد. مشغول کوفت کردن ناهار بودیم که عطارپور گفت آن
عملیاتی را که قرار بود، الآن موقع آن است و جزئیات کار را ثابتی بررسی
کرده و تصویب شده و سرهنگ وزیری در جریان قرار گرفته و باید همان طور که
آنها در دادگاههای انقلابی خود وقت و بی وقت تصمیم به ترور می گیرند ما هم
چند نفر از اعضای این سازمانها را بکشیم و من، ماتم برده بودم. عطار پور
ادامه داد که حسینی و رسولی زندانیان را از زندان اوین تحویل می گیرند و ما
در قهوه خانه اکبر اوینی در نزدیکی بازداشتگاه اوین منتظر می شویم و با
سرهنگ وزیری به محل می رویم.
رسولی و حسینی زودتر حرکت کردند و بعد از نیم ساعت به سوی قهوه خانه راه
افتادیم و به قهوه خانه رسیدیم. رسولی و حسینی زندانیان را تحویل گرفته و
سرهنگ وزیری در حالی که لباس نظامی به تن داشت خود را آماده کارزار با عده
ای کرده بود که هم دستشان بسته بود و هم چشمشان.
با راهنمایی او و به دنبال مینی بوس حامل زندانیان به بالای ارتفاعات
بازداشتگاه اوین رفتیم و سرهنگ وزیری با بی سیم گفت هیچ کس اجازه ندارد تا
دستور ندادم بالا بیاید. زندانیان را پیاده کرده به ردیف روی زمین
نشاندند در حالی که دستها و چشمانشان بسته بود، سپس رضا عطارپور فاتحانه پا
پیش گذاشته و گفت همان طور که شما و رفقای شما در دادگاههای انقلابی خود
رهبران و همکاران ما را محکوم کرده و حکم را اجرا می کنید ما هم شما را
محکوم کرده و می خواهیم حکم را اجراء کنیم. بیژن جزنی و چند نفر دیگر به
این عمل اعتراض کردند.

اولین کسی که رگبار مسلسل را به سوی آنها بست سرهنگ وزیری بود و از
آنجایی که گفتند همه باید شلیک کنند همه شلیک کردند، من نفر چهارم یا پنجم
بودم که شلیک کردم. بعد سعدی جلیل اصفهانی بالای سر همه رفت و تیر خلاص را
شلیک کرد و او یکی از کسانی بود که متخصص منفجر نمودن بمب در دنیا بود.»
(پایان نقل قول)

ناگفته نماند اسمای مبارزانی که در این روز کشته شدند از این قرار بود؛ بیژن
جزنی، حسن ضیاء ظریفی، عزیز سرمدی، چوپان زاده، مشعوف کلانتری، جلیل افشار
و عباس سورکی از گروه بیژن جزنی؛ مصطفی جوان خوشدل و کاظم ذوالانوار از
مجاهدین خلق.

[۲] – این اعلام جرم ها در همان زمان در روزنامه های کیهان ِ انگلیسی، اطلاعات و دیگر روزنامه ها چاپ و منتشر شد.

منبع؛‌

//azizi61.wordpress.com/?s=%DA%86%D8%B4%D9%85+%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA+%DB%8C%DA%A9+%DA%A9%DB%8C%D9%81%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA+

-----------------------------------------------

//eshtrak.wordpress.com/


Zendanian

سلطنتِ شکنجه، قتل و اعدام، راهپیمائی هنوز و همچنان ادامه دارد!

Zendanian


روبن مارکاریان : سلطنتِ شکنجه، قتل و اعدام ، راهپیمائی هنوز و همچنان ادامه دارد!

*****

برای داشتن تصویر واقعی از نظام شکنجه در زندان های رژیم شاهنشاهی در
دهه چهل می توان شدت و ابعاد شکنجه در زندان را به چهار دوره تقسم کرد:

//rahekargar.wordpress.com/2012/08/10/mary-82...


amirparvizforsecularmonarchy

Don't even pretend to be truthful Zendanzadeh

by amirparvizforsecularmonarchy on

Jazani promoted some pretty extremist views including not just armed revolution but killing members of police and the monarchy, while paying for his political activities by machine gun armed robbery of banks.  Just opposition?  And then saying Shah personally ordered his death, if that were true with the kind of microscope and surveillance that was on the late shah by so many then you can be sure the BBC and US media would have used all their sources to put it out as they were planning on getting rid of the Monarchy and the Progress that the shahs team had caused and inspired in opposition to the wests aims.

Vaughan what an Antellectual Discourse, no wonder you say that Iran was the most democratic Country in the world in 1920's, followed by damn the Pahlavis for x and y, your credibility was already non existent, to think people did not learn after 79 is to sell them short, you are literally the commie counterpart to our Mullahs who insist that Allah is the most compassionate, merciful and loving power on earth.  Just Ask Mullahs to please define these words and there is where you see the problem. 

Allah Loves to give a good Shalag to women who do not obey their husbands, Allah mercifully asks his followers to strap explosives to themselves during jihad to hasten their return to him in Heaven, Allah compassionately asks those in IRI zendans to bend over and get raped by a fellow muslim guard.


Zendanian

DK forgets to mention how shah ordered to machine gun Jazani

by Zendanian on

and his prison mates in cold blood.

None of them had comitted a single crime.

All they were "guilty" of was, opposition to a murdering, thieving, whoremongering so called "king."

Check your history before making ridiculous claims on
"civility" of a monrachy that is responsible for creation of Islamic Republic of Hell.


amirparvizforsecularmonarchy

the bbc had the most to do with bringing iri to power

by amirparvizforsecularmonarchy on

in coordination with mi6 and others.   They used all elements of soft power, from organizations within Iran funded by mi6 to using even Amnesty Internationals work in highly Negative ways of course.   While at the same time in the late 70's and for the last 33 years doing the exact opposite in favor of the IRI and in opposition towards the lawful king of Iran then and today, making his majestys mission far more difficult if not impossible to achieve. 

Iranians that want to be aware, regardless of their political views can see the negative and neocolonial use of softpower from the standpoint of degree of exposure and ongoing attention given to a subject.  It is actually here where the so-called free democracys of the west is influenced by the Secret services of countries which are charged with the responsibility of making the foreign policies of countries possible to implement.  Most people are not aware of for example the coordination for political purposes of the Pussy-Riot case, and there are thousands of such cases per year keeping the tens of thousands of security service people busy at work.

 

Lets consider the work of the democratic and free media and get a clue at what their agenda is based on solely degree of exposure on various issues.  You have at this moment on Reza Pahlavi a total of 376 articles put out for mass consumption, mostly on the grandfather and negative https://www.google.co.uk/search?q=news+saddam+huss...

In the case of ahmadinejad you have 20,000 articles https://www.google.co.uk/search?q=news+iran+nuclea...

sattar beheshti 176,000 https://www.google.co.uk/search?q=news&ie=utf-8&oe...

yet look for the number of articles of the hundreds of sattars tortured to death before the wests confrontation with the IRI leadership on the nuclear issue and you will sadly not see article counts.   When they were news, the number of articles by western news sources were not even in the double digits.

Human rights is not even a consideration or a true concern of any political group within democracys of the west, who brought and keep the IRI in power and do all they can short of murder, to take the present Monarchy out of the equation. 

However, the western leaders know this approach won't work against Iranians in the long run and they know why, because when push comes to shove, their enemies are not the people of Iran or the monarchy of Iran, but one another.  Western leaders are aware how intentionally and necessarily misinformed their own people are, for example with nonsense like the USA has good allies and friends, while it is essentially at war with every single country in the world.  It is this ongoing disuntiy of interests among world powers that gives a real basis for Hope that this period of inhumanity for Iranians will eventually come to an end.  Because those who are the root cause behind it, not the people of Iran past or present, lack the power to keep it going indefinetly with time.

Iranians could speed up their rendez-vous with freedom and justice, by helping to raise the awareness of one another, regardless of their political beliefs on who brought the IRI to power and why those interests love extremism, inhumanity, suppression and poverty for Iranians.  Otherwise change will happen slower and more likely for the worse. 

 

 


firstdayofmylife

Mr. DK: Thanks for the info.

by firstdayofmylife on

Mr. DK: Thanks for the info.


Roozbeh_Gilani

بچه مسلمان

Roozbeh_Gilani


 اسلام ناب محمدی  ،تاکنون مدت سی واندی سال است که خون میریزد و هزاران هزار را اعدام کرده است اما فریاد اعتراض خاموش نمی شود وبلکه اوج میگیرد.  لمپن بازیها خرج ندارد .اگر جلوی بیعدالتی ایستادی وتک وتنها دراتاق شکنجه مشت به دهان بازجو زدی وگفتی نه آنوقت حرفت هم خریدار دارد .میدانی هزاران اعدامی چنین کردند .زیرا به آزادی معتقد بودند وبه تو که طالب دهان بندی تف کردند. قدرتشان را از آرمانشان گرفتند نه از حکومت وپاسدارانش. فکری به حال خودت بکن ، این قصه پایانی ندارد. عنقریب ولایت درتو ذوب میشود وباهم به یک زباله دان میروید. 


Roger_Rabbit

BBC Persian fails in many things including this.

by Roger_Rabbit on

The Golesorkhi group, apart from the man himself and his comrade Keramat Daneshian were all pardonned after they signed a toubeh nameh. All of them returned to normal life. Rumors have it that even Golesorkhi was pardonned and sent to exile in Paris!!

 

Shaans nadaashtim terrorist ham beshim.