مرا در آغوش گیر ، تنگ و جانانه
گرم و بی صبرانه ، ای زیبا گلچهره ی زمانه
بنگر به گلزار و به غنچه ها
به غنچه های گل سرخ
بنگر چگونه هرغنچه جان می گیرد
و از شمیم هستی سرشار می شود
این جلوه های زندگی است
که آرام آرام پدیدار می شود
آنگاه که با بوسه ای مرا مدهوش می کنی
گلزار بهشت است که نمودار می شود
من باله ی هستی را
در هاله ی گل سرخ می بینم
گرچه پلک ها را نگشوده ام
اما در هر گوشه و سوی دیده ام
غنچه های گل سرخ است
که آ شکار می شود
آن لحظه که مرا به سینه میافشاری
هر پاره ی روح و جانم را
به کهکشان عشق می سپاری
و همزمان ، با آنچه بر زبان آری
فرشتگان ، در اوج آسمان پرواز می کنند
گویی با هزاران نیرو و توان
سرود همبستگی ساز می کنند
و این موج عشق است که رهسپار می شود
من باله ی هستی را
در هاله ی گل سرخ می بینم
بنگر به گلزار و به غنچه ها
به غنچه های گل سرخ
بنگر چگونه هرغنچه جان می گیرد
و از شمیم هستی سرشار می شود
این جلوه های زندگی است
که آرام آرام پدیدار می شود
دکتر منوچهر سعا دت نوری
برگرفته از مجموعه سروده های زنجیرها [1]
پیوند به متن فرانسوی و انگلیسی [2] سروده ی "باله ی هستی در هاله ی گل سرخ"
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Links:
[1] //legacy.iranian.com/main/main/blog/m-saadat-noury/chains
[2] //legacy.iranian.com/main/main/blog/m-saadat-noury/la-vie-en-rose-french-english-and-persian