هنوز اینجا نشسته
کاروان زمان فراموشش کرده
او با زمان چکار کرده
پیکی در دست
نگاهی گمشده در شب
««»»
آره هنوز اینجام سرگردان
آشفته بدنبال همزبان
میچرخند دورم جوانان
سرم گیج میره به یاد یاران
آن وقتی که آمدیم شکار دنیا
چاره ای نبود دلیر بودیم قدیما
مجبور شدیم تا دل بزنیم به دریا
قدیما جوان بودم و سبکبار
این روزگار ما رو گذاشت سر کار
نه دکتر شدم نه مهندس نه پولدار
کجا بود همسر همزبان و همکار
هنوز اینجام کنار این بار
میگن که من آزادم
غریبه ای آمده از ایرانم
آدمی در سرزمین فرشتگانم
هنوز چرا سرگردانم
خارجیم میان خارجیها
شرقیم میان غربیها
هنوز عاشقم ولی تنها
دلمم میمیره برای قدیما
هنوز ایجا پره از دختر شرقی
ولی دیگه نیست بین ما حرفی
دلم میخواد یک غر ومتلک به فارسی
بجای هزار قربون و صدقه به خارجی
آره هنوز اینجام
ولی فکر ودلم اونجاست
Recently by Orang Gholikhani | Comments | Date |
---|---|---|
هم کوچه | 4 | Nov 25, 2012 |
نوازش پرستو | 2 | Nov 18, 2012 |
نیمکت | 3 | Nov 11, 2012 |