اين روزها , هر روز , از زماني كه برگشتم از تعطيلا ت , امكان نداشته كه اي ميل از اعضاي ايرانيان دات كم نداشته باشم. از اونهائي كه با حرفاي خوبشون و اموزنده , من رو تشويق ميكنند , واقعن متشكرم. ممنون. ولي يك عده هستند كه ناجور فحش ميدن و من هم اونها رو ايگنور ميكنم. يك عده هم هستند كه انتقاد سازنده ميكنند كه اين دسته ادما روي تخم چشم من جا دارند و من از اين بزرگان چيزي ياد ميگيرم. امان كته اين جست كه كسي از م نخواد كه دروغ بگم و يا تعريف الكي كنم .
من چيزي رو ميگم كه برام پيش اومده و بدون دليل حرفي نميزنم. دفاع الكي از هيچ كشور و يا شخصي نمي كنم.اين چيزهائي كه شما ميخوانيد , يك درصد از اوني كه من زندگي كردم نيست . زندگي بهم ياد داده كه با راستي و درستي برم جلو.متاسفم, اگر كسي نوشته هاي من رو حمل بر توهين كنه.
بقيه حرفهارو درز ميگيرم.
دمتون گرم.
---
شيلا جون, دختر نوه ***, يكي از شازده هاي قديمي دربار هست كه از ساليان دور با مادرم نشست و برخواست داره.
زن تودل برو شيك , الگانت و بامزه هست. اهل موسيقي اصيل ايروني هست واهل اسب سواري . هيچ وقت از سياست حرف نميزنه صحبت در موردش رو تابو ميدونه.
شيلا جون (اسم اصلي اين خانم, چيز ديگريست. ) رو ديپلم نگرفته شوهر دادند . هيچ وقت نشنيدم كه صحبتي از اين شوهر زوري بكنه ولي مطئنم كه خاطره خوشي از اين ازدواج نداره به خصوص كه از درد دلش با مادرم , ان زمان كه بچه بودم, كم و بيش ميفهميدم داستان چيه.
***
انقلا ب كه شد , با شوهرش رفتند ايلات متحده و مانده گار شدند . شوهرش چند سال پيش فوت كرد و شيلا جون از اينور به انور شد.
رفت يك سري درس هاي مختلف خواند و كلاسهاي مختلف شبانه رفت.
با اينكه زن زيبائي هست , رفت جراحي پلاستيك كرد .(خودش اينو نميگه دور و وريهاش ميگويند. امان از حرف مردم.)
كار جالب ديگه اي كه كرد, اين بودكه با يك كشتي رفت و خيلي از كشورهاي ديگه را ديد.
***
توي يكي ازهمين مسافرتها , مردي از ژاپن رو شناخت و بعد از چند ماه باهاش ازدواج كرد.
درمدتي كه در انجا بودم, شوهرش رو ديدم و از همه مهمتر , شيلا جون رو ديدم. خيلي خوش وسرحال ديدمش.
از تمام صورتش خوشبختي ميباريد و احساس كردم كه واقعن با اين مرد ژاپني , ايشان واقعن خوشبخت هست.
***
كاشكي براي همه اينجوري باشه . كاشكي كسي بين ما نباشه كه دخترش رو به ور شوهر بده. كاشكي زنان ايراني به خودشان بيايند و نشون بدهند كه چقدر با ارز هستند. كاشكي مردي نباشه كه دست روي زنش بلند كنه. كاشكي عشق هميشه حاكم باشه و وزيرش عقل باشه و احساسات پك سرزمينش باشه. كاشكي اونهائي كه بدي در حق زني كردند , اون بدي رو جبران كنند. به خدا زشت و كريه هست دل شكستن ادما به خصوص دل يك زن .
***
نامه هایی برای تمام زنان جهان
نامه هایی برای تمام زنان جهاناین جام آخر شراب است بانو ؛
و دیگر نه از مستی خبری خواهد بود ؛
نه از شراب ...
آخرین نامه ی جنون است این
... آخرین سیاه مشق کودکی
دیگر نه ساده گی کودکی را به تماشا خواهی نشست ؛
نه شکوه جنون را .....
دل به تو بستم گل یاس ِ دلپذیر ....
چون کودکی که از مدرسه می گریزد
و گنجشک ها و شعرهایش را
در جیب شلوارش پنهان می کند
من کودکی بودم ؛
گریزان و آزاد
بر بام شعر و جنون
اما تو زنی بودی ؛
با رفتارهای عامیانه
زنی که چشم به قضا و قدر دارد
و فنجان قهوه
و کلام فالگیران
.... زنی رو در روی صف خواستگارانش
افسوس ....
از این به بعد در نامه های عاشقانه ؛
نوشته های آبی نخواهی خواند
در اشک شمع ها ؛
و شراب نیشکر
ردّی از من نخواهی دید
از این پس در کیف نامه رسان ها
بادبادک رنگینی برای تو نخواهد بود
دیگر در عذاب زایمان کلمات
و در عذاب شعر حضور نخواهی داشت
جامهء شعر را بدر آوردی
خودت را بیرون از باغهای کودکی پرتاب کردی
و بدل به نثر شدی .....ا
نزار قبانی
***
شب خوش .
Recently by Red Wine | Comments | Date |
---|---|---|
که خوش میآمد آن بورانی اسفناج | 4 | Dec 04, 2012 |
راهی که بازگشتی نداشت | 6 | Nov 22, 2012 |
ساعتِ آخر یک آزادیخواه | 32 | Nov 10, 2012 |