روز پونزده آبان ماه هزارو سیصدو هر چی که بود
مثل هر روز دگر برخاستم
ناگهان به یادم آمد که من امروز متولد شده ام
پس شتافتم سوی آینه تا ببینم صورت سی سالهام را
توی آینه محو خود گشتم و گشتم
آینه باز شد من به داخل رفتم آنگاه
سی سال عمر گذشته روبرویم شد نمایان
*************************
خانهای پر از محبت
قربونت بشم فدات شم دم به ساعت
تو حیاتش گل و میوه پر میوههای خوش رنگ
یه دونه حوض چهار گوش صدای رامش و گوگوش
یه اتاق پر از عروسک
پر از اسبابای بازی
دایی جونو مامانو آقا جون خدا بیامرز
ننهٔ همیشه دلا صدای دوربین بابا
کتابای فارسی و سارا و دارا
دخترای دم بخت و خواستگارا
آینه قران، قول هو والا، دود اسفند، راستی راستی که چه کارا
توی کوچه دوره گردا: "کاسه بشقاب، کت و شلوار"
صدای عر عر و عر عر یه دیوار از سبزه و گل اونورش خونهٔ زر زر
من چند سالهٔ کوچک پر خنده پر عشق زندگانی
دور حوض کوچکی که چقد گنده بود زمانی
چاغاله، بلال برشته، ذغال اخته
نگروکیس و لبو و باقالی پخته
یام یامو تمبر هندی گوجه سبزو نون قندی
*************************
دست در دست مهین رو به دبستان کیف چرم مشکی گنده تر از من
دامن خاکستری پر از پلیسه، سه وجب بالای زانو
زانوا زخم
پالتو پشمالو خارجی سبز
صورتم اخم
روی موها پاپیون گندهٔ بی ربط زرد رنگ
توی جیبا پر سنگ مرمر و گچ واسهٔ لی لی و هفت سنگ
*************************
با صدای تلفن از جا پریدم
توی آینه صورت سی سالهام باز گشت نمایان
دو سه ساعت توی تونل زمان بودم چه پنهان
حال آشکارا جلوی آینه زمان حالم
واقعا که خوش به حالم
که هنوز عاشق عشقم
که هنوز شاهد مهرم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم
که هنوز عاشق رقصم
که به بارون میدهم مجال ریزش
روی دستم، روی جونم، روی روحم
خوش به حالم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم عاشق بوی بهارم
که تو این دنیای وحشی تو رو دارم، تو رو دارم
خوش به حالم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم
که هنوز کیف میکنم
از بستنی چوبی رنگی
از آدامس توت فرنگی
از طلوع و صبح و آفتاب
از غروب و رنگ مهتاب از خرید کفش و جوراب
خوش به حالم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم
که هنوز حال میکنم با یک ترانه
از رسیدن در خانه
از بریدن نفس تو با یه شعر عاشقانه.
خوش به حالم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم که هنوز عشق میکنم با رنگ گلها
ساحل و کنار دریا
از پریدن روی موج ها
از سرودن شعر دلها.
خوش به حالم
بعد سی سال عمر رفته خوش به حالم که هنوز ذوق میکنم
از مداد شمعی و ماژیک
صدای بلند موزیک
از صدای سال تحویل از فرود برف و قندیل
از نشاط نقل و پولک
به خدا از یک عروسک .........
خوش به حالم
و تو امروز رو به رویم خوش به حالت من و داری
که میتونی تا همیشه توی فکرت یادم آری
پس حالا که پیشت هستم، رو به روی تو نشستم
بغلم کن، بوسه ای بخش به لبانم
دممو بکن سه چارک
و بهم بگو هزار بار
که تولدم مبارک!!!
Recently by Marjanoo | Comments | Date |
---|---|---|
برای شوهرم | 18 | Apr 16, 2009 |
"غرور" | 15 | Apr 12, 2009 |