ز درگاه الهی، پرسیدم، ای خدایا
در ره ثروت روم، مال بجویم، ای پروردگار، و ای خدایا
گهی این گفت، و گه دگر ان، که قدرت بس برتر باشد
گفتم ای خداوند، این بنده نداند، کاین قدرت بجوید، و یا ثروت، ای خدایا
در این چشمان، گر نابینی بود، هر خرد، انباشته گشته
لیکن ای پروردگار، بر من گو، این قدرت است نیاز من، و یا ثروت، ای خدایا
خداوند، دید این بنده بدبخت، در حال ندانی
گفت ای فرزند، نه ثروت جو، و نه قدرت، مرا جو، این پروردگارت، ای خدایا
گر من صحیح بینم، که تو عاقلی، و سر افتاده
هم ثروتت دهم، و هم قدرت، در راه الهی، ای پروردگار، و ای خدایا
Recently by مسعود از امریکا | Comments | Date |
---|---|---|
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم" | 19 | Feb 21, 2010 |
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد | 17 | Feb 17, 2010 |
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها | 20 | Feb 16, 2010 |