Recently by deev | Comments | Date |
---|---|---|
Billionaire | - | Oct 24, 2012 |
DeLaRaM (Feat Deev, EviN, Amin) | 2 | Sep 20, 2012 |
Man Yeh Jadu Garam | 1 | Sep 10, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Too sexy!
by ComraidsConcubine on Sun Jun 26, 2011 05:06 AM PDT!
Bad nabood
by Sialashgar on Sat Jun 25, 2011 12:20 AM PDTKhosh e moon oomad.
Beashtar Beashtar.....
Buz am Buz am...
Bedah Bedah...
یمین و گریز - هاشور
deevFri Jun 24, 2011 10:56 PM PDT
همخوانی:
رسیدیم به نصف راه و بازم هنوز جا داریم و
شب رو سر میذاریم و روز به فکر آغازی نو
صد تا فکر و ایسم و خط و مشی
ولی تا اینجا که همه به سوراخی خلاصه شد
همه خرده زخمیم ولی جمله ختمیم
همه دربدر لقمه چرب و نرمیم
میگن شسته مغزیم، پر هرج و مرجیم
ماها شیشه خورده داریم اما نکته سنجیم
گریز:
اگه به چپ و راست سرو بچرخونی
خزو خیلا جمع، به کی بفهمونی؟
پایه مایه خبری نیست، همین دو سه تا رو عشق است
رفیق پست مدرن، استعداد و بچسب
تهران دو تیکه است، بالا شهر پائین شهر
تو کوچه تو گرد و دود، کاریش هم نمیشه کرد
پای پیاده، سایه ترس مسموم بالا سرت
خواب و خیاله، بپر تا نذاشتن باز درت
مطابق سوابق، ولایت خوارج، حقایق دقایق قتل عام خلایق
تو هم نشئه زندگی، پهنی کف اتاق
اخبارو میبینی، انحلال باند قاچاق
عشق طلاق و رفیقای مشتاق
اشتیاق به دزدی چهار تا قالپاق
باتلاق اجتماعی، عمل انتحاری، بازتاب انفجاری، رفتار انزجاری
باختهای تیم ملی و مربّی فشاری، بارگاه الهی و میکرب افتخاری
کشت و کشتار ملت و تار و مار
ساختار غلط و این همه کوله بارش
احتکار پشت درهای انبار، بانکهای خفن، حکومت خود مختار
وردار بیار پیک نیک کذایی رو، سیخ و سنگ و قلقلی دلمون هوایی شد آه
همخوانی:
آره دل میشه عجیب هوائی رسما، وقتی به سرت میخوره هوای لندن
آره حاجی ما تو راه اشتباهیم و مینویسیم کتاب اجتماعی عمداً
من بهت حق میدم حاجی دل هوائی میشه، بالا زیاد بمونی همه چی فضایی میشه
آره زندگی توام یه روز فقط یه دونه برگ از ورقهای این کتاب اجتماعی میشه
یمین:
جایی که ماییم همه خراب و نشئه پولت
تا که جم بخوری میکشن نقشه جونت
اینجا عشقها کشکه، ته قصه اشکه
قد ارزن مرز رحم و خشمت و
مهم عده رقم صفر ارزت و ارزش حتی قد وزن پشمته
آره تو هم خسته شدی بس که هر بار خفت شدی و بسته شده جفت دستات سفت و
رو صورتت هم جای چک سرباز صفر ولی گوشها یکی دره یکی دروازه و
من و تو رو عشقه که هنوزم سر پاییم
آره یلیم و همه حل میکنیم و میدیم پائین و
بال میکشیم با هم میریم بالا مثل شاهین
آره با این همه، همه همه جوره باز پأییم و
صبح تا شب منتریم اما سر حال و گز میکنیم و عنتره هنوز سر کارو
ما هم، باز باس پینههای دست بابا رو
ببینیم و باز تاولها و زخم پاها رو
دونه دونه بشینیم و با هم دیگه بشمریم
تا که درد و بتونیم همه با هم حسّ کنیم
ما نوادههای کورشیم و بایست حفظ کنیم اصالتو، بعد به دست باد بسپریم
بیا رفیق بشین کنار دستم بده پکی به ما بذار ما هم کمی عشق کنیم
همخوانی:
رسیدیم به نصف راه و بازم هنوز جا داریم و
شب رو سر میذاریم و روز به فکر آغازی نو
صد تا فکر و ایسم و خط و مشی
ولی تا اینجا که همه به سوراخی خلاصه شد
همه خرده زخمیم ولی جمله ختمیم
همه دربدر لقمه چرب و نرمیم
میگن شسته مغزیم، پر هرج و مرجیم
ماها شیشه خورده داریم اما نکته سنجیم