دنیای موش ها

اگرچه جماعت رهبران و دست اندرکاران جمهوری، همه در اوهام کودکانه شان غرق اند و سخت علاقمندند رویاهایشان را در کاغذهای رنگی “دروغ” بسته بندی کنند، برخی شان اما به راستی دچار معلولیت مغزی و آسیب های روانی خطرناک اند. طوری که وقتی به موجوداتی به اسم “حسین شریعتمداری” یا “محسنی اژه ای” یا “حسینیان” یا “رادان” و “نقدی” و امثالهم بر می خوری، دلت به راستی از ترحم به درد می آید که این موجود باید همین الان در بیمارستان بستری شود و فکری به حالش بکنند. همین مصاحبه ی تله ویزیونی اخیر شریعتمداری (که اتفاقن بی هیچ توضیحی در “ایرانیان دات کام” هم منتشر شده، طوری که خیال می کنی سایت ایرانیان دارد برای جمهوری تبلیغ می کند)، سوای دروغ های بیمارگونه و بی شرمی های مافوق تصور، می گوید؛ صانعی عددی نیست و.. اینها برای آن که مطرح شوند عده ای را دور و بر خانه شان جمع می کنند و … انگار این مزخرفات تکان دهنده آنقدر برای همه “معمولی” شده که خبرنگار هم نمی پرسد چرا چند نفر از این جماعت “هوچی” را دستگیر نمی کنید تا پته ی آقای صانعی و کروبی و امثالهم روی آب بیافتد؟ بعد هم یک مشت لاطائلات که؛ مردم پشتیبان این رژیم اند و ما هر ساله انتخابات داریم و … خوب، البته! وقتی خودتان رای می نویسید و خودتان در صندوق می ریزید، و خودتان انتخاب می کنید و … “خود گوزی و خود خندی / به به چه هنرمندی”! می توانید ماهی یا هفته ای یک انتخابات داشته باشید، چه فرقی می کند؟ … بعد می گوید اینها که در اینجا (ایران) عددی نیستند، می روند به “دشمن” پناهنده می شوند و آنجا جایزه می گیرند و “بزرگ”شان می کنند! می گوید؛ اینجا هم خیلی ها هستند که “مخالف”اند و دارند راست راست می گردند! روزنامه ها را بخوانید. خیلی ها انتقادهای تندی می کنند و هیچ کس هم کارشان ندارد و… آدم با دهان باز و چشم های ورقلمبیده توی صورت کثیف این موجود نگاه می کند و می ماند که هیچ بی آبروی وقیح و بیماری می تواند روبروی مردم بنشیند و به این صراحت دروغ بگوید؟ می گوید؛ این خانم آشتیانی شوهرش را به شکل فجیعی کشته … طوری هم می گوید که آدم واقعن دلش به حال شوهر “شهید” خانم آشتیانی می سوزد! می گوید؛ باید اعدام شود. خیلی کشورها اعدام دارند، در بسیاری از ایالات آمریکا هم اعدام هست و… به این می گویند؛ “توجیه آخوندی” که صغرا و کبرایش اصلن ربطی به هم ندارند. انگار که بگویی چنگیز و هیتلر و استالین هم همه را می کشتند، چون با “نظام” مخالف بودند! حالا این خانم هم به قول این “قاتلین حرفه ای”، شوهرش را به شکل “فجیعی” کشته، پس باید اعدام شود …. مثل این که در یک مسابقه ی اتومبیل رانی، جلوی یکی از اتومبیل ها را بگیری و راننده را به جرم سرعت غیر مجاز، جریمه کنی!

یک مخبط “مغز معیوب” دیگر که گویا وزیر اقتصاد جمهوری یا چیزی شبیه به این است، گفته ما “اخم” بکنیم، اقتصاد فرانسه ورشکسته می شود! موجودی به اسم “نادران” هم که عضو دائمی مجلس شورای اسلامی ست، و خودش جزو همین “موجی”های معلول است، گفته چرا این آقا “اخم” نمی کند تا ما شاهد سقوط اقتصاد فرانسه باشیم؟ یا “سرداری” می گوید؛ در صورتی که اسرائیل حمله کند، از نقشه پاک می شود. ما اتفاقن سال هاست منتظر چنین اقدامی از سوی اسرائیل هستیم! ترازو و کیلومتر شمار و کنتور هم که ندارد تا شماره بیاندازد، دروغ هرچه بزرگ تر، باورش هم آسان تر!

می گویند سلطان جنگل روزی دریافت که “ناتوان” شده و دیگر نمی تواند “علیامخدره” را در بستر راضی نگهدارد. پیش از این که به معالجه بپردازد، از ترس این که مبادا در طول مدت ناتوانی، “ملکه ی جنگل” به سراغ حیوانات دیگر برود، دستور داد همه باید بروند دفتر “رهبر جنگل”، آلت جنسی شان را تحویل بدهند و قبض بگیرند تا وقتی خاطر مبارک سلطان از “ناتوانی” آسوده شد، قبض را بیاورند و “عین جنس” را تحویل بگیرند. حیوانات هم طوعن و کرهن، یکی یکی به دارالحکومه مراجعه کردند و “چیز”هایشان را تحویل دادند و قبض گرفتند و رفتند منزل. جنگل است دیگر و قوانین خودش را دارد. پس از مدتی، از خاطر مبارک ملوکانه رفع نگرانی شد و اعلام کردند؛ همه می توانند قبضشان را بیاورند و “چیز”شان را تحویل بگیرند. آقا فیله در فکر این که امشب بعد از مدتی دلی از عزا در می آورد، داشت بی خیال می رفت “چیزش” را پس بگیرد، که دید آقا موشه رقصان و سرود خوانان بطرف “بیت رهبری” می رود. به خنده گفت؛ ای بابا، مورچه چیه که کله پاچه ش باشه. مگر مال تو چقدر هست که از پس گرفتنش این همه خوشحالی؟ آقا موشه گفت؛ شیش! به کسی نگو! قبض آقا خره را دزدیده ام!

حالا حکایت این جماعت “موشان” است که با دزدیدن قبض آقاخره، می خواهند دنیا را حامله کنند!

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!