همکاریهای دانسته و یا ندانسته متعصبین مکتب های مذهبی در سرکوبها

 

میګویند در زمان قدیم یک کسی صبح خیلی زود به ګرمابه رفت  در آن زمانها  اکثر خانه ها ګرمابه یا حمام در خانه نداشتند و مردم مجبور بودند صبح زود برای غسل مثلا جنابت به حمام بیرون بروند  مرد که به داخل حمام رفت و دلاک خواست اورا بشوید  دید که دلاک پایش سم دارد وحشت زده  ترسید و خواست زود از ګرمابه خارج شود زیرا فکر میکرد که آن مرد جن است  به سر بینه که رسید و به یکی ګفت فلانی میدانی که دلاک  سم دارد و باحتمال از اجنه است    مرد پاشنه پایش را نشان مرد داد وګفت اینجوری است  مرد دید که او یعنی آقای فلانی هم سم دارد  با وحشت  به سربینه آمد که به حمامی  پول بدهد و از آنجا خارج شود  ولی باز به صندوقدار حمام ګفت من در حمام دلاک را دیدم که سم دارد و سربینه هم یکی دیګر را دیدم که سم دارد  صندوقدار بعد از اینکه پول حمام را ګرفت  پاشنه پایش را نشان داد و ګفت اینطوری بود  مرد بیچاره وحشت زده که نزدیک بود قالب جسم را تهی کند  دید که او هم سم دارد  پس از حمام بیرون پرید و پای به فرار بسوی خانه ګذاشت  و با خودش شرط کرد که دیګر صبح زود کاری نکند که مجبور باشد برای غسل جنابت به حمام سحرګاهان برود و سم داران را ببیند.  حالا نقل فساد و رشوه خواری در مثلا شهرداریهای تهران است  که همه با هم هستند و متحد ومتفق  نمیدانی که شکایت به کی کنی زیرا همه سم دارند و همه آلوده هستند که در آن باند دزدی فعالیت میکنند و تا پشت خودشان را خوب ببندند.  بایست علت دزدیها و رشوه خواریها را یافت و آنرا ریشه کن کرد. حالا آمریکا پرچمدار حقوق بشر شده است در حالیکه خودشان اینهمه مشګل دارند و اختلاف طبقاتی دارد طبقه متوسط را نابود میکند و رشوه خواری در سطحی بسیار بزرګتر و بسیار دامنه دار تر پرورش یافته است و اګر کسی حقی از کسی بخورد تمامی سیستم آمریکایی بیهوده و ګرانقیمت و مشګل ساز است. مثلا برای شکایت از همسایه که کرایه نداده است بایست صد صفحه فرم پرکنی و در میان آنهمه صفحات ګم میشوی یا برای بیمه صدها صفحه میدهند و در عاقبت هم از بیمه و پول خبری نیست  تنها پول میګیرند و باقی اش مشګل خودت است؟ 

همکاریهای دانسته و یا ندانسته متعصبین مکتب های مذهبی  اجتماعی برای سرکوب مردم و وادار کردنشان به خودکشی ها   ظاهرا  مکتب های اجتماعی مثل کمونیسم  کاپیتالیست و مذهب ها و دینهای بسیار برای راحتی بیشتر و آسایش مردم آمده اند و همه با وعده های شیرین و راهنمایی میخواسته اند که مردم به پیشرقت ترقی و تکامل برسند ولی گویا عده ای دانسته  یا ندانسته  از اینها به عنوان حربه ای برای سرکوب مردم و طبقه متوسط سو استفاده کرده اند. بهر حال چیزی که شاید در مد نظر نیست همان کرامت انسانی است و اینکه یک عده ای بخواهند بهر نحوی شده سوار دیگران بشوند و تمامی امکانات را در حیطه تصرف خود بگیرند و به دیگران سهمی ندهند شکاف عمیق بین فقر و ثروتمند  آنهم ثروتمندانی که نه از راه  مشروع کار  هنر و دانش ثروت کسب کرده اند بلکه از راه دزدی  غارت  فساد  رشوه خواری و خیانت به ثروتهای نجومی انبوه رسیده اند و دیگران در حسرت حداقل زندگی بسر می برند و هم آن فقیران خود نیز هدفی برای عده ای هستند که از آنان برای کسب ثروت و شهرت و مقام باز هم مورد سو استفاده هستند. 

 و بقول معروف ول کن معامله  هم نیستند.  همانطوریکه  همه میدانید در خاور میانه تعصب های مذهبی و اجتماعی کولاک میکند و بسیاری از مردم قربانی این تعصب ها هستند  گروهی بنام  کمونیست  به دار آویخته می شوند گروهی به نام بهایی و یا بابی  و گروهی هم قربانیان مکتب کاپیتالیست هستند که از زندگی ساقط و به قهر مردم گرفتار میشوند که حتی ممکن است بی گناه هم باشند ولی متاسفاه صرف داشتن نام و مذهب خانواده گی میراثی کافی است که دسته بندی شوند.   ابرقدرتها با همین تفرقه ها و اختلاف ها تنور را گرم نگه میدارند و با سو استفاده از منابع مالی خود و سو استفاده از وسایل ارتباط جمعی نفرت و جنگ و اعتیاد را دامن میزنند  اینطور که میگویند تجارت اسلحه به تنهایی از تمامی تجارتهای دیگر سود آور تر است و یا تجارت مواد مخدر حتی از تجارت نفت هم منافعی بیشتر دارد.   ثروتمندان نجومی با تکیه به همین اختلاف ها و همین تعصب ها و نداشتن سواد کافی و بینش و دانش از مردم مثل مهره هایی برای امیال شیطانی خود سو استفاده میکنند.   حتی دینهایی مثل بهاییت که عملا ترک تعصبات و ترک تقالید و تحری حقیقت و یا اینکه  حضرت بهاالله به روشنی فرموده است که اگر دین باعث کدورت و نفاق شود بی دینی بهتر است  ولی بازبرخی از مومنان  به این دین همان تعصب  شهادت خواهی وتشویق به شهید شدن و کشته شدن را در راه دین جایز میدانند  و حتی تقیه هم ندارند؟ 

 تعصب هایی که از یکطرف میگویند هادم بنیان بشری است  و گفته پیامبرشان است ولی باز با کسانی که مثلا مطیع کامل نیستند همان رفتاری میشود که متعصبان سایر مذاهب میکنند.  و نیز از نیکی نامشان سو استفاده میکنند و کسانی هستند که در لوای همین نام با مهربانی و نیکی درب باغ سبز نشان میدهند و مثل تمام غارتگران دیگر کسانی را که به آنان اعتماد کرده اند غارت کرده بخاک سیاه مینشانند و در این تعصب و فرقه گرایی بدون در نظر گرفتن حالت کلی انسانیت و دوستی و اینکه دینهای الهی بایست با هم متحد باشند  و اینکه آموزه های دینی آنان به روشنی مخالف تعصب و تفرقه است  و میگوید که وحدت عالم انسانی صرف نظر از نژاد  دین ملیت و زبان ولی باز همان همان تعصب در جامعه نفوذ چشم گیری دارد و با لغت احباب و اغیار مرز بندی تعصب انجام شده است؟  تشکیلات بهایی همان روشی را در پیش گرفته اند که کم بیش همتایان مسلمان شیعه خود از آن برخوردار هستند.  مرز بندی و اینکه بایست بهایی شد تا  به وحدت عالم انسانی رسید  نمیدانم چگونه ممکن است که چندین میلیارد جمعیت  دنیا با داشتن اینهمه دینهای و مرام ها و اینکه خرافات موهومات و تعصبات و تفرقه افکنی و خود خواهی و تمامیت خواهی تا مغز استخوان بعضی نفوذ کرده است  بتوان آنان را بهایی کرد؟ 

 اگر مثلا کسی بنام  بهایی در ایران معروف باشد و بهایی نباشد بلکه تنها فامیل بهایی داشته باشد  و بخواهد به عنوان مسلمان در ایران بماند و زندگی کند  اینکه مثل سابق اشهد بگوید و اقرار کند کافی نیست گرچه سنت حضرت محمد و گذشته همین بوده است که هرکسی اشهد بگوید مسلمان شناخته میشود  ولی اکنون برای اینکه مسلمان شناخته شوی بایست در روزنامه ها به سایر مذهب بد بیراه بنویسی و عکس و تفضیلات خودرا چاپ کنی تا مسلمان شناخته شوی که این بایست از نظر حتی فقهی همان آیت الله های عظمی بدعت شناخته شود  ولی این سیستم است  حالا اگر همان شخص بخواهد مثلا بهایی بشود بایست نظیر همان کار را بکند و البته به او گفته میشود که بسیاری  از بهاییان در ایران کشته یا شهید شدند و یا بطور غیرعادی و غیر منصفانه در زندانها مانده اند ویا اعدام گردیدند و حالا شما بایست عملا تقاص پس بدهی و گرنه محکوم میشوی؟  به عبارت دیگر بایست نظیر همان کاری که همتایان مسلمانشان میخواهند برای آنان انجام بدهی  درست مثل خانمی که میگفت که اگر خود حضرت محمد هم ظاهر شود  و بمن بگوید که حضرت باب از جانب خدا آمده است بازهم من به او ایمان نمی آورم  متاسفاه عوض وحدت و دوستی و مهربانی مردم را بجان هم میاندازند  تفرقه ایجاد میکنند تا بتوانند تجارت کنند.  و در این وسط ما و افراد طبقه متوسط قربانی این سیستم قهار هستیم که از همه ما میخواهد آدمکهایی بسازد که تنها میتوانیم ومنافع خودرا حفظ کنیم و به دیگران بی تفاوت ویا حتی ظالم باشیم.   متاسفاه  تمامیت خواهی و مادگرایی تا آنجا پیش رفته است که پسر سر پدر نعره میزند که اگر تو هم مثل دیگران دزدی کرده و رشوه گرفته بودی اکنون ما در آمریکا زندگی بهتری داشتیم و من مجبور نبودم که هم کار کنم و هم درس بخوانم.    متاسفانه  بجای اینکه دینها و مکتب ها دوستی  مهربانی و راستی و درستی خوبی و تعاون را رهبری کنند بعضی مومنان بهمان دینها  دشمنی  فساد و تعصب های خرکی را تبلیغ  میکنند و توسعه میدهند و باعث پاشیده شدن خانواده و از بین رفتن مردمان بی گناه میشوند. 

  اگر به  فلسفه دینها و آموزه های آنان نگاه کنیم می بینیم که همه آنان راستی خوبی و انسان بودن را تعلیم داده اند ولی در عمل متعصبان و بعضی از مومنان متعصب به همان دین راهی بیراهه میروند و متاسفانه  تحمل انتقاد ها را هم را ندارند وهرکس میگوید که من درست هستم و ماست من شیرین است و دیگران اشتباه کارند  درست یادم هست  خانمی که یک مسلمان دو آتشه بود بنا بر شرایطی مسیحی شد  او که قبلا دیگران را کافر و مسلمانان را بهشتی میدانست  حالا مسیحیان بخصوص پیروان و مومنان کلیسایی خودرا بهشتی و بقیه را کلا کافر و جهنمی میدانست  همین طور که میبینید مشگل ما همان مشگل قدیمی است  تمامیت طلبی  زیادت خواهی دزدی  فساد  دورویی و رشوه خواری  شهوت ثروت  و آقایی کردن و نخبه بودن در مقام و خود برتر بینی.  پس تا انسانیت  دانش و خوبی ونیکی و مهربانی و خوش رفتاری  پایه گذاری نشود و مردم به معنویات واقعی بیشتر ارج نهند تا به ثروت های مشروع و غیر مشروع وضع ما بهتر نخواهد شد.   نشان آن همین قتل ها و جنایاتی است که میشود و هر طرف طرف دیگر را  به بخاطر داشتن عقاید و باورهای دیگری قطعه قطعه میکند وبعضی سردسته گان کاپیتالیست ها و کمونیست ها و مذهبیون هم تنها فکر جیب های خود غارت و بی اخلاقی هستند  در غرب هم که اینهمه از حقوق بشر و آزادی و خوبی و نیکی نام میبرند  یک نوع تجارت و یک نوع تبلیغ است و عملا شاید هیچ تفاوتی بین یک رژیم دیکتاتوری و یک رژیم مثلا آزاد نباشد و اگر مشگلی داشته باشی در هر دو سیستم  بیگناه محکوم به فنا میشوی در یک سیستم با قانون و بی تفاوتی و ظلم در کشوری دیگر با کشت کشتار و زجر و ستم دوگانه. 

 نمونه اش بی خانمانهای آمریکا هستند که چیزی در همان حدود بی خانمان های خودمان در حلبی آباد ها و مقوا آبادها هستند که در زیر پلها زندگی میکنند وشاید سرمایه هایشان توسط دزدان قانونی آمریکایی و شرکتهای بیمه و دستگاه اداری بی تفاوت و مسخره آمریکای دزدی شده است  دزدیهای در آمریکا  محترمانه و قانونی است  اگر در کشورهای دیگر با خشونت انجام میشود اینجا پلیس بی تفاوت و بیهوده تنها به آدمهایی خوب حمله میکند زیرا از دزدان و جنایتکاران حرفه ای وحشت دارد و ازآنان ملاحظه میکند و دوری مینماید. درست مثل همان قضیه خیابان کاج که پلیس هم نطاره گر کشتار بود و قدمی برای نجات مصدوم و مجروح برنداشت  باری این سیستم همگانی است و دارد کل دنیا را میبلعد و همگان میشوند یا بی تفاوت ویا ظالم  برنامه ای درست تنظیم شده و در حال اجرا است.  اگرکسی شیاد و کلاش و بی انصاف باشد  مورد تعرض واقع نمیشود اگر ریشه در سیستم داشته باشد.   به امید روزی که دوستی احسان و عدالت جایگزین بی انصافی ها ظلم ها و بی عدالتی ها شود و مردم از کسان پایین دست سو استفاده نکنند و به دزدی  رشوه خواری و فساد پایانی داده شود.  و از شر دیکتاتورهای وابسته و سیستم غارت بین المللی در امان باشیم.  و شرکتهای بیمه شیاد و مواد منفجره و مواد مخدربه بیراهه نروند. بلکه در خدمت وحدت عالم انسان باشد دزد ها تنبه شوند و فاسد ها  نه کسانی که کمر به خدمت مردم بسته اند جزا ببینند تا مثل لشگرهای بی تفاوتان وظالمان گردند  به امید پیروزی نور و پیروزی انسانیت بر شیادی و ظلم و فساد؟  مشگل با عوض کردن یک دیکتاتور حل نمیشود بلکه بایست پایه دیکتاتوری و ظلم و فساد و بی قانونی و بی تفاوتی دستگاه ها برچیده شود.  به نظر من دستگاه اداری غرب هم یک کاریکاتور حقوق بشری بیش نیست که کمر به از بین بردن طبقه متوسط  بسته است  اینطور که حتی بسیاری از تحصیکرده های آمریکایی میگویند؟ راستی چرا حتی دو فرزند شاه ایران خودکشی کرده اند؟  آیا آنان هم قربانی همین دستگاه  بی تفاوت و ظالم شده اند؟  یا؟ 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!