xxx
برگشته ام به شهر قدیمی که داشتم
شهری که یاد و قلب خود آنجا گذاشتم
امروزه شهر_ من، رخت سیاه داردوگریان وخسته است
افسرده مانده است و ز شادی گسسته است
آن روز های دور، چه دل ها که با خدا
عاشق به کار نیک و فضیلت ها
این روز ها ، رخ ابلیس بر فضا
جمعی به چنگ و ساز_ رذ یلت ها
امروزه شهر_من،افسرده مانده ست وزشادی گسسته است
دیوار ها شکسته و بس کوچه بسته است
این قهقرا به کجا می کشاندم
دراین هوای دوزخی شهر
هر سوکه می روم نفسی خوش نیست
هرآشنا وغریبی که می رسد
گوید درین دیارکسی خوش نیست
هریک به انتظار، درحدانفجار
امروزه شهر_من، رخت سیاه داردوگریان وخسته است
بغضی زخا طره ، به گلوها نشسته است
منوچهر سعا دت نوری
بر گرفته از مجموعه سروده های امید و آرزو [1]
xxx
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Links:
[1] //legacy.iranian.com/main/main/blog/m-saadat-noury/wish-hope