می گویند یک عکس گویاتر از هزاران کلمه است. تصویر آقای مهدوی کنی که امروز به جای آقای هاشمی رفسنجانی تکیه بر ریاست مجلس خبرگان رهبری زد، بیش از آنکه نشان از پیروزی آقای خامنه ای و اعوان و انصارش بر جناح پشتیبان سران باصطلاح ((فتنه)) داشته باشد، نمایانگر زوال حکومتی است که درست بسان خود آقای مهدوی کنی زهوارش در رفته است.
فرق است میان روزگاری نزدیک به سی سال پیش که آقای مهدوی کنی به عنوان نخست وزیر دست چین آقای خمینی پس از قتل رجایی و باهنر زمام امور حکومت اسلامی بحران زده را بگیرد تا امروز که جایگزین مرد مورد وثوق خمینی، هاشمی رفسنجانی، بشود. آن دوره مهدوی کنی بعنوان مردی ٥٠ ساله، آستان بوس ولی فقیه ٧٩ ساله ای شد که پیشتر بر وی معلمی کرده بود و در عین آدمکشی،در میان شیفتگانش اقتدار داشت. امروز مهدوی کنی، پیرمرد ٧٩ ساله ای است که برای حفظ ولی فقیه ای به میدان آمده است که ٨ سال از خودش جوانتر است و در عین آدمکشی، متزلزل و منفور مطلق است. اگر خمینی در میان آخوندها و سپاه و شیفتگانش و در طیف های مختلف حکومت وحدت کلمه را ببار می آورد، خامنه ای تفرقه ساز بی بدیلی است.
در کشوری جوان که میانگین سنی آن کمتر از سی سال است، مهدوی کنی پس از سی سال از قعر ظلمات تاریکی اندیشی اش بیرون می آید که جای هاشمی را به عنوان منجی نظام جمهوری اسلامی بگیرد. ظاهرا عارضه نسیان مانع از آنست که او متوجه گردد که در بحران سی سال پیش، متلاشی شدن رجایی و باهنر با بمب منجر به یکپارچگی بیشتر در جبهه طرفداران حکومت استبداد دینی شد و در مقابل بحران امروز ناشی از متلاشی شدن همان جبهه است.
از قرارمهدوی کنی در واکنش به حرف های آقای موسوی در مناظره های انتخاباتی گفته است که ((ایکاش مرده بودم و حرفهای موسوی را نمی شنیدم)). معلوم نیست که اشاره ی او به کدام حرفهای موسوی است زیرا که موسوی علیه نظام و یا رهبری حرفی نزده بود. ولی آنچه با تصاویری که امروز از آقای مهدوی کنی مشخص است همانا تمثیل مرده متحرک است. این مردگان متحرک نمایانگر نظام پوسیده جمهوری اسلامی هستند. نظامی که اکنون در تفرقه ای علاج ناپذیر دست و پا می زند و در مقابلش زنان و مردانی قرار دارند که یکپارچه و مصصم خواهان برچیدن این نظام سراسر فاسد هستند. پایان مصرف مهدوی کنی و این نظام نزدیک است.
حمید اکبری
Recently by Hamid Akbari | Comments | Date |
---|---|---|
یاران مصدق | 6 | Aug 18, 2012 |