بایدبگویم که این بیشتر یک اصطلاح است تا یک ضرب المثل و اصطلاحی که من دوست ندارم چون وقتی میخواهیم چیزی را بیهوده اعلام کنیم میگوئیم اینها همه شعره !
اگرما ایرانیها که اساس فرهنگمان روی اشعارمان پایه بندی شده بگوئیم که شعر بیهوده است، وای بر فرهنگمان!
همه ادبیات ما از شعر تشکیل شده . بروید در دور افتاده ترین نقطه ایران و از یک پیرمرد بی سواد بپرسید یک بیت شعر از حفظ بلد است ، شاید به زبان محلی یا از شاعری گمنام، یا از خودش !
ایران وشعررا نمیشود ز هم جدا کرد.
این بدبختی ماست که دارد میاید ، اگر به اساس اشعارمان پشت کنیم. یا شاید اینجاست! امروز چه بگوئیم ؟
بنی آدم ایرانیان اعضای کدام پیکرند که میکشند مور و دانه رامیخورند!
اگرعضوی فریاد کشد از روزگار بنی آدم را چه باک تا هست دلار
ای شاعران فراموش شده در قبر خود بلرزید که ایرانیان مستی روح و مروت قلب را فراموش کرده اند.
اگر همه اینها شعره ، همه ما باید شاعر باشیم
Recently by Troneg | Comments | Date |
---|---|---|
Nader and Simin, A Separation | - | Jun 12, 2011 |
Happy Holi or Happy Norooz | - | Mar 21, 2011 |
Nuclear power and Earthquake | 16 | Mar 12, 2011 |