دشنه از غیب آمد
از قرونی تاریک و اندوه
دشنه صورت نداشت
بی هویت مثل صدها دژخیم خون آلود
دشنه مبهم بود
مثل یک زخم قدیمی غم آلود
دشنه خائن از خود ما بود
خود را برادر میگفت با صداقت ظاهری جفاکار
دشنه هوا را بلعید
زمان ایستاد عقربه خم شد
دشنه گردن حقیقت را از پشت برید
شجاعت برخورد نگاه را نداشت
فریاد زنید ای شبزندکان غمگین
خورشید ما تحمل خیانت را نداشت
انروز بخت یار ما نبود
سنگر دوباره خالی شده بود
دشنه پایان نبود
نه کوچه ای خرابه نه رودی ساکن
Recently by Orang Gholikhani | Comments | Date |
---|---|---|
هم کوچه | 4 | Nov 25, 2012 |
نوازش پرستو | 2 | Nov 18, 2012 |
نیمکت | 3 | Nov 11, 2012 |