Rumi on Knowledge as Blessing and Ignorance as Curse
گریختن عیسی مسیح برفراز کوه ازاحمقان
عیسی مریم بکوهی میگریخت
شیرگویی خون میخواست ریخت
ان یکی درپی دویدوگفت خیر
درپیت کس نیست چه گریزی چوطیر
باشتاب اوانچنان میتافت جفت
کزشتاب خودجواب اونگفت
یکدومیدان درپی عیسی براند
پس بجدوجهد عیسی رابخواند
کزپی مرضات حق یک لحظه بیست
که مرااندرگریزت مشگلیست
ازکه اینسومیگریزی ای کریم
نه پیت شیرونه خصم وخوف وبیم
گفت ازاحمق گریزانم برو
میرهانم خویشرا بندم مشو
گفت اخران مسیحایی تویی
که شودکوروکرازتومستوی
گفت اری گفت انشه نیستی
که فسون غیب راماویستی
چون بخوانی ان فسون برمرده ای
برجهدچون شیرصیداورده ای
گفت اری گفت پس ای روح پاک
هرچه خواهی میکنی ازکیست باک
گفت عیسی که بذات پاک حق
مبدع تن خالق جان درسبق
برتن مرده بخواندم گشت حی
برسرلاشی بخواندم گشت شی
گفت حکمت چیست کانجااسم حق
سودکرداینجانبودانراسبق
گفت رنج احمقی قهرخداست
رنج وکوری نیست ان ابتلاست
زاحمقان بگریزچون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها که ریخت
اندک اندک ابرادزددهوا
وین چنین دزدد هم احمق ازشما
Recently by Ali A Parsa | Comments | Date |
---|---|---|
Four types of lies | 4 | Jan 15, 2012 |
Facts vs. Fiction Again! | 1 | Dec 21, 2011 |
Let us not be ashamed of what we must be proud of | 9 | Nov 30, 2011 |