چند روز قبل برنامه ای در یکی از تلویزیونها را دیدم که مجری کار خود را با دادن سلام شروع کرد و بعد معذرت خواست و گفت درود!!!
واقعا این گونه رفتارها که در واقع حرکت از افراط به تفریط است بعضی مواقع آزار دهنده می شود. این کوششهای متعصبانه در "پیرایش" زبان فارسی از عربی انسان را بیاد ایدئولوژیهای متفاوت فاشیسم اروپایی می اندازد و کوششی که در پاک زبانی! و پاک نژادی به عمل می آوردند که پاک نژادی آن به نازیسم سر باز کرد و کوره های آدم سوزی کسانی که از نژاد پاک! نبودند. متاسفانه این عرب ستیزی که ریشه در نژاد پرستی واکنشی، خشن و سطحی دارد، نقطه مقابل همان کاری است که رژیم ایران ستیز حاکم انجام می دهد و از منظر اندیشه راهنما هر دو از جنس یکدیگر می باشند.
تمامی زبانهای زنده دنیا انبوهی از دیگر لغات در زبانهای دیگر را یا به عاریت گرفته اند و یا از آن خود کرده اند. زبان انگلیسی نمونه اعلای ان است، که اگر قرار باشد فقط با لغات و عبارت انگلیسی "خالص" گفتگو کرد اصلا نمی شود گفتگو کرد. در هیچیک از زبانهای زنده دنیا چیزی به نام زبان خالص و "پاک" وجود ندارد.
ما بطور طبیعی همیشه هم سلام را بکار برده ایم و هم درود را. سلام جای خود دارد و درود نیز جای خود. چرا باید رابطه تضاد بین این دو بر قرار کرد؟ چرا باید مجری برنامه ای که از کودکی و از اولین کلماتی که از مادر اموخته است سلام بوده است، از بکار گیری آن معذرت بخواهد؟ سلام به معنی صلح، در قلب ادبیات و فرهنگ و روانشناسی ایرانی جای دارد. سلام ستیزان، با امثال این شعر چه می خواهید بکنید؟
سلامی چو بوی خوش آشنایی
آیا زیبا تر و لطیفتر و انسانی تر از اینگونه اشعار در ادبیاتمان و در فرهنگ شعر خود داریم؟
دست از این ثنویت جویی و تنش های مصنوعی ایجاد کردن برداریم. هیچ سلام گویی از سلام گویی خود نباید معذرت بخواهد و هیچ درود گویی از درود گویی خود. هر کدام جا و مقام خود را دارند.
مشکل ما در این لغات نیست، مشکل ما استبدادی ضد انسان، ضد ایران و ضد اسلام است که دمار از روزگار وطن در آورده و کشور را در حلقه آتش قرار داده است. محل مبارزه اینجاست. برای استقرار پویاترین مردم سالاری ها در ایرانی مستقل از قدرتهای انیرانی، تمامی نیروی خود را برای این مبارزه بسیج کنیم.
در این رابطه هموطنی نوشت:
"متاسفانه همانطور که فرمودید به بازی و شکلک در آوردن و زبان در آوردن شبیه شده است. شخصا فکر نمی کنم اگر مثلا حکومت ایران بجای رابطه نزدیکی که با حماس و حزب الله دارد مثلا رابطه نزدیکی با عربستان سعودی و اردن داشت ما شاهد این گونه "عرب ستیزی" می شدیم. و البته در مقابل هم جبهه مخالفی هست که متقابلا از موارد دیگر سواستفاده می کند. یکی طرفدار کورش شده و دیگری طرفدار امام حسین و اصرار هم دارند که این دو باید در تضاد باشند. انگار نه انگار که امام حسین سرلوحه حرکتش "مقاومت" و "سر خم نکردن در مقابل ظلم حاکم" بود و انگار نه انگار که کورش اولین "لوحه حقوق بشر و آزادی ادیان" را نوشته است."
پاسخ دادم:
"پاکسازی! زبان از آنطرف نیز وجود دارد. با دوستی پاکستانی صحبت می کردم و می گفت از وقتی که سلفی ها وارد پاکستان شده اند دست به فارسی زدایی زده اند. نمونه اش عبارت خداحافظ است که پاکستانی ها هم بکار می برند. ولی از آنجا که <خدا> آن فارسی است سلفی های پاکستانی به جای خداحافظ می گویند: الله حافظ!!!
- جالب این است که بسیاری از آنهایی که اصرار بر بکار نبردن کلمات بومی شده عربی دارند، استفاده از کلمات انگلیسی را، حتی زمانی که معادل فارسی آنهم وجود دارد، را نشانه موند بالا بودن می دانند و کلاس داشتن!
- نقطه شروع ( از چاوسر که بگذریم) ادبیات و زبان انگلیسی شکسپیر است. در حال حاضر زبان شکسپیر را اهل ادبیات انگلیسی می فهمند، ولی شکسپیر تاترهایش را بیشتر برای مردم معمولی زمان خود می نوشته است و برای آنها اجرا می کرده است و آنها هم که اکثرشان بیسواد بوده اند آنقدر او را می فهمیده اند و قدرش را می دانستتند، که بعد از حدود 50 سالگی آنقدر ذخیره مالی کسب کرده بود که خود را بازنشسته کرد! ایشان که مرکز ثقل ادبیات انگلیس است و افتخار آن، هزاران لغت اسپانیایی را بکار گرفت و بومی زبان کرد گونه ای که همان بیسوادهای انگلیسی مفهوم کلی آن را می فهمیدند. این خصوصیت را زبان انگلیسی حفظ کرده است و برای همین است که با فاصله زیاد، بیشترین لغت را در میان زبانهای دنیا دارد ( حدود ششصد هزار لغت، دومین زبان از لحاظ تعداد لغت، زبان المانی است که حدود دویست هزار لغت دارد.)
- زبان، مانند موجود زنده عمل می کند و لازم است که هر چه بیشتر آن را به حال خود گذاشت و برای آن گارد و نگهبان و دروازه بان تعیین نکرد. تا حد ممکن از رابطه قدرت رهایش ساخت تا از طریق جذب و دفع و تولید، رشد بکند و متحول شود. در غیر اینصورت منجمد خواهد شد و میرا."
هموطنی دیگر نوشت:
"من دانش آموخته زبان شناسي هستم.بشما اطمينان مي دهم وارد شدن چند تا لغت از يك زبان به زبان ديگر تابع هيچ قاعده اي نيست و هيچ ضرري هم به زبان ميزبان نمي زند و اين فرهنگستانها بيخودي حرص و جوش مي خورند! هزاران لغت انگليسي در آلماني و فرانسه در فارسي و ساير زبانها ، كجا آسيب زده اند؟مردم زندگي خود را مي كنند و آنطور حرف مي زنند كه راحتند.اينهمه عربي در فارسي و فارسي در هندي و ....تا حالا كه مشكلي ايجاد نكرده.مهم پذيرش جوامع است، همانطور كه هيچوقت بالگرد و چرخبال نتوانستند جاي هلي كوپتر را بگيرند ولي پيامك جاي اس ام اس را تا حدي گرفت.مردم چگونه راحت ترند ؟ اين مهم است.جوامع راه خود را ميروند.ببخشيد."
Recently by mahmood delkhasteh | Comments | Date |
---|---|---|
با یاد سید حسن مدرس، واضع تز موازنه منفی و از قربانیان استبداد رضا شاهی | 5 | Dec 02, 2012 |
گفتگو در باره فیلم کوتاه جامعه بی تفاوت | - | Dec 01, 2012 |
آشنایی هموطنان با منشور پیمان همبستگی ملی جمهوری خواهان | 4 | Nov 14, 2012 |