سالروز درگشت صادق هدایت (٤ اپریل، ٥١)
پنجاه و هشت سال گذشت، لیکن چو دیروز، ای غم و زارت
می دانم ، ای برادر، مچرز، جان من، ز این غم و زارت
تو گر بوفت کور بود، در هوی و حوس، ز این چرکیده روح
ای زجر مکش، ای ناتوان، چر کیده دل، میدانم، ای غم و زارت
در پیامت به کافکا، بس نشان دادی، این زجر و ستم
کل روحت پاره شد، ا ی روح پرور، می دانم، ای غم و زارت
در حاجی اقا، من دیدم، بس بدبختی، و اشفتگی
دیدم در چشمانت، بس غم، و بس نا امیدی، می دانم، ای غم و زارت
اسوده بخواب، جان من، غمت دگر پایان یافته
نه زجر، و نه ستیزه، بخواب عزیز من، می دانم، ای غم و زارت
Recently by مسعود از امریکا | Comments | Date |
---|---|---|
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم" | 19 | Feb 21, 2010 |
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد | 17 | Feb 17, 2010 |
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها | 20 | Feb 16, 2010 |