نقل است جماعت ممالک متحده واقع در ینگه دنیا. یوم آخر ماه آکتوبر را مفصلا جشن گرفته وبه عیش وعشرت وشادمانی مشغول میشوند وخودشان آنرا هالووین یا عید الاموات نام میدهندواین به آن سبب است که در آن یاد اموات به ذکر خیر کنندو تنها چیز که البت ندارد همین ذکر اموات باشد!! شاید هم سبب سخره و مزاح با ایشان باشد.وسنن مختلفه ورسوم متداوله در این یوم کثیروفراوان است وگاها بشرح مختلف کتابت میشود:
ونخست آنکه کدو حلوائی عظیم الجثه ابتیاع میکنندوداخلش راخالی میکنندوگاها شمع داخلش سوزانده وچشم ودماغ ودهان برایش درست میکنندآنرا مانند لانترن بیرون عمارت قرار میدهند .که هم باعث انبساط خاطر میشودو نشان هالووین است و جمعی میگویند که آن ارواح شریر از منزل دفع میکند(به عهده الراوئ)
ویکی آنکه اطفال صغیر هریک سبدکی برمیدارندو میروند عمارت به عمارت دق الباب کرده و به لسان انگیرزی به صاحب منزل میگوند: treat or trick یعنی که یا باید آبنبات بدهی یا تو را اذیت میکنیم !! و البته افراد عمارت هم باخوشروئی آبنبات و تنقلات به اطفال داده با آنها مزاح وشوخی میکنند.و بسیار شبیه قاشق زنی خودمان است.
لیل سه شنبه ۷ شوال المکرم برابر نهم برج عقرب بود.در منزل بیتوته کرده بودیم که دق الباب کردند دیدیم امیرخان است چاق سلامتی کرده ابراز داشت که امشب جشن و تظاهرات عظیم است در بلد سانفرانسیسکو وخوب است برویم تماشا کنیم! قبول کرده البسه چنج نمودیم و راهی شدیم و سانفرانسیسکو از بلاد کبیر و از پورتهای مهمه مملکت کالیفرنی است. تظاهرات وفستیوال هالووین در یکی از محلات معروف شهر است که استریت کاسترو نامیده میشود والبته چندان نام نیک ندارد و از مراکزالفساداست از این علت که محل تجمع مآبونین و مفعولین است و جماعتی که به گناه قوم لوط مشغولندو عوام آنها را گئ میگویند! و نعوذبالله در این مملکت این قبیل افعال قبح ندارد و گاها رجال قانونآوعرفآ به نکاح هم در میآیند.
یک فرسخ مانده به کاسترو.جماعت عظیم رویت شدکه در خیابان جمع شدند تماشا میکنند. قوا بلدیه و نظمیه هم مدخل و مخرج خیابان را بستند لابد تا ماشین داخل نشودو اسباب راحت رعیت شود.و بسیار شلوغ بود قریب نیم کرور رعیت أمده برای هالووین و میگشتند و هر یک ملبس به لباسی که آنرا کاستوم میگفتندو همه به شکل خوفأور و یا مضحکه من باب مثل یکی خود را به هیئت مرد خفاش نما(batman) یکی رجل خارق العاده(superman)و آن دیگر مانند آموات قبرستان و یا استخوان مردگان بود-مردکی فربه البسه قطاع الطریق بحری(piret)را در بر کرده بود. دخترکی پریرخ مشاهده کردیم که دوفقره بال به خود متصل کرده بود مانند ملائکه و استغفرالله از ملائک وجیه تر و جمیله تر!!
و از همه قبیح تر دو جوانک برهنه مادرزاد بدون ستر عورتین آمده بودند داخل جماعت واظهار می داشتند کاستوم ما نامرئی است!!و آژانها آنها را کار نداشتند!!و همه به رقص و پایکوبی وهلهله مشغول و مسکرات مینوشیدند.و ما با این عقل قاصر خود ادراک نکردیم که این چه ذکرخیراز اموات ورفتگان باشد؟! دو ساعت مانده به اذان صبح به منزل برگشتیم.
الاحقر: میرزا بایرامعلی
۸شوال سنه ۱۴۲۷ برابر دویم نوامببر۲۰۰۶
Recently by bayramali | Comments | Date |
---|---|---|
اونی که رفته دیگه برنمیگرده | 7 | Oct 26, 2011 |
محبوب آشنا - دوستت دارم بیا | 1 | Aug 10, 2011 |
در ستایش قیلوله | 4 | Jun 21, 2011 |
Links:
[1] //www.bayramali.blogfa.com/