سال قبل كاتوليكهاي آمريكايي براي انتخاب پاپي دعا ميكردند كه مدرن ستيز نباشد و به نص و روح اصول مصوبه در شوراي دوم واتيكان (سال 1965) وفادار باشد. مثلي است كه ميگويند خداوند همه دعاها را ميشنود ولي بعضي اوقات جواب حضرت باري <نه> است. مسلمانان در آن روزها دستي به دعا نداشتند، ولي شايد بهتر بود آنها هم دعا ميكردند.بهمحض اينكه كاردينال راتزينگر سابق <تيارا>ي رهبري كاتوليكهاي جهان را بر سر گذاشت، اسقف مايكل فيتز جرالد كه از سوي پاپ جان پل دوم مسوول گفتمان با مسلمانان بود با تقليل منصب بهكار ديگري گمارده شد و راهبان فرانسيسكن از مذاكراتشان با مسلمانان منع شدند.
پنج ماه بعد در دانشگاه ريگنزبرگ پاپ بنديكت شانزدهم اسلام را مستقيما مورد حمله قرار داد. البته مسلمانان از تكرار اين اتهام واهي قرون وسطايي كه اسلام با شمشير پيش رفته است و تنها ره آوردش به بشريت اهريمني و انسانستيزي بوده است يكه خوردند. اما اشكال سخنان پاپ تنها در اين نبود. پيام پاپ در رينگنزبرگ بر دو ادعاي عجيب اسكولاستيكي (مدرسهاي) استوار بود. نخست اينكه اديان عقلي كمتر از ادياني كه عقلمدار نيستند به خشونت متمايلاند. تاريخ درست عكس اين را اثبات ميكند: انتساب مفروضات منطقي <لوگوسنتريك( >كلاممحور) به خدا احتمال جنگ مذهبي را بيشتر ميكند. كجاي تاريخ صوفيان، عرفا و جبريون از تئوكراتهايي كه فكر خدا را با عقل خود سنگ ميزنند و معقولات خود را به خدا حمل ميكنند جنگجوتر بودهاند؟ ادعاي ديگر پاپ در ريگنزبرگ اين بود كه اسلام كمتر از مسيحيت عقلاني است و اين هم به هيچ وجه قابل دفاع نيست.
اگر پاپ به استناد كلمه لوگوس در ابتداي انجيل يوحنا خداي مسيحيت را عقلاني قلمداد ميكند. عقلانگاران مسلمان صدها دليل قرآني بر عقلانيبودن اسلام از آياتي كه كلمه <عقل> در آنها آمده دارند. اما بحث بر اين نيست كه كدام يك از اين دو دين عقليترند. واقعيت اين است كه اسلام و مسيحيت هر دو سنتهاي قرائت عقلگرايانه و عقلستيزانه داشتهاند. پاپ در ديد انتخابي خود از يك فيلسوف عقلستيز اندلسي بهنام ابن حزم نقل قول ميكند اما از ابن رشد فيلسوف بسيار مهمتر عقلگراي همان ديار نامي نميبرد. اين ابن رشد بود كه قديس توماس آكوئيناس را به آشتي عقل و وحي در سوما تئولوجيكاي خود راهبري كرد و اين عقلگرايي آكوئيناسي است كه مبناي موضع عقلگرايانه پاپ است. بهعبارت ديگر عقلگرايي مسيحي پاپ ميراثخوار و مديون تمدن اسلامي است كه در سخنان او محكوم به عقلستيزي شده است.
مسلمانان آمريكايي البته علاقهمند به گفتمان با پاپ هستند ولي نه بر اساس مباحثات قرون وسطايي از نوع آنچه از تريبون ريگنزبرگ انعكاس يافت. برخي صداها در واتيكان و در ميان كاتوليكهاي دست راستي آمريكا (از جمله جرج ويگال دوست قديمي و زندگينامهنگار پاپ) اصرار به دفاع از سخنراني ريگنزبرگ دارند و ميخواهند آن را مبناي گفتمان با مسلمانان قرار دهند. عجب حرفي است! اگر ما فرض عقلستيزي و رابطه آن را با خشونتستايي بپذيريم و اسلام را مصداق اين پيوند بدانيم ديگر چه محلي براي گفتمان باقي خواهد ماند؟
با همه اين حرفها ما در برابر خود راهي جز گفتمان پلوراليستي و جدي ميان مذاهب نميبينيم و ديدار پاپ از آمريكا هم بهانه خوبي براي آغاز دوباره اين گفتوگو است. شكي نيست كه قسمت اعظم نگرانيهاي اروپاييان در مورد اسلام ريشه در مسائل مربوط به فقر، مهاجرت و فواصل اقتصادي دارد. پاپ هم متاثر از همين دغدغههاست. اين مسائل در آمريكا مطرح نيستند. مسلمانان سياهپوست جزو لايتجزاي جامعه آمريكا تلقي ميشوند و مسلمانان مهاجر نيز در جامعه پذيرفتهشده و از نظر اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي دست كمي از همسايگان خود ندارند. عصبيت ضدمهاجر رايج در اروپا تاثيري در اسلامهراسي آمريكايي ندارد.
مولد فضاي ضد اسلامي در آمريكا وقايع يازدهم سپتامبر بود و علت تداوم اسلامستيزي فعاليت گروههاي فعال مذهبي و برخي لابيهاي خاص سياسي است. از اهم اينها جريان تاريخي عصبيت يا <نيتويسم> پروتستان است. پاپ قاعدتاَ بايد بداند كه آيين كاتوليك تنها در نيم قرن اخير از ابرهاي غليظ اتهام در آمريكا بيرون آمده است. هر تهمتي كه قبل از نيمه قرن بيستم به كاتوليكهاي آمريكايي توسط افراطيون پروتستان زده ميشد امروز نثار مسلمانان ميشود. به اين معني ميتوانيم بگوييم كه مسلمانان امروز كاتوليكهاي ديروزند. آن روز واعظان متعصب پروتستان، كاتوليكها را پيروان دجال (يعني پاپ) ميخواندند و به آنها اتهام وفاداري به نيروهاي خارجي (واتيكان) و ضديت با مدرنيته و تمايلات ضدعقلاني و ذات تئوكراتيك ميزدند. امروز هم تبشيران پروتستان از كانالهاي تلويزيوني خود و صهيونيستهاي مسيحي از ابركليساهايشان مسلمانان را با همان اتهامات هدف ميگيرند.
اگر قرار است مسلمانان به اصلاح مذهبي (به اصطلاح واتيكان <اجيرنمنتو)> خود دست يابند آنها نيازمند دست دوستي و حمايت معنوي و نقد عقلاني همسخنان كاتوليك خود خواهند بود نه جدلها و جدالهاي بيحاصل و رديهنويسيهاي قرون وسطايي. همه مذاهب در اين برهه خطرناك تاريخي نيازمند گفتمان تكثرپذيرانه هستند. اي كاش رهبران مذهبي نيز بهجاي ورود در گود دعواهاي قديمي و تلاش براي لنگكردن اسكولاستيكي يكديگر دست هم را ميگرفتند و در عين گفتمان عقلي و نقد منطقي به تنشزدايي ميپرداختند تا بتوانند در برابر مشكلات واقعي جهان، منجمله جنگهايي كه بهنام اساطير مذهبي افروخته ميشوند، بايستند.
First published in Etemad e Melli
Recently by Ahmad Sadri | Comments | Date |
---|---|---|
The Hurt Locker’s Missing Disclaimer | - | Apr 24, 2010 |
اوتی که گل بود | 7 | Feb 24, 2010 |
معنویت و پاکدینی روشنفکرانه - 2 | 1 | Feb 03, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Just take a look at this
by manchurian candidate (not verified) on Sat May 10, 2008 11:33 PM PDTJust take a look at this passge and see how diametrically opposite the facts are his delibrations:
با همه اين حرفها ما در برابر خود راهي جز گفتمان پلوراليستي و جدي ميان مذاهب نميبينيم و ديدار پاپ از آمريكا هم بهانه خوبي براي آغاز دوباره اين گفتوگو است. شكي نيست كه قسمت اعظم نگرانيهاي اروپاييان در مورد اسلام ريشه در مسائل مربوط به فقر، مهاجرت و فواصل اقتصادي دارد. پاپ هم متاثر از همين دغدغههاست. اين مسائل در آمريكا مطرح نيستند. مسلمانان سياهپوست جزو لايتجزاي جامعه آمريكا تلقي ميشوند و مسلمانان مهاجر نيز در جامعه پذيرفتهشده و از نظر اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي دست كمي از همسايگان خود ندارند. عصبيت ضدمهاجر رايج در اروپا تاثيري در اسلامهراسي آمريكايي ندارد.
Is this guy living in America or has he sheltered himself in his cocoon?
Islam is the current menace to humanity
by Anonymousone (not verified) on Sat May 10, 2008 10:45 AM PDTcenturies ago, leaders and clerics of christianity made the life like hell for hundreds of millions in europe and put a brake on progress of human kind for a long time. finally, the era of "enlightenment" arrived and european mankind could release itself of ruthless and savage treatment in thge name of god's rules.Now, centuries later, clerics and leaders of of another religion which is an incomplete "copy cat" of christianity and jeudaism, called islam, are trying to do the same to humanity. Thanks god and thanks to the "age of information" and internet, this time the power of mankind against such ridiculous and stupid claims and behaviors is much greater than before.
Islamic leaders and fanatics have provided all the good reasons that why this religion is evil and should be totally exterminated before it can cause more serious problems for humanity. whether pope or highest jewish mullah make peace with islamists or not, it does not matter any more. there is no room for insanity. Islam and Islamists should either fix themselves and make neccessary reforms to become more "humane" like christianity or be ready for the ultimate which means to be violently destroyed, exactly like it was imposed on humanity initially.
Watch what this akhond is saying
by Sibil (not verified) on Fri May 09, 2008 10:19 PM PDT//www.youtube.com/watch?v=WXZbIGJrDkg
As usual, very interesting perspective
by LostIdentity (not verified) on Fri May 09, 2008 07:28 PM PDTUnfortunately, today's mankind is too selfish; This leads us to be a hypocrite. We usually like to standup for our right when it comes to immediate and material gains. On the contrary, we usually like to outsource our social and ideological, and mental interests. So, we play selfishly to get to the top materially, but like to be a team player when it comes to taking care of matters at social level. This is the dilema the unspoken, passive and majority of people are flowing with. So, this makes the job of leaders most critical. Of course, habit of consumerism helps to feed the minds with the information that can only produce certain decisions at the voting stations (the only media that the majority come close to make decision).
So long as there is no personal responsibility for social issues, we shall see more disasters in the long run.
As far as religions are concerned, the major err of religious belief is DOGMATISM - I am right and everyone else is deemed to be astray. So long as this is a religious-man's doctrine, he shall be hostile to God and to almighty's creation!
I wonder if things will go well if we say ONLY God is The RIGHT and the measure of any mankind being somewhat RIGHT is our proximity to God.
Peace;
Logic & faith
by Fred on Fri May 09, 2008 04:13 PM PDTThe westernized Islamist’s wish for the religions to have a “logical dialogue” originally published in an Islamist Republic newspaper bespeaks of his disingenuousness about the basic tenet of any religion. Religions require faith, introduction of logic into this discourse is plain foolhardy. His guru, the Islamic Cultural Revolution founding member, Soroosh, has been trying his hand at this and finding it goes nowhere from time to time has had to change direction to yet another dead-end. That would be perfectly fine where it not that these Islamists are ruling over the Iranian nation and the heavy cost of these fruitless exercises which manifest themselves in policies are being forced on the enslaved Iranians.