اهداف، راهکار ها و هویت جنبش سبز

هجدهمین بیانیه میرحسین موسوی در سالروز راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد


Share/Save/Bookmark

اهداف، راهکار ها و هویت جنبش سبز
by Mir Hossein Mousavi
15-Jun-2010
 

بسم الله الرحمن الرحیم

در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم.

“فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض”

اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمین مى‏ماند.

از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال “رای من کجاست؟” زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟

به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم.

خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست.

اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد.

امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟

چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: “کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید.”

یاران عزیز راه سبز امید

یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود.جنبش سبز موجی از گفتگو درباره مسائل مهم و سرنوشت ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است.

امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند. و در عین حال علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفتگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند. مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است.

توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده اند:

طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست

با چشم های روشن براق

با گیسویی بلند به بالای آرزو

هرکس از او نشانی دارد

ما را کند خبر

این هم نشان ما

یک سو خلیج فارس

سوی دگر خزر*

یاران سبز راه امید

در آغاز سال جدید صبر و استقامت، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم می شود.

طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقه ها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راه حلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راه آهن بودند کسانی که می گفتند میان بد و بدتر، بد را انتخاب می کنند و این انتخاب پیوستگی آن زنجیره محکم به‌یاد ماندنی را ممکن ساخت. اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیت پذیری برای انتخاب این و یا آن شروع می شود.

این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید.

“تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین”

و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتری‌جویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است.

ریشه ها و اهداف

۱- بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوامفریبانه در تعاملات بین المللی، فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد.

۲- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.

۳- جنبش سبز حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی خود را جلوه گر ساخته است.

۴- بازخوانی تجربه معاصر در تلاش برای تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان میدهد که تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاءسطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت موثر احزاب و تشکل ها وهمچنین زمینه پردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد و این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار می گیرند.

راه‌کارهای بنیادین

۱- جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی فراگیر است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی هرگونه مطلق نگری شرک آلود، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش تاکید دارد. دیده بانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و به خصوص صاحبان اندیشه و عمل امری حیاتی است که می تواند جنبش را از لغزش به ورطه تمامیت خواهی و فساد بر حذر دارد.

۲- در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر ومخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه توزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز می انگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست

۳- گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی –واقعی و مجازی- و تعمیق فضای گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است.

۴- جنبش سبز در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیرملی وخارجی، در جستجوی راهی منزوی همراه با دگر ستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصب آلود نمیشود. عدالت، آزادی، استقلال، کرامت انسانی و معنویت ارزشهای جهانی هستند و تجربه آموزی از ملتهایی که برای دستیابی به این ارزشها تلاش کرده اند و همچنین استقبال از نقد و نظر مشفقانه همه آزدیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و کرامت انسانها تلاش می کنند از دیگر راه کارهای جنبش است.

هویت سبز

گنجینه ایرانی- اسلامی:

۱- جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند. ایجاد پیوند میان میراث ایرانی-اسلامی و شوق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از حکومت تنها راه حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجسته آن در جامعه ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحه امور جای می گیرند.

۲- رمز بقای تمدن ایرانی- اسلامی همانا همزیستی و همگرایی ارزش های دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت‌های ملی تاکید می ورزد و در این راه تقدس‌زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی‌بخشی درباره ویژگی های هویت آفرین آیین های ملی و مذهبی را وجه همت خویش قرار می دهد.

۳- ملت ایران در تاریخ مبارزات خویش برای کسب آزادی و استقلال، بارها خودباوری و اتحاد بر سر اصول را به نمایش گذاشته است. جنبش سبز ملت ایران با اتکا به این میراث گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی در تلاش برای تحقق اهداف خویش، دستیابی به اجماع آگاهانه بر خصیصه های هویت آفرین و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مورد نظر دارد و این امر را تنها با تکا به عقلانیتی میسر می داند که حاصل جمع خردهای مختلف و مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد.

۴- جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید. جنبش “ایران را متعلق به همه ایرانیان می داند”.

حق حاکمیت مردم

۱- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات به عنوان مناسب ترین شیوه تحقق این اصل مدنظر این جنبش قرار می گیرد. براین اساس، جنبش سبز تلاش های خود برای صیانت از آرای مردم را تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاقابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد.

رای و خواست مردم منشا مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز اعمال هر گونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم وحقوق بنیادین آانها دانسته و با آن مبارزه میکند.

۲- دستیابی به اهدافی چون آزادی و عدالت تنها بر پایه توجه به منافع ملی و حفظ استقلال میسر است. جنبش سبز با آگاهی از این امر، نسبت به هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مبارزه می کند و این مسئله را در زمره موازین محوری خویش می داند.

ارزش های جنبش سبز

کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت

۱- نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی وحقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمی تواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری، مدارا، گفتگو، حل مسالمت آمیز مناقشات و صلح طلبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانه شبکه های اجتماعی غیر دولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است.

۲- جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار می دهد. این جنبش با اعتقاد به اینکه “مردم” تنها قربانی خشونت در هر زمینه ای خواهند بود، گفتگو، مبارزه مسالمت آمیز و توسل به راهکارهای غیر خشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. جنبش سبز با توجه به شرایط و مقتضیات، از کلیه ظرفیتهای مبارزه مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد.

عدالت، آزادی و برابری

۳- عدالت جایگاه والایی در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز به خود اختصاص می دهد. توزیع عادلانه امکانات، چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام شود.

گسترش عدالت در جامعه تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم بر کشور – در عرصه داخلی و خارجی- کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادها و قدرت های سیاسی، طبقاتی و اقتصادی عمل کند و بتواند توسعه اقتصادی و ترقی کشور را به نحوی که رفاه و عدالت اجتماعی برای همه مردم ایران فراهم شود، تضمین کند.

۴- جنبش سبز با عنایت به لزوم تامین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار و طبقات اجتماع، بر پیوند با اقشار متوسط و کم درآمد اجتماع -که در برابر فشارهای اجتماعی/سیاسی ضعیف‌تر هستند- تاکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب حقوق اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تاکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، یگانه راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را “حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش” در تمامی ابعاد می داند.

۵- برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی است که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن تاکید دارد. نفی هرگونه انحصار فکری، رسانه ای و سیاسی و همچنین مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحه اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطه سیاسی (استبداد و انحصار طلبی)، اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و فرهنگی (وابستگی و تقید فکری) تلاش شود. جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هر گونه تبعیض جنسیتی و حمایت از حقوق اقلیتها و اقوام تاکید ویژه دارد.

۶- جنبش سبز بر این باور است که امنیت تنها امنیت دولت نیست، امنیت انسانی تک تک شهروندان ایرانی است. امنیت برای آحاد مردم باید برقرار شود تا آزاد از ترس و رها از نیاز تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخله نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی، هر گونه دخالت افراد غیر مسول در امور انتظامی و سلطه نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی مخل امنیت دولت و ملت است. استقلال قوه قضاییه، عدم مداخله نیروهای نظامی در امور سیاسی و اقتصادی و برخورد با سازمان دهندگان و اعضاء گروههای موسوم به لباس شخصی از خواستهای جدی جنبش سبز است.

۷- اجرای تمامی اصول قانون اساسی و به ویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم) هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش سبز است.

۸- آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیر قانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروهها و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش های کارگری، جنبش های اجتماعی و امثال آن، و همچنین محاکمه عادلانه آمران و عاملان تقلب در انتخابات، شکنجه و کشتن معترضان به نتیجه انتخابات، و افشاء و محاکمه نظریه پردازان و حامیان خشونت در لایه های مختلف حکومت از راهکارهای روشنی است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد.

اخلاق مداری و احترام به خلاقیت های فردی و اجتماعی

۱- با کمال تاسف باید اذعان کرد که اتخاذ سیاست های نادرست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از سوی حاکمان به افول اخلاق و تنزل سطح سرمایه اجتماعی در جامعه منجر شده است. جنبش سبز با تاکید بر ضرورت احیای اخلاق به مثابه فصل مشترک و پیوند دهنده حیات اجتماعی مردم ایران، در مبارزات خود برای اجرای حقوق ملت، کاملا نسبت به اصول اخلاقی پایبند خواهد بود.

۲- جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. مرور تجربه تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها همواره و در بزنگاههای تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک والای خویش را به منصه ظهور رسانده اند و با تکیه بر قوای خلاقه خویش، راه را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته اند.

جنبش سبز بر پایه اصول و مبادی بنیادین خود، با تکیه بر شبکه های اجتماعی بر فهم، اندیشه و نوآوری های مدنی ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون عدالت و آزادی را به شکوفایی این خلاقیت ها منوط می داند. شعار “هر ایرانی، یک ستاد” اینک می تواند به شعار “هر ایرانی، یک جنبش” تبدیل شود.

قانون گرایی و مذاکره

۱- جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی انقلاب اسلامی و با اتکا به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفته پس از انقلاب – به خصوص در عرصه روابط ملت و دولت- برپایه میثاق مشترک مردم ایران یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است.

۲- در این راستا، “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون و الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر شده است رهایی یافت و در راه ترقی و توسعه میهن گام برداشت. جنبش سبز در عین حال کاملا توجه دارد که قانونگرایی به معنای استفاده ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیله اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان قرار نگیرد و خشونت، بی عدالتی و تبعیض قانونی نشود.

۳- قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.

۴- گسترش جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی در زمره اصول اساسی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی و همچنین کاستن از تبعات ناخوشایند بحران موجود مستلزم مذاکره و گفتگو میان نمایندگان گروه‌های مختلف فکری و سیاسی است و در این راستا از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.

۵- این جنبش خواهان قدرت بخشی به اقتصاد کشور در صحنه بین‌المللی و سرمایه گذاری و افزایش قدرت خرید مردم ایران است. جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزتمند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شان ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است.

همراه کوچک جنبش سبز

میرحسین موسوی

_______________

* استاد شفیعی کدکنی

جرس
www.rahesabz.net


Share/Save/Bookmark

 
ghalam-doon

I saw something here that I liked :)

by ghalam-doon on

"The only website in which some people are truly living in a parallel universe separated from ours is Iranian.com."

I'm not a regular contributor to this website, but I have the same feeling about some of the contributors on this website. It seems to me that they don't live in the real world. Or their virtual world and real world never converge.

People who voted for Mousavi live in the real world. They saw an opportunity to better their lives. They might not like Mousavi, but between bad and worse, they chose him.

People who dismiss anything that comes out of this mullah-lover S.O.B.'s mouth, live in their own dream land. They dream of an Iran that does not exist anymore. A fantasy land with King and Queen and a lot of people dressed up for a custom party.


MM

The Kurds confirmed that a strike works better than a protect

by MM on

It is totally understandable that the people of Iran are just mad as hell about the regime and some are willing to give their blood for freedom via demonstrations on the streets of Iran.  But, the regime also showed that they talk about god, but they know nothing of humanity and being rahman / rahim. 

A few weeks ago, when the brutal IRI murdered 4 Kurds, it angered the whole Kurdish province.  But, judging from the number of the IRI thugs imported immediately before the executions, the Kurds knew that the regime was ready to murder as many other Kurds to silence the opposition. 

Instead, the Kurds just stayed home and had a general strike in the Kurdestan.  The regime was scared to death that the strike would grow to a national strike.  So, my suggestion is to encourage a general strike instead of a permit that the regime is ready to pounce on, beat the demonstrators, jail them and torture/kill them. 

A general strike that cuts the income to IRI will scatter them in their holes faster than the blood of our precious young Iranian men and women.  See Prof Sharp's "198 tactics for civil disobedience" article in Farsi.


Anahid Hojjati

Excellent comments on this thread. You have to read.

by Anahid Hojjati on

Dear friends,  I love some of the comments on this thread.  Laleh, Majid, DavidET, Oktaby, Mehrban and some other friends have many valid points in their comments. "shahabshahab" was also right  where he wrote:"The right leader, when the killings and beatings started would have shouted from the top of his longs, saying: sopt! or we will destroy you! He should have shouted: we will take our country back! We will not let you thugs beat  our people!"

 


Anonymouse

اینم یک کلام از دان کینگ ایرانیان دات کام

Anonymouse


Everything is sacred


Anonymouse

Leaderhip is claimed by all

by Anonymouse on

Last year he rallied hundreds of thousands in Tehran with a permit and that made the regime panick.  In fact the whole idea of a non-violent movement is to use tactics that shows the injustice as much as possible.

When you ask for rally and they say no, you can refer to them as not accepting their own law and that is actually one of the main tactics that people have used in this debate.

One of the major arguments these days is that Khamenei is not "followed" by all and it is legal.  That holding public rallies is legal but they don't allow it.  These are all the things that regime claims but they deny in action, Ahmadi goes to Ghiyas Abad and claims Iran has the most freedoms and wants to liberate Americans.

So you try to reach as many people with as many allowable media as you can.  You don't sit around and talk about should I or shouldn't I ask for a permit, should I or shouldn't I be brave, should I or shouldn't I risk people's lives.  You just do it.  He did it.  Many approve and many disapprove. 

It's like many went and voted and many mocked and didn't.  Now you tell me, how many voted and how many mocked?  Same ratio now, except more people joining those who voted and expanding the same movement.  The trend is getting better.

These are the kind of day to day discussions that matter to people.  We can mock it or we can understand it.  Either way the discussion doesn't end here.  I'm sure if Mousavi dies for this cause some will still mock him like his life was worth nothing and then they'll ask for secular democracy with cherry on top. 

Everything is sacred


Fred

عقل معزول

Fred


مهربان،

 زنده یاد دهخدا بیتی دارد که بدرد ایندست استدلالات حضرات اسلامیست و غیره  میخورد.

 در دیاری که عقل معزول است    هر چه خواهی بگو، که مقبول است 


Mehrban

Leadership

by Mehrban on

To ask for a mojavez from IR to fight it is a joke (because of course they will say no).  You either have the demonstartions and pay the price (which I am against) or say man this too dangerous and I (Mousavi) as the leader of this movement call the demonstrations off. 

To ask IR for permission and fold when they say no and THEN have the odacity to say we are still standing strong is a joke.   

 


Anonymouse

مهربان جان چی‌ چی‌ رو گل گفتی‌؟!

Anonymouse



رفت مجوز بگیره گفتن نخیر.  بیاد سینه مردم رو سپر کنه چند صد نفر دیگه رو بکشن که ما گل بیشتر بگیم؟ جنگ چریکی راه بندازیم؟

فعلا همین اعلامیه رو داشته باشیم تا بعد.  بعلاوه و مهم تر از همه چیز، اگه قراره کار مهم تری شخص دیگری صورت بده خوب بیاد انجام بده دیگه.  منتظره چی‌ نشستین؟  موسوی اصلا مرد، سقط شد، این گوی و این میدان، مجوز هم که نمیخواین، دور از جون، دور از جون منظورم شما نیستین ولی‌ مرگ می‌خواین برین غیاث آباد.  اونجا جواز هم احتیاج نداره!

Everything is sacred


Mehrban

Laleh Gilani, gol gofti

by Mehrban on

Agha y mohtaram e Mousavi, koja istadeiid?!!!!!!!


Anonymouse

اعلامیه حقوق بشر چه ربطی‌ به اعلامیه حقوق موسوی داره؟

Anonymouse


حقوق بشر ماله خارجیهاست.  ما ایرانیها حقوقمون با دنیا جداست.  ساعتی‌ حقوق نمیگیریم کیلویی حقوق میگیریم! 

Everything is sacred


David ET

پس چی‌ شد حقوق بشر ؟

David ET


اعلامیه جهانی حقوق بشر ـ ماده ۱۹ 

هر کس آزاد است هر عقیده ای را بپذیرد و آ نرا به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رأی بدون مداخله اشخاص می باشد و می تواند به هر وسیله که بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و آنرا انتشار دهد”. -اعلامیه جهانی حقوق بشر ـ ماده ۱۹

هجدهمین بیانیه میرحسین موسوی  

- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد. 

جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند


Anonymouse

Sinibaldi is that French or Spanish? Nothing bad is it?!

by Anonymouse on

Everything is sacred


Sinibaldi

Afin sensacion.

by Sinibaldi on

Con la fuerza  de la rima esa  nube de viento regresa, en el  dulzor de la  mañana; siento el sabor de  la noche encantada que lucida viene regalando la luz.   Francesco Sinibaldi

Anonymouse

Mrs. they posted this photo to accomodate his cynics!

by Anonymouse on

Everything is sacred


TheMrs

Scary

by TheMrs on

Sorry but this is a really bad picture of Mousavi. Why are his eyes so wide open and staring straight at you? If you move to left and right, his eyes will follow you.


Anonymouse

Mousavi can/has lead millions. Others couple of thousands max

by Anonymouse on

All I see bottom line is that those (not necessarily those in this thread) who encouraged people not to vote and were yawning suddenly woke up after the Green movement announced it's presence.  They tried to attach themselves to something that they did not claim before.

It's like sticking your head in a photo that doesn't belong to you to be photographed!  Like when Cheney-Wolfowitz-Bush cherry picked the intelligence report. Like claiming chicken has one leg. In the 80s a massacre was waged against political prisoners.  This question was asked during the campaign and it was answered and people chose to stick with Mousavi and voted for him.

Which part of people voting for Mousavi is not clear?  Who should we blame for people's ignorance?  Is it ignorance?  Was it ignorance when they took to the streets?

I tell you what, one of these days I'll seize power and then I'll give you all whatever it is you want.  Secular democracy with whipped cream through the vazoo! 

Everything is sacred


G. Rahmanian

Dear David ET,

by G. Rahmanian on

Neither Mousavi nor anyone else can monopolize such a great movement. As I mentioned earlier the presidential election was just an excuse for people to come out in tens of millions all over the country and oppose the brutal regime.

Mousavi can try as hard as he wants to give the movement an Islamic face, but this isn't an Islamic movement, at all. It's a people's movement and there's huge difference between the two. 

  


David ET

موسوی رسما سکولار ها رو از جنبش سبز بیرون کرد

David ET


با این بیانیه موسوی رسما سکولار ها رو از جنبش سبز بیرون کرد ، یعنی اصلا ادعا کرد که سکولار ها جزو جعبش نبودن و نیستن.... مثال ها در بیانیه زیاده، این یک مشت ، نمونه خروار

 

- جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد. 

 جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند

 

یعنی آنها که جمهوری اسلامی و یا استمرار حضور دین را قبول ندارند اصلا جزو جنبش سبز نیستند  , با این همه نمیتوان منکر این شد، که این بیانیه همزمان بیشترین و مشخص ترین خواسته های مدنی ، حقوقی .... سکولار)  از سوی موسوی را در بر داشت )...

 پیشنهاد میکنم که سکولار ها که از جنبش سبز بیرون شده اند، از این به بعد خودشون را مغز پسته ای اعلام کنند


shaayad keh

مرسی

shaayad keh


مرسی از راهنمایی های همگی..از گیجی درم اوردین. من کافر که عقلم نمیرسه ولی خداا رو شکر که این همه نظریه های خوب و درست هست که نجاتمون بده. من که عقلم قد نمیده ولی چشم امیدم به شماهست که پاشین یه کاری بکنین.

موفق باشید همگیو خلاصه همه آزادی ایران و میخوان 

Shaayad Keh


Ahura

مذهبییون سر و ته یک کرباس

Ahura


 در دل این گفتارهای تکراری، به درازی طومار گناهان ملاها در روز مکافات، نخست وزیر سابق سر بسته یا آشکارا چنین میفرمایند:   ۱. ادامه حکومت اسلامی با قانون اساسی‌ که شامل ولایت فقیه است.    ۲. بر گشت به راه و روش رهبر انقلاب اسلامی. 

 ولی‌ بسیاری از ملت آگاه ایران در پی‌ حکومت ملّی‌ مدنی و جدا از مذهب است. تنها از بد حادثه مجبورند که اعتراض شان را در لفاف عربی‌ بپیچند که زنده بمانند. جنبش سبز هم مدتهاست که از این اسلام زدگان سر و ته یک کرباس گذشته و "جمهوری ایرانی‌" می‌خواهد. بدون کوچکترین تردید اسلام ملاها و قوانین شریعه آن با تساوی حقوق زن و مرد یا مسلمان و غیر مسلمان و یا حقوق بشر مغایرت دارد.


oktaby

چیزی که شما رو گیج کرده، گیجی خودتونه

oktaby


چیزی که شما رو گیج کرده، گیجی خودتونه که فرق جنبش ایرانی‌ و اسلامی رو نمیدونین و دنبال یه گروه میگردین که دنبالش راه بیفتین و سینه بزنین به امید اینکه مملکت رو نجات بده. این بابا اگه مملکت درست کن بود که این سرطان رو کمک نمیکرد درست بکنه و به جون ایران بندازه که حالا بخواد واسهٔ ما شیمی‌ درمانی راه بندازه. حرکت مردم هم دیر یا زود شروع میشد و نه ایشون نه هیچ کسی دیگری به جز جوونهای ایران می‌تونن به اسم خودشون بزارن یا به خودشون ببندن. این فرصت رو هم همین جوانها بهش دادن و فهمیدن این قهرمان از توش در نمیاد و به زودی اون رو هم از همون جوونها خواهید شنید.

این حرفاش رو هم خوشتون اومده چون نرمیش و خوشگل ایش به دلتون می‌شینه، انگاری قشنگ تر از اینش رو امام محبوبش "حضرت امام خمینی" جونش نگفته بود.  دلتون هم نمیخواد که خدای نکرده کسی‌ بگه بالای چشمش ابروست یا تو زرد که میخوره تو سر جنبش. این آقا این فرصت رو داشت که خودش رو نشون بده و داد. آقای موسوی میتونه جزوه جنبش باشه نه رهبرش. اون جنبشی هم که با حرف و انتقاد و فکر گروهی نمی‌تونه خودشو تکامل بده همون بهتر که تو سرش بخوره. شما میخواین یکی‌ بهتون بگه که دوست و دشمن کیه و جاشون کجاست. وقتی‌ هم بهتون میگن، نق و چونه میزنید و احساسات تون جریحه دار میشه. حالا میخواین دنبال این راه بیفتین کسی‌ جلوتون رو نگرفته. این شما، این هم موسوی و راهش.

یه مدت دیگه که دیدید این نه حرفش حرفه نه راهش راه، و خفّت اسلامی هم عین خیالش نیست و سر فرصت این بابا رو هم سرشو میکنه زیر آب، باز هنوز دو قدم مونده تا بیدار شین. باید اول گریه کنین، تقصیر اون‌هایی‌ که دنبالش راه نیفتادن بندازین و افسوس بخورین تا بالاخره  متقاعد بشین که قاتلش همون جمهوری اسلامی بود که این سنگشو و خمینیش و رهبرش رو به سینه میزد و می‌خواست از تو اسلام دموکراسی در بیاره، نه کسانی‌ که میگفتن این امام زاده کور میکنه ولی‌ شفا نمیده.

اون روز از گیجی هم در میاین. دیگه احتیاجی‌ هم ندارین که کسی‌ بهتون "بگه" جنبش کیه، راه چیه و چرا نصفه حامله نمیشه.

شما هم سلامت باشی‌

 

 

OKtaby


shaayad keh

Thank you G. Rahmanian

by shaayad keh on

 I agree with you and thank you bringing that up.Something "worthy" needed to happen to break the camel's back and that was the election.

Over thirty years people suffered and the election brought them out screaming. The chain killings did not, the killings of Kords did not, the.... I could go on and on. But the election did. Why do we want to ruin this great opportunity to get at least a small piece for us?

شاد و خرم باشید

Shaayad Keh


Majid

دوست من

Majid


 

میگن در جهنّم مار های غاشیه ئی هست که آدم از ترس اونها به اژدها پناه میبره!

«مادران خاوران» تحت لوای نخست وزیری همین آقای موسوی به عزای جگرگوشه هاشون نشستن!  اون زمان رئیس جمهور عددی نبود «طبق قانون اساسی اون زمان، بعداً اختیارات نخست وزیر رو محدود کردند و منتقل کردند به ...گلاب به روتون......رئیس جمهور»!

«شما از کجا و با چه آماری میدونی که عزاداران خارران طرفداران موسوی نیستند.»   شوخیت گرفته دوست عزیز؟تو ایران نبودی؟ از عکسهای موجود در اینترنت و قیافه های ماتمزده شون  نمیخونی ؟ خدا نکنه برای خودت پیش بیاد، خودت میتونی هواداری کسی رو بکنی که سینهء سبز فرزندت رو با سرب داغ سرخ کرد؟

قبلاً هم گفتم «جنبش سبز سر باز کردن دمل چرکین سی و یک ساله ای هست که رهبریش خیلی ماورای آدمهائی مثل این شرکای جرم هست»،  رهبر های این جنبش اون کسانی هستند که علیرغم فرمان عقب نشینی این آقایون در روز ٢٢ خرداد امسال جونشون رو میگیرن کف دستشون و به یزید زمانه میگن  نه!!


G. Rahmanian

Elections!

by G. Rahmanian on

The presidential election was the last straw and not the only reason people rose against the murderous regime in Iran.

 


shaayad keh

آقای مجید عزیز

shaayad keh


شما از کجا و با چه آماری میدونی که عزاداران خارران طرفداران موسوی نیستند. آیا اگر این جنبش برای موسوی و رای من کجاست جرقه نمیزد برای چی میزد. آخه چطور میتونی این جنبش رو از موسوی جدا کنی. این کارو خونخواز جمهوری اسلامی هم هنوز جرئت نکرده بکنه.

شاد و خرم باشی

Shaayad Keh


shahabshahab

The People need an Energetic Leader!

by shahabshahab on

Mousavi may be a nice person, which he is, but he lacks eneregy requisite for leading the yong Iranians. He does not react well to shocking incidents of murder, torture, rape, and beatings. When they killed his nephew in broad daylight, he simply said that "Man Mottasser shodam. I became saddened!!

The right leader, when the killings and beatings started would have shouted from the top of his longs, saying: sopt! or we will destroy you! He should have shouted: we will take our country back! We will not let you thugs beat  our people!

He did none of that. He can't. He is too sheepish, too meek. He would do well as the head of a religious school or something kike that.


Majid

...............

by Majid on

 

بنظر من کسی تو سر این جنبش نمیزنه، جنبش در ذات خودش قداست و پشتیبانیی رو داره که نفی سی و یک سال تحقیر به کرامت انسان رو مدّ نظر قرار داده، تو سری رو به کسی میزنن که در زمان خودش مادران خاوران رو به عزای ابدی نشوند و حالا قصد داره همون نظام رو آب توبه سرش بریزه! مثل «بت»ش سوار موج نارضایتی مردم از وضع موجود بشه و  سی و یکسال دیگه سواری بگیره!


shaayad keh

این همه انقلابی هست و ما هنوز هشتمون گرو نهمونه...

shaayad keh


 چیزی که منو گیجم کرده اینه که این کسانی که براحتی تو سر این جنبش میزنن فقط تو سری زدن بلدند و هیچ جای گزینی برای حل مساله ندارند.

شاد و خرم باشید 

Shaayad Keh


Darveesh

iran must have nuke and even h

by Darveesh on

m-a-d


LalehGillani

مجوز گرفتید؟

LalehGillani


میرحسین موسوی نوشت: "قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم."

کجا ایستاده اید؟ مجوز گرفتید؟

شما که با مجوز شورای نگهبان در انتخابات شرکت کردید، شما که بدون مجوز راهپیمایی نمیکنید، برای ایستادن هم نیاز به مجوز دارید. بدینوسیله تقاضا میشود که درخواست مجوز کنید و بعدا نتیجه را به ما اطلاع دهید تا ملت ایران بداند که تکلیف چیست.