من بیتا بختیاری هستم که تا همین امروز ادیتور خبر رادیو زمانه بودم. متاسفانه به خاطر مشکلات فراوان ناشی از ناکارامدی شورای سیاستگذاری و سردبیری این رسانه، به همراه همسرم بهنام قلیپور که خبرنگار رادیو زمانه بود، از این رادیو استعفا کردیم. با توجه به این که شما پیشتر نیز اخبار مربوط به این رسانه را در iranian.com منعکس کرده بودید، من شرح ماوقع را که در وبلاگ کافه تیتر نوشتهام و به طور گسترده هم در فیس بوک و بالاترین منعکس شده، برایتان ارسال میکنم که در صورت صلاحدید در ایرانیان منتشر کنید.
با سپاس
بیتا
********
بهنام و من، امروز بعد از سه سال از بخش خبر رادیو زمانه استعفا کردیم. من در این بخش از زمانه در همه سطوح کار کردهام. به عنوان خبرنگار ساده و مترجم تا ادیتور خبر. کار در زمانه یکی از درخشانترین دورههای حرفهای من و بهنام بود. به خصوص از پس از انتخابات ریاست جمهوری که توانستیم در حد خودمان، اخبار جنبش سبز را در این رسانه منعکس کنیم و تا اندازهای سهم کوچکی در اطلاعرسانی درباره حوادث این دوران داشته باشیم.
اما آنچه ما را واداشت تا از زمانه کنارهگیری کنیم، برخوردهای غیرحرفهای و غیرمسئولانه فردی است که به ناحق «سردبیری» این رسانه را به چنگ آورده است.
این فرد متاسفانه نه تنها فاقد ابتداییترین تواناییهایی است که یک سردبیر باید دارا باشد، بلکه به لحاظ فردی نیز فاقد تعادل در تصمیمگیری است و مثل رئیس دولت دهم، مدام دروغ میگوید و فرافکنی میکند.
بخش خبر زمانه یکی از بخشهایی بود که با مقاومتهای بسیار از گزند ایدههای غیرکارشناسانه وی به دور مانده بود، اما من و بهنام دیگر از این جنگیدن مدام خسته شدیم و این بخش را به او وانهادیم تا نیروهایی که از نظر او «حرفهای» هستند و از نظر ما الفبای خبرنویسی را هم نمیدانند، در این بخش به کار بگمارد.
سردبیر رادیو زمانه همانطور که خودش به راحتی و با کودتا به این جایگاه رسیده، فکر میکند هر کسی میتوانند در بخش مهمی مثل خبر کار کنند. او که اصلا حوزه رسانه و حتی فضای سیاسی داخل ایران را نمیشناسد و سابقه فعالیت رسانهای نیز ندارد، ضعف و ناکارآمدی خود را با به کار گرفتن اکتیویستهای پناهندهای که دچار مشکلات مالی هستند و به پول نیاز دارند، جبران میکند؛ نقض مستقیم حقوق بشر در رسانه مدعی حقوق بشر، رسانهای که بودجهاش به نام آزادی بیان و حقوق بشر تامین میشود.
این فرد حتی با استفاده از همجنسگراها در ترکیه و پرداخت پولی ناچیز به آنها، سایت زمانه را اداره میکند. پولی که هم برای افراد نیازمند به آن، قوتی لایموت فراهم میآورد و هم این فرد بیکفایت را از گزند فشارهایی که وزارت خارجه هلند به علت موضوع تامین بودجه به این رسانه وارد میکند، دور نگه میدارد.
مدیر رادیو زمانه که خانمی خارجی است و فارسی نمیداند و متوجه نیست که در این رسانه چه میگذرد و چقدر افت کرده است و مسئولان وزارت خارجه هم تنها به میزان بودجه زمانه فکر میکنند. پس حالا که نظارتی نیست، چه بهتر که زمانه از نیروهای قدیمی و حرفهای خالی شود و به جای آنها نیروهایی بر سر کار بیایند که فکر کنند «سردبیر» تقلبی زمانه، واقعا سردبیر است و به او و ایدههایی که هر کسی که چند روز هم در رسانه کار کرده باشد، از شنیدن آنها خندهاش میگیرد، چشم بگویند.
متاسفانه برد رادیو زمانه (شورای سیاستگذاری) هم به جای بازخواست این فرد و هشدار جدی به او درباره کارش و حتی تهدید به اخراج، وی را به کلاسهای آموزشی میفرستد. سردبیر رادیو زمانه باشی و تازه آموزش ببینی!
قصد نوشتن جزئیات ناتوانیها و اشتباهات فاحش وی را ندارم، چرا که هم مثنوی هفتاد من کاغذ است و هم نمیخواهم بیان این جزئیات، استعفای من و بهنام را شخصی جلوه دهد.
اما مسئولان پرس ناو و برد زمانه، باید به این مسئله به طور جدی پاسخ دهند که وقتی مردم ایران برای مبارزه با دروغ، سینه جلوی گلوله سپر میکنند، چطور آنها فردی را که نماد عینی ناکارآمدی و دروغگویی است، بر سر کار نگه داشتهاند؟ آقایان برد زمانه، میدانید از زمان مسئولیت «سردبیر محترم»، تاکنون چند نفر از نیروهای حرفهای از این رسانه اخراج شدهاند و یا شرایطی برایشان فراهم شده که رفتن را بر ماندن ترجیح دادهاند؟
در شرایطی که رسانههای داخل ایران با مشکل سانسور فراوان مواجه هستند، خبرنگاران یا آوارهاند یا گوشه زندان و یا از بیم دستگیری سکوت اختیار کردهاند، شما چه زمانی میخواهید مشکلات زمانه را سامان دهید تا روزنامهنگاران حرفهای، در آرامش و به صورتی شایسته، مسائل ایران را پوشش دهند؟ حل کردن مسائل زمانه که با تعویض این فرد بیکفایت رفع میشود، چقدر باید زمان ببرید؟
شما اگر هم دستی در رسانه نداشته باشید، بالاخره میتوانید از چهار نفر که در این عرصه فعالیت میکنند بخواهید رادیو زمانه را به لحاظ نیروی انسانی و محتوایی ارزیابی کنند. زمانه دارد از دست میرود، از دست رفته است، چه اتفاق باید بیفتد تا شما به خود بیایید و اقدامی جدی انجام دهید؟
چند نفر دیگر باید از زمانه اخراج شوند؟ چند نفر دیگر باید از زمانه کنارهگیری کنند؟ چه اندازه دیگر باید این رسانه بدنام شود تا شما متوجه شوید مسئله خیلی جدی تر از آنی است که فکر میکنید؟ آیا باید همه مسائل زمانه را رسانهای کرد؟ با همه جزئیات؟
زمانه ملک طلق کسی نیست که در چند صباح مسئولیتش هر طور خواست با آن رفتار کند، زمانه متعلق به همه مخاطبان و همینطور وامدار کسانی است که سالها در این رسانه و برای این رسانه زحمت کشیدند. روزی زمانه پر بود از نامهای بزرگ، مطالب جذاب و بکر و حالا....
به هر حال به عنوان خبرنگاری که کودتای ۲۲ خرداد از ایران آوارهاش کرد، وظیفه داشتم درباره وضعیت نامناسب حرفهای «سردبیر» زمانه اینجا روشنگری کنم. این ادامه همان رسالت خبرنگاری است. حالا دیگر برد زمانه و مسئولان پرس ناو باید به خود بیایند و رفع مشکل کنند. سکوت ۹ ماههام هم علاوه بر تلاش برای اصلاح، به خاطر همزمان شدن زمان کودتای «سردبیری» در زمانه با آوارگی ما بود.
لازم میدانم از مهدی جامی که پس از پلمب کافه تیتر با پیوستن ما به زمانه موافقت کرد و در این سالها به لحاظ حرفهای و شخصی، لطفهای بزرگی در حق ما کرد و همینطور از حسین علوی که هم برایمان پدری کرد و هم با اعتمادی که به طور ویژه به من داشت، فضای مناسبی در زمانه برایم فراهم آورد، به نیکی یاد کنم. برای همکاران قدیمی باقیمانده در زمانه هم آرزوی صبر دارم.
۱۷ خرداد ۸۹
titrcafe.blogspot.com
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
خواهر مستعفی، یعنی استعفا داده:
خلفای راشدینTue Jun 08, 2010 03:37 PM PDT
پس از حمد وسپاس درگاه احدیت :
خیلی از خواهر نازنین عذر میخوام، ولی ما ایرونی جماعت، جون توی
جونمون بکنن، بعد از هزار سال هم باز ایرونی هستیم. نه مدیریتمون، نه
کارکردنمون، و نه استعفا دادنمون به گرد پای ادعا هامون نمیرسه. از من که
غیر از دعا کاری بر نمیاد. الهی خدا بهت آنقدر بده که خودت یه رادیو باز
کنی، که من اگه زنده بودم ببینم چه جوری با آرا و سلیقههای مخالف برخورد
میکنی. با رئیس که نساختی، ببینیم با مرئوس چه خواهی کرد.
راستی چرا از رادیو زمانه استعفا کردید؟
Vandad ZamaniTue Jun 08, 2010 11:15 AM PDT
با سلام به عنوان یک همکار فریلنس جدید که از حدود 8 ماه پیش با آمدن سردبیر جدید شانس و افتخار همکاری با زمانه نصیبم گشته است بعد از خواندن نامه استعفای شما سئوالات کمابیش صنفی به ذهنم خطور کرده است که امیدوارم همکاران مستعفی و سردبیر زمانه پاسخی برای آنها داشته باشند.
به عنوان یک روزنامه نگار به صراحت مشخص نکردید که چرا استعفا دادید؟ آیا با اضافه حقوق درخواستی شما مخالفت شد؟ یا حقوق همیشگی شما به زیر سئوال رفته بود؟
آیا زمانه با کسری بودجه واقعی دست به گریبان است ؟
آیا به فکر و صداقت صنفی تان رسید که پرداختهای چند هزاریورویی به نویسندگان ثابت قدیمی و حتی فریلنس که دو سال زودتر از امثال من با زمانه شروع به همکاری کرده اند ممکن است در عمل از بودجه سالهای آینده و درآمد زیر خط فقر نویسندگان ارتزاق می کند؟
چرا اشاره نکرده اید که چه اشکالی دارد که از پناهندگان برای ژورنالیسم شهروندی با هزینه خیلی کمتر همکاری به عمل آید آنهم در بحبوحه فشار هر روزه هلندی ها برای کم کردن هزینه های رادیو زمانه؟
آیا آمار بازدید کنندگان زمانه در واقعیت کمتر از قبل کشته است؟
ایا واقعا رادیو زمانه می تواند جدای از سلیقه ها و تصمیمات سردبیر جدید به صدها نویسنده بر سیاق متداول گذشته حقوق پرداخت کند؟ آیا پروسه بحث و گفتگوی بین شما و سردبیر واقعا به بن بست رسیده بود؟
آیا می دانید که در اکثر رسانه های معتبر جهان دیگر خبری از روزنامه نگار و همکار ثابت نیست و از آن مهمتر آنکه درآمد میانگین ده ها هزار نویسنده اینترنتی در ممالک غربی نیز زیر 700$ است؟
به امید بازگشت شما وهمه فرهنگیان دلسوز ایران به رادیو زمانه عزیز.
همکار فریلنس زمانه ونداد زمانی
همجنسگراها
bita bakhtiariTue Jun 08, 2010 10:30 AM PDT
اشاره من به همکاری همجنسگراها با رادیو زمانه به معنای نادیده انگاشتن فردیت و توانمندیهای آنها نبوده و نیست.
به نظر میرسد آنچه درباره همجنسگراها به عنوان افرادی که جامعه ما، آنها را از خانه و کاشانهشان آواره کرده و «سردبیر محترم» از موقعیت بغرنج برخی از آنها برای تثبیت موقعیت خود سود میبرد نوشتهام، باعث سوءتفاهم شده است.
معتقدم برخوردی که «سردبیر محترم» با همجنسگراها در مناسبات کاری دارد، مثل همان برخوردی است که جامعه ایرانی با آنها داشته و دارد که محل اعتراض است.
شماری از همجنسگراها هم همچون بسیاری دیگر، ساعتها در زمانه کار میکنند، اما دستمزدی ناچیز دریافت میکنند.
ما سالها در بخش خبر رادیو زمانه تلاش کردیم تا صدای همه اقلیتهای مذهبی، قومی و جنسی و نقض حقوق اولیه آنها را به گوش همه برسانیم. آنچه درباره همجنسگرا در یادداشتم آمده هم اعتراض به نقض حقوق اولیه آنها به طریقی دیگر بود و نه چیز دیگری.
بنابراین این توضیح را در اینجا میآورم که حاشیهسازان هم به جای فرافکنی و پوشاندن ناکارآمدیها این بار در این قالب، به مشکلات اصلی پاسخ دهند
خانم بختیاری
hamsade ghadimiTue Jun 08, 2010 07:29 AM PDT
از نظر و تجربهٔ شخصی خود، این را برازنده نمیبینم که به این وجه از همکاران سابق خود شکایت کرد. در حقیقت، این نوع شکایت باعث عدم استخدام در کار جدید خواهد شد به دلیل این که فقد حرفهای بودن کاندید را نشان میدهد. ثانیا این روش تهمت موجب به افتراست. ثالثا، امیدوارم در آینده بتوانید بیشتر حرمت به اقلیت ها بگذارید.
با آرزوی موفقیت
غیر حرفه ای بودن
Saead SoltanpourTue Jun 08, 2010 07:17 AM PDT
بنظر می اید بودجه ا زما بهتران و مدیریت " هیئتی " بالاخره کار دست این رسانه بدهد
ماشکی می شد رسانه ای مستقل تر از نظر بودجه و حتی بخش خصوصی داشت تا آنوقت مرزبندی ها بهتر انجام می شود و کار رسانه ای هم حرفه ای تر در خدمت آگاهی رسانی مردم ایران قرا ر می گرفت
این رفتارهای غیر حرفه ای و پارتی بازی در این رسانه ها ، ادم را یاد دوران شوستر موسس مالیاتی ایرانی می اندازد
خدا پدرش را بیامرزد همه فاملیهایشان را به این موسسه در زمان رضا شاه نیاورد
روزنامه نگار -کانادا
Saeed Soltanpour
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com
«زمانه» زیر رگبار حقارتها و حسادتها
Pejman7Tue Jun 08, 2010 05:45 AM PDT
همین نامه نشان می دهد که خانم بختیاری، علیرغم تصورشان، به هیچوجه حرفهای نیستند؛ چون مسایل داخلی سازمانی که در آن کار می کردند را به راحتی در اینترنت منتشر کرده اند. پس فردا اگر در سازمان دیگری هم نتوانند با مدیر به توافق برسند شاید همین کار را دوباره انجام دهند.
«کودتا» و «به ناحق» به دست آوردن سردبیری زمانه هم از مسایل شگفت انگیزی است که مطرح کرده اند. گویی سیستم اداری رادیو زمانه به عنوان سازمانی ثبت شده در هلند را با صحنه انتخاباتی جمهوری اسلامی اشتباه گرفته اند. «زمانه» دارای یک شورای سردبیری متشکل از ایرانیان و هلندیان داوطلب است. اگر اطلاعات نادرستی به ایشان منتقل شده آگاه باشند که با موافقت اعضای اتاق خبر و تایید هیدت مدیره، فرید حایری نژاد به آمستردام آمد و به عنوان سردبیر رادیو از تابستان 1388 کارش را آغاز کرد. مدارک این روند موجود است و چیزی نیست که با توهمات خانم بختیاری تغییر یابد و رنگ «کودتا» به خود بگیرد.
جالب اینجاست که خانم بختیاری و همسرشان در سپتامبر 2008 که هیئت مدیره زمانه به دلایلی به همکاری مهدی جامی به عنوان مدیر خاتمه داد، در آن جنجالی که برخی در وبلاگستان به راه انداختند، خودشان و همسرشان خواستار تغییر یافتن مهدی جامی بودند. مدارک آن هم موجود است. حال که شرایط شان تغییر کرده و رادیو با درخواستهای آنها به دلایل گوناگون موافقت نکرده، آن دوره تبدیل شده است به دوره ای درخشان که از آن لذت برده اند!
اعضای رادیو زمانه با مینیمم نیرو، تقریبا به طور روزانه درگیر به قول معروف، «سوتی»های بخش خبری و درست کردن آن بوده اند. بارها برای رعایت حال و روحیه دادن به برخی همکاران مانند خانم بختیاری ، از بازگویی اشتباهات فاحش خودداری می شد. اینکار پیامد پیش بینی نشده ای را به دنبال داشته که همانا توهم خانم بختیاری از بابت حرفه ای بودن در امر روزنامه نگاری و خبرنویسی است.
در بخش دیگری از یادداشت ایشان آمده که سردبیر کنونی « حتی با استفاده از همجنسگراها در ترکیه و پرداخت پولی ناچیز به آنها، سایت زمانه را اداره میکند...». رادیو زمانه چه در زمان مهدی جامی چه در زمان فرید حایری نژاد برای حقوق اقلیت های مذهبی، قومی، جنسی و ... احترام قایل بوده و برای منعکس کردن مسایل آنها کوشیده ولی حال با نهایت تاسف می بینیم که برای تحقیر برخی همکارانشان، «همجنسگرا» بودن آنها را مطرح میکنند. همین موضوع مایه شرمساری بسیار است که کسی که حد اعلای اندیشهاش چنین برخورد تبعیضآمیز و توهینآمیزی است خود را روزنامه نگار حرفه ای می داند.
از بابت عدم تسلط مدیر (دیرکتور) رادیو زمانه به زبان فارسی هم ناگزیر هستم به خانم بختیاری یادآور شوم که ظاهرا با سیستم اداری در اینجا بسیار ناآشنا هستند و حتا نمی دانند که این «سردبیر» رادیو است که به لحاظ محتوا و مطلب مسئول است. «مدیر» تنها به لحاظ اداری و سازمانی، ایفای نقش میکند.
خانم بختیاری علیرغم آنچه برای آقای جهانشاه جاوید نوشته اند، خوشبختانه لینک مطلبشان در "بالاترین" همچنان موجود است که از کمترین استقبال هم برخوردار نشد و لحن غیرحرفه ای و تاسفبارشان، واکنش منفی خوانندگان را هم برانگیخت. برخی دیگر از این به اصلاح «رسانه»ها هم روی درگیریهای قدیمیشان یادداشت را چاپ کردند. بدون اینکه حتا سخنان طرف مقابل را هم پوشش دهند یا جویا شوند. همین یک نشانه دیگر از ادعا و توهم «حرفهای» بودن . بودجههایی که نام پشتیبانی از حقوق بشر به دست آورده می شود، چه خوب صرف اینکار می شود!
از بابت آنچه از آن به عنوان «کلاسهای آموزشی» نام برده شده، باز هم تازه وارد بودن خانم بختیاری عزیز به عرصه رسانههای حرفه ای را نشان میدهد؛ چون در اروپا تقریبا در همه سازمانها و رسانهها به شکل دایمی، دورههای آموزشی و تبادل اندیشه برگزار میشود تا تازهترین دستاوردها در آن زمینه بررسی، دوره و ارائه شوند؛ نه اینکه مانند یک مرداب با همان اندیشه های صد سال پیش کار شود. جالب است که عملکردی چنین مثبت که انجام آن بسیار عمومیت دارد به عنوان نقطهای منفی ارزیابی شده است.
خانم بختیاری جا دارد، نگرانی خود را داشته باشند و بگذارند دیگران در این رسانهی «بدنام»، کار خود را در فضایی کم تنش ادامه دهند. رسانه بدنامی که روز به روز چهره های تازه نفس تری به آن می پیوندند و مخاطبان آن هم بی اعتنا به جنجال های وبلاگی خانم بختیاری و امثال ایشان، روز به روز گستردهتر میشوند. مردم منصفترین داوران هستند.
از خانم بختیاری باید سپاسگزار بود که برای کارکنان زمانه، آرزوی «صبر» کردهاند. در کنار افرادی مانند ایشان کار کردن، جداً «صبر» می خواهد
This Is Amazing!!
by Landan-Neshin on Mon Jun 07, 2010 04:53 PM PDTThe allegations made by the author,if not libellous, could be regarded as an amazing admission.
Not knowing anything about how Zamaneh radio operates or is managed, nor ever listened to it, I must say the only thing I knew about it was that the Dutch parliament, despite opposition from the Dutch government, approved a plan and provided the budget for setting up a radio/online service in Persian to broadcast "free, objective and balanced" news to Iran.
Now, while I stand to be corrected on my understanding of the Zamaneh's ethos, set by the Dutch parliamentarians, I am left with total amazment that the resigned News editor of Zamaneh openly refers to the last year's disputed presidential election in Iran as a "coup"and pays tribute to those whom she describes as "facing bullets to fight against lies in Iran". So much for your nuetrality and objectivity!!
I think by publicly detailing a "clash of characters at work", the author has revealed a lot more about the actual function of the Zamaneh radio that would make it very difficult for the Dutch parliament to continue supporting.
Alternatively, could it all be their own plan to save some money and please two governments at the same time? Who knows!!
این چه وضعیه آخه من نمیفهمم!
AnonymouseMon Jun 07, 2010 10:52 AM PDT
اصلا سر دبیر میخواین چیکار؟ اونم سر دبیر زور بگو. آخه پس آزادی بیان، محیط کار سالم، اینها همه بیخوده؟ والا من فکر کنم ایران از دست این اخوندهم راحت بشه ما تازه بد بختیهای جدیدمون شروع میشه.
حالا اشگال نداره آقای جهانشاه جاوید جان بسیار سر دبیر خوبیه. من شما رو به ایشون توصیه میکم، انشالله یک کار جدید در اینجا آغاز کنید. اگر هم خودتون خواستید با ایشون تماس بگیرید بگید اننیموس معرفیتون کرده انشالله کارتون رو زودتر راه میندازه.
موفق و پیروز باشید.
Everything is sacred