مرحله بلوغ

فضای کنونی برای کانال های تلویزیونی بیشتر و مخاطبان خاص تر خیلی راه دارد تا به مرحله اشباع برسد


Share/Save/Bookmark

مرحله بلوغ
by Siavash Ardalan
19-Sep-2010
 

شاید در زمانی که شما این نوشتار را میخوانید، عده ای در سودای راه اندازی یک کانال تلویزیونی فارسی زبان جلسه ای تشکیل داده اند. اگر کانال های ماهواره ای خصوصی با ظهور چندین کانال مستقر در لوس آنجلس و چند شهر دیگه دوران شیرخوراگی را با برنامه های آماتوری شروع کردند، الان مفهوم و کاربرد تلویزیون برای مخاطب ایرانی وارد مرحله بلوغ شده.

راه اندازی تلویزیون صدای آمریکا و همچنین پی ام سی، اولین جوش های بلوغ بر چهره تلویزیون های ماهواره ای ایرانی بود که با شروع به کار تلویزیون فارسی بی بی سی جهش به یک دوران تازه را رقم زد: دورانی که کانال های لوس آنجلسی، هم به خاطر تنگنای مالی بیشترشان و هم به خاطر حرفه ای تر شدن فضای تلویزیونی، به حاشیه رانده شدند و جای خودشان را به انبوهی از تلویزیون های تخصصی حرفه ای تا شبه حرفه ای دادند. از کانال های خرید جنس تا کانال های موزیکال، فیلم های هالی وودی و البته سریال – مثل "فارسی 1" – که برای خودش تبدیل به یک پدیده شد.

حتی حکومت ایران که اجازه فعالیت کانال های خصوصی را نمیدهد نتوانسته فرصت ها . ظرفیت های این عرصه را نادیده بگیرد. صدا و سیما سالهای پیش با راه اندازی کانال های جام جم 1 و 2 توجه ایرانیان برون مرزی را به خود مشغول کرد. اما حالا مسئولان ایران باز بودن باب ارتباط های مالی از داخل کشور را با کانال های خصوصی ماهواره ای تحمل و چه بسا پشتیبانی میکنند. نه به این معنی که لزوما تلویزیونی مثل "ولایت" در آمریکا یا کانال های "سلام" و "اهل بیت" از ردیف های بودجه ایران اعتبار میگیرند اما میتوان گفت که پشتیبانی های مالی صاحبان مذهبی ثروت در ایران برخوردارند. "سلام" با محافظه کاری و "اهل بیت" با صراحت بیشتری، سخت مشغول تبلیغ برای تشیع و علیه تسنن هستند. از طرف دیگر صاحبان ثروت در کشورهای سنی منطقه نیز با حمایت از تلویزیون حرفه ای "نور" بیکار ننشسته اند و طیف هائی از مخاطبان سنی را خصوصا در مناطق مرزنشین ایران جذب کرده اند.

مخاطب ایرانی امروز چه به دنبال خبر باشد، چه خرید جنس، چه موسیقی، چه مسابقه، چه عبادت، چه ورزش ... میتواند کانالی آبرومند برای خودش انتخاب کند. اما آبرومند و حرفه ای لزوما یکی نیستند ... و فضای کنونی برای کانال های بیشتر و مخاطبان خاص تر خیلی راه دارد تا به مرحله اشباع برسد.

از آنجائی که اکثر کانال های تخصصی جدید از الگوی مشابه خودشان در آمریکا پیروی کرده اند، یعنی همان برنامه های آمریکائی را با دوبله یا زیر نویس به مخاطب ایرانی عرضه میکنند، مراحل بعدی این روند قابل پیشبینی است: مرحله بعدی برای فعالیت این کانال ها مرحله ایست که آنها وارد برنامه سازی – یعنی ساخت برنامه های مستقل و نه دوبله - میشوند. کاری که نیازمند پول بیشتر و کادری به غایت ورزیده تر است.

مسلما در این دوره پول و کادر متخصصی که هر کانال از آن بهره میبرد متفاوت خواهد بود. همین طور که الان هم حتی در حد دوبله، سطح کار متفاوت است. کانالهائی مثل کانال خرید جنس یا کانال های فیلم، دوبله قوی ای دارند ولی میبینیم که "فارسی 1" با وجود برخورداری از سرمایه ای هنگفت، نمیتواند از خدمات دوبلرهای متبحر استفاده کند.

ظهور تلویزیونهائی که راسا خودشان برنامه میسازند، میتواند تا چند سال آینده در سبک های مختلفی از برنامه سازی پیاده شود - هر چند تلویزونهای مذهبی بویژه مسیحی کمابیش این کار را در مقیاسی محدود مدتی است شروع کرده اند. البته برنامه های خارجی دوبله شده همچنان بخش بزرگی از محصولات تلویزیونی برای فارسی زبانان خواهد بود چنانچه بزودی کانال "کاوش" با ارائه مستند های خارجی با دوبله های حرفه ای میتواند رقیبی برای مستندهای بی بی سی باشد.

اما تلویزیون بی بی سی فارسی با برنامه سازی در سبک های مختلفی مثل خبر، مستند، تعاملی (نوبت شما) و هنری از هم اکنون چشم مخاطب ایرانی را بروی آنچه که در عرصه برنامه سازی خارج از محدودیت های حکومتی ممکن هست، و میتوانند توقعش رو داشته باشند، باز کرده. شاید این توقعات در کوتاه مدت با راه اندازی قریب الوقع کانال "من و تو تی وی" برآورده شود. کانالی که با سبک مشهور به "رئالیتی تی وی" در غرب، میکشود برنامه هائی را به همین سبک به مخاطب ایرانی ارائه دهد. با توجه به سرمایه گذاری زیادی که برای این کانال شده، احتمال موفقیتش برای گشودن باب این نوع از برنامه سازی زیاد خواهد بود. کانالهایی که در این مسیر حرکت میکنند، از برنامه های مشابه در غرب الگو برداری میکنند: مثل برنامه های ستاره یابی در بین هنرمندان (که با پروژه پرشین استار کلید خورد)، آشپزی و چه بسا تاک شو(حضور یک مجری در میان تماشاچی های دعوت شده به استودیو با شرکت مهمانانی که از مسائل شخصی خودشان یا عمومی جامعه صحبت میکنند)، دوست یابی، و مراحل پیشرفته تر رئالیتی تی -که در برنامه های پدیدار میشود که الان در تلویزیون های آمریکائی و اروپائی میبینیم: مثلا برنامه مبادله کدبانو های دو خانوار برای یکماه، ضبط مکالمات داخل تاکسی بین راننده و مسافر، فیلمبرداری از داخل اورژانس ها، فرودگاه ها...، مسابقات استقامت در کوه و دریا، همزیستی چند نفر در یک خانه زیر نظر دوربین های مخفی ای که مخاطبان با آرا خود، نامطلوب ترین عنصر را از خانه اخراج میکنند تا آخرین فردی که باقی میماند برنده شود و....

در حوزه خبر، ابتدا صدای آمریکا رقیبی قدر مثل تلویزیون فارسی بی بی سی را مقابل خود دید که یارای رقابت در برابرش را نداشت. اما این امید بی بی سی که بتواند در عرصه خبر، از خارج ایران، یکه تاز بماند، امیدی عبث خواهد بود. شاید تلویزیون بی بی سی فارسی بتواند جایگاه مرجعیت خودش را در ارائه اخبار موثق و مطمئن حفظ کند اما مخاطب ایرانی طی سالهای آینده با ظهور "یورونیوز" فارسی در پائیز امسال و احتمال راه اندازی کانالهای خبری "فرانس 24" و شاید روزی "الجزیره"، کلی گزینه برای گرفتن اخبار خواهد داشت. مرحله بعدی البته کانال ها یا برنامه های خبری حرفه ای از طرف سرمایه گذارهای خصوصی است که احتمالا با گرایشهای خاص ولی ظریف به لحاظ سیاسی، مخاطبان خاصی را جذب میکنند... و چه بسا حکومت ایران را ناچار کنند با پذیرش این واقعیت بکوشد پیامهای سیاسی خود را با دادن مصاحبه از طرف مسئولانش به این شبکه ها به افکار عمومی ارائه دهد. اما خبر بد برای حکومت باز شدن همین عرصه به تلویزیونهای خصوصی سیاسی مخالف و منتقد مثل "رسا" هست که شاید در حالت عادی سهم چشمگیری از بیننده ها را به خود جذب نکند ولی شاید در مواقع بحران از چنین موقعیتی برخوردار خواهد شود.

اما محدودیت هائی که میتوان بر رشد کمی و کیفی کانال های ماهواره ای فارسی زبان تاثیر بگذارد، از چند نوعند: اولا شاید بازار تبلیغات، کفاف تامین هزینه این همه تلویزیون های تخصصی را ندهد. کسب و کارهای ایرانی ای چه برای تبلیغ کمبربند لاغری، چه برای تبلیغ معاملات ملکی خود در دبی شاید به این کانال ها پول بدهند ولی مطمئنا ظرفیت تامین مالی همه آنها را ندارند. می ماند شرکت های بزرگ بین المللی و چند ملیتی که از همین الان تبلیغاتشان را در کانال های مختلف تخصصی ایرانی میبینیم . اولین نمونه هایش را در تبلیغات این شرکت ها بر روی کانال "پی ام سی" مشاهده کردیم. این شرکت های بزرگ مترصد این هستند که با بازگشائی فضای اقتصادی و سیاسی ایران در آینده، از الان جای پای خود را در ذهن مخاطب درون مرزی ایرانی ثبت کرده باشند. اگر این بازگشائی اتفاق نیفتد و وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران به طرف بسته تر شدن حرکت کند،؛ قطعا رشد قارچ گونه کانال های فارسی زبان کند خواهد شد ولی متوقف نمیشود. درگیری نظامی وانحطاط وضعیت امنیتی ایران هم به هیچ وجه برای بیزنس خوب نیست و فقط به تداوم وضع موجود برای تلویزیونهائی کمک میکند که منابع مالی آنها به دولتهای دیگر متکی است مثل "بی بی سی"، "صدای آمریکا" یا "یورونیوز".

اتفاقات غیر قابل پیش بینی همیشه پیش می آید اما روندها در عصر جهانی شدن و ارتباطات توقف پذیر نیستند. سابقا تغییرات در طول جابجائی نسل های اتفاق میافتاد اما امروزه مخاطب ایرانی در دوره ای چشم به تلویزیون های خود میدوزند که تحولات رسانه ای در یک مقطع سنی از عمر نسلهای مخاطب شکل میگیرند.

سیاوش اردلان


Share/Save/Bookmark

 
Red Wine

!

by Red Wine on

بعد از ۱۴ سال تجربه کاری خودم در تلویزیونهای مختلف اروپای به این نتیجه میرسم که:تاسف انگیز است که بالای ۷۰% افرادی که در تلویزیون‌های فارسی زبان کار میکنند،هیچ گونه تجربه خاصی‌ در این زمینه ندارند و اکثراً به بیراهه میروند و وقت دیگران را تلف میکنند و باعث تمسخر دیگرانند.

کلمات و حرف‌ها قشنگند اما هیچ گونه راه حلی‌ نمی‌بینم.

موفق باشید.


Jahanshah Javid

Wait and see

by Jahanshah Javid on

Thank you for this piece. I agree with your views.

Maybe the BBC and VOA's innovations and professionalism will rub off on others. I'm not too sure. It's unusual that the Iranian diaspora has not been able to set up a commercially independent (or at least exclusively run with private funds), professional, entertaining TV channel. Well, there may be a couple of entertaining ones, but even those are not exactly up to international standards.

But better days are not too far away. It looks like in the next few years we will see higher quality of original programming in news and entertainment on a number of new channels.

I think most of these will be short-lived however. They may be springing up because of the political situation in Iran and disappear as moods and circumstances change and funding dries up.

Will we also see a channel that is privately-funded by wealthy individuals who will wholeheartedly believe in service, quality and professionalism? Who respect and back competent and creative editors, producers and artists?

Let's wait and see.


Nazy Kaviani

تلویزیون اینترنتی چطور؟

Nazy Kaviani


از تجزیه و تحلیل هوشمندانهء شما ممنونم. من فکر می کنم با توسعهء تکنولوژی اینترنتی، امکان تولید برنامه های تلویزیونی اینترنتی بیش از پیش شده است. با تجربهء بسیار محدودی که خود من در فعالیت و تولید حول و حوش وسایل ارتباط جمعی داشته ام، می دانم که مبالغ بسیار زیادی از بودجه های سالیانهء ایستگاههای تلویزیونی صرف استخدام، مزایا، تجهیزات، و اجارهء محل کار پرسنلی می شود که در جلو و پشت دوربین مشغول تولید و یا حمایت از تولید هستند. برای همین هم تلویزیون های دولتی دارای تشکیلات عریض و طویلی می شوند که بیشتر مشغول بوروکراسی می شوند تا تولید برنامه های هوشمند و این هزینهء تولید را بالا می برد. تلویزیون های خصوصی هم یا باید قربانی کمبود محتوا و کیفیت بشوند و یا خود را قربانی تبلیغات کنند. اگر امکان راه اندازی تلویزیون های اینترنتی فراهم بشود، نیازی به استخدام و تمرکز تولید کنندگان و پرسنل حامی در یک منطقه و در محل کار واحد نیست و افراد می توانند از اقصی نقاط جهان برنامه های تولیدی خود را به اشتراک بگذارند. به این ترتیب هزینه ها پایین می آید و تنوع برنامه ها به دلیل چند صدایی و استقلال تولید کننده ها بالا می رود. اما هنوز نمیدانم درآمد این تلویزیون های اینترنتی چگونه تامین خواهد شد. همانطور که دوستان دست اندرکار سایت های اینترنتی گواهی می دهند، ایجاد درآمد از اینترنت هنوز راه زیادی تا واقعیت دارد.

با تشکر مجدد،