Fariba Davoodi Mohajer: Hejab

Activist discusses change of heart about women's clothing

17-Oct-2011
Share/Save/Bookmark

Recently by mehrdadmCommentsDate
Omid Djalili: The Baha'i Faith in Words and Images
11
Dec 05, 2012
Dimmed Lanterns
1
Dec 05, 2012
Iranian TV shows off 'captured US ScanEagle drone'
5
Dec 04, 2012
more from mehrdadm
 
Darius Kadivar

Gol meedee Aghar Reisse Jomhur Shodee ... Poopoo Pid Do ...

by Darius Kadivar on

Unlike this Lady GENUINE IRANDOKHTS Don't need lessons from Melli Mazhabis ! 


 

//www.youtube.com/watch?v=rPHW-ldSeqY

 

Cause At least they know who they are and where their Loyalties should be !

 

Fed Up with all this Political Correctness !

 

How YOUR "Green" Color Was Chosen & By WHOME !

 

FED UP WITH POLITICAL CORRECTNESS: Ahmadinejad is NOT my Prime Minister  

 

SATIRE: I voted ;0)

 

 

 


afshinazad

رهایی از تاریکی

afshinazad


خانوم مهاجر نمی دونم که چند سالتان هست ولی به نظر میرسد که زمان انقلاب نوجوان بوده باشی، چرا زمان شاه مادر شما و بقیه زنان که ازاد بودند احساس حقارت نمی کردند، من خیلی خوشحالم که شما خودتان را انسان شناختین و لزومی هم نداره که احساس بکنید که نصف انسان شده اید. اگر اصلاح طلبانی که به شما پیله ببندند پس انها کمی از اخوندها ندارند. ولی چرا در ایران مثل بقیه زنان ازادی خواه نمیپوشیدید، شاید وقتی قدرت و پول دیگه نبود گوربابای حجاب هم شد، خوب شما تنها نیستید ، هزاران مثل شما بخاطر پول و قدرت ایران را ویران و غارت کرده اند.  ای کاش هیچ موقعه شما و امثال شما دیگر به زمان دوران طلایی خمینی فکرنمی کردید  ، چون وجود اسلام سیاسی مثل سرطان در راه ازادی است.


Anahid Hojjati

It sure took her many years to get basic facts

by Anahid Hojjati on

If you were a woman in Iran in early 1980s, it took at most couple years to understand that the regime was bad news for women and the "solteh' that Mrs. Mohajer talks about, was there even in early 1980s. She should have realized all this much sooner.


statira

learning the hard way

by statira on

Some of us learn the hard way, but some are smart enough to know before. I guess she's not a very smart lady and has to experience everything for decades until she realizes it's not right.


Souri

Vay be hale melati ke Woman Rights activistesh ina bashan!

by Souri on

No comment!


عموجان

Is she to be blamed or praised?

by عموجان on

She is saying it was her choice to put on Chaador that means she was supporting these illiterate Akhoonds with all that stupid and barbaric Islamic laws with out looking at the facts that a well educate people were running the government forward not backward. Where we are today is because of people like her and thier support for IR. 

I am glad she out of closet  (Iran) and speaking out about her experience, hope one day she become president too. 

But I wonder before her support for Mullahs did she ever heard of Raza Shah and all of his work for Iranian women’s right and freedom?


Fool Me twice...

Story of Us.

by Fool Me twice... on

 I just read this and enjoyed it, like to share it with you.

{یکی بود یکی نبود, زیر گنبد کبود, پشت یک کوه بلند, میونِ بیشه ی سبز, یه کشور تاریخی بود. آره بچه های خوب من, اسم اون

مملکتِ خوب و قشنگ ایران بود, یا که بعضیا اونو پرشیا هم میخوندند.

مردمانی مهربون, دلاشون بی غش و پاک. کارشون کردارِنیک, حرفشون گفتار نیک, روشنیِ راهشون پندارِ نیک. تا که یک ابر سیاه روی اون سایه کشید. داستان ما ولی حقیقته, خیلی هم قدیمی نیست.داستانمون رو از وقتی آغاز میکنیم که یه امام در صحنه ی سیاسی سری تو سرا درآورد, حدودأ سالهای ١٣٤٠ , اولین بار که به مبارزه شجاعانه روی آورد خیلی جالبه( قابل توجه بانوان محترم). صحبت از قانونمند نمودن حق رأی برای بانوان بود, که اون امام راحل(که ٧٢ قافله دل همره اوست) بانگ وامصیبتا برآورد: ای مردم چه نشسته اید که دین و مذهبتون به باد رفت. حالا بر فرضِ مثال نیمی از جمعیت مملکت هم حق تصمیم گیری برای چگونگی اداره کشور را نداشته باشند, خیالی نیست. خلاصه کلی غوغاسالاری مدنی کرد (برای محفوظ داشتن عدم شرکت بانوان در تصمیمات کشوری) تا بالاخره به پاداش آنهمه جانفشانی تبعید شد به اتبات عالیات, ولی اونجا هم دست بردار نبود که نبود. در ادامه فرستاده شد به بلادِ فرانس , پاریس, نوفل لوشاتو, جنب نونوایی لویی باگِت. خلاصه در پایانِ هجرت غمناک به کشور مراجعت نمود, و در هواپیما وقتی از ایشان پرسیدند: از بازگشت به وطن چه احساسی دارند در کمال مصرت فرمودند: هیچی. در این مقطع لازم میدانم که نکته بسیار مهمی را به اطلاع عموم برسانم. برخلاف ادعاهای حسودان مبنی بر کمکهای بیدریغ اجانب به ایشان, باید خاطر نشان نمود که آن والامقام نه دیناری از سازمان سیا و حاج جیمی کارتر قبول فرمودند نه از امثال شبکه ی بی بی سی کمکی قبول کردندی. اگر هم بخیلان گفتند: آقا جان کمک مالی دلار اِمریکا بود, نه دینار, شما باز هم باور نفرمایید. قبل از بازگشت و در بدوِ ورود هر جور وعده تصور بفرمایید صادر فرمودند: از آزادی سیاسی تا مسکن و آب و برق و اتوبوس مجانی, یه عده میگفتند یعنی کرایه مجانی, بعضیا میگفتند هر کسی یه اتوبوس میگیره, اینجوری دیگه احتیاجی به اتوموبیل شخصی نیست و هوا هم کمتر آلوده میشه (به نظر نگارنده امام خمینی اولین محیطبان دنیا هم بوده) خلاصه هر چه ایشان با زور میخواست آزدی بده مردم ما گفتند نمیخوان. از اَمام اصرار, از اونا انکار. بعدش هم هزاران نفر را که از خرِ شیطون پایین بیا نبودن و سالها در کمپ های آزادی اوین و قزلحصار و رشت و تبریز و کردستان و خوزستان سرگرم عیش و نوش (٢٤ ساعته) بودن را مفت و مجانی فرستاد به بهشت. راستی تا یادم نرفته بگم که دوران خیلی طلایی بود. حالا برسیم به یاران باوفای اون دوران طلایی. یه رییس جمهور بود که بعد رهبر معظم(مادامالعمر) شد. یه رییس مجلس بود که بعدش ٨سال در مقام ریاست جمهوری سازندگی کرد و رییس خبرگان و تشخیص مصلحت و شورای نگهبان شد. یه نخست وزیر بود که بعدش تشریف برد در شورای امنیت ملی و بعد از ٢٠ سال یادش افتاد قطار نظام مقدس از ریل خارج شده و تصمیم گرفت برش گردونه به اون ایستگاه طلایی امام راحل. یه وزیر ارشاد بود که در اوایل انقلاب میخواست توی کلاس دانشگاه ها دیوار آجری بکشه, که امام تیلقراف زد که بابا دمت گرم سیّد بیخیال, تو دیگه خیلی کارت بیسته, سرانجام هم ٨سال در مقام آبدارچی, ببخشید رییس جمهور, هی چپ و راست اصلاحات کرد و گفتگوی تمدنها راه انداخت. یه رییس بنیاد شهید هم بود که بعدش رییس مجلس شد و آخر کار مدعی شد که اصلأ انتخابات آزادی وجود نداره. یه آق محمود هم بود که کارنامه شون از زمان وقوع قتلهای مخالفان در اروپا تا شهرداری تهران و ریاست جمهوری زورکی جلو چشم هست ,ولی بعد از پاس ریاست جمهوری خوره بازی درآورده و هی تک روی و تکخوری میکنه بی معرفت. هر چی هم که این یاران امام پیغوم پسغوم میدن که بابا محمود خان ما خودمون حق آب و گِلی داریم, نرود میخ آهنین بر سنگ. اینه که حضرات به تکاپو افتادن, چونکه سهم خودشون کم/قطع شده. والا این جماعت هیچ وقت دنبال احقاق حقوق مردم ما نبوده, نیستند و نخواهند بود. از ما گفتن...


hamsade ghadimi

all the power to her for

by hamsade ghadimi on

all the power to her for deciding to not wear hejab and most importantly be in an environment where she can be in public without hejab.  there's a bit of conflict in mohajer's explanation on why she wore the hejab (she believed in it in the first place) and why she took it off (she looked at hejab as a form of oppression).  she failed to resolve this conflict in her explanation (e.g. how someone can consider themselves a muslim without wearing hejab).

also her story about the moment that she decided not to wear hejab (in ireland) did not jibe with her interview in parazit (may 7, 2011).  in the interview (start from min 6:20, part 2) she was wearing a hejab which she took off after the host pointed out her contradiction of not wearing a hejab before she got in front of the cameras.  she explained that she wore the hejab in front of the camera to respect a person who might see her.  after the host asked her "what about the respect of the person now that you've taken your hejab off," she responded "(s)he already 'broke' the trust."  seems to be a contradiction to me!

anyway, i respect anyone who works through issues to better themselves and become a better person and i think ms. mohajer is on her way.  she should work a bit on resolving her contradictions.

parazit interview (part 2): //iranian.com/main/2010/may/parazit-hejab

saeb, i totally disagree with you that if a woman considers herself a muslim, she must wear a hejab.  if islam was about dress code, then all "muslim" men who wear short sleeve or shave their face should be "stripped" off their religion! i let you be the judge. :)


Nazanin karvar

*

by Nazanin karvar on

بسیار قشنگ و زیباست دیدن کسانی که دگم نیستن و تغییر رو با تمام سختی‌ها و مشکلاتش پذیرا میشن.

مرسی از این که انقدر راحت و صمیمانه از احساساتشون صحبت کردن.

بسیار خوشحالم که تونستن نه از پوشش بلکه از یکی از زنجیرهای افکارشون رها بشن، آرزویی که همه در سر میپرورند.

مرسی برای شیر :) 


saeb

یا زنگی زنگی یا رومی رومی

saeb


این معقوله جدید که ایرانیها راه انداخته اند نمیدانم چیست،مسلمانم اما حجاب نمیزارم (مثلا مترقی)مسلمانم اما با غذا شراب میخورم،لبی به ویسکی‌ با دوستان در دیسکو در هنگام رقص میزنم.و هزاران چیز دیگر.عزیز جان شتر سوار‌ی دولا دولا نمی‌شود.اگر مسلمانی باید قبول کنی‌ حجاب را،باید قبول کنی‌ تو نصف مرد ارزش داری،باید و و و و و و. یا اسلام دینی است وحشیانه و ارتجاعی و باید با آن جنگید و یا آن را قبول داری و باید به همه اصل آن احترام بگذاری.


alx1711

hejab is a baseless &

by alx1711 on

hejab is a baseless & meaningless creation of Arab & islamists. women & men from deserts of arabia covered to scape the harsh sun and dust of deserts. thus hejab like islam  was forced onto iranians by way of sword, violence, murder and rape, as is today.

if god wanted women to cover then he would've made women covered in hair and taken the eyes of men for looking at women!

 


Simorgh5555

Afarin be in banuye shojah!

by Simorgh5555 on

Doesn't she feel liberated from having to wear that ugly rag on her head? Hoe does it feel to exercise your God given right to be able to walk as a free woman and feel the sun's rays touch you skin?


Manam_Babak

My hat off to her!

by Manam_Babak on

she shed herself of 1300 years of Islamic persecution against women. More power to her. She is a true Iranian lady.


KingReza

Rostam

by KingReza on

Don't be cynical. Iran is changing and so are its people and their perspective. I consider this a step forward.


Rostam - e - zaal

Betrayal or mistake?

by Rostam - e - zaal on

I have no respect for these people, they fell behind somewhere and now have changed thier tune. How easy to come to the USA and put what caused so much harm to so many people behind and say you made a mistake. I call it betrayal.