در روزهای اخیر یکی از سرخط های خبر در ایران جنگ با عروسک های "باربی" بوده است. متن خبر از این قرار است "به دنبال ممنوعیت فروش عروسک «باربی» در ایران، پلیس نظارت بر اماکن عمومی «دهها» مغازه را به دلیل فروش این عروسک پلمب کرده است." همچنین خبرگزاری کار ایران، ایلنا ضمن انتقاد از طراحی این عروسک آورده است: «عروسک باربی بر خلاف سایر عروسکها که تداعی کننده کودک بوده و دارای چهرهای معصومانه است، یک زن ۲۰ ساله آمریکایی با تمام مشخصات اندامی را نشان میدهد که با دقت فراوان طراحی و ساخته شده و با حضور تصاویرش در اکثر مایحتاج و ملزومات ضروری کودکان و نوجوانان... خود را به آنان تحمیل می کند و موجب خرید عروسک میشود.» (سایت رادیو فردا، یکشنبه 22 ژانویه 2012)
این خبر مرا بیاد "دن کیشوت" و جنگش با آسیاب های بادی انداخت در داستان معروف "دن کیشوت" نوشتۀ میگوئل سروانتس.(2) در این داستان، قهرمان اصلی، مرد دهاتی پنجاه ساله ای است که کتاب های قهرمانی و شوالیه گری زیاد می خواند و به سبب زیاد خواندن آنها قوای فکریش مغشوش شده، همۀ آنچه را که می خواند حقیقت می پندارد و در نتیجه تصمیم می گیرد که خود دست به عملیّات قهرما نانه بزند. به این جهت با همسایه ای بی سواد بنام "سانچو" که دن کیشوت را ارباب می نامد رهسپار مکانها ودست زدن به ماجراهای گوناگون می شود. یکی از اوّلین ماجراهائی که برای آنها پیش می آید جنگ با آسیاب های بادی است که آنها را غول های وحشی می پندارند. درست همچون دون کیشوت های ایرانی که اندام "باربی" بیست سانتیمتری برایشان همچون اندام یک زن آمریکائی یک متر و چهل سانتیمتریست. جنگ دون کیشوت با آسیاب های بادی درزبان انگلیسی اصطلاحی بوجود آورده که چنین ترجمه می شود: "مبارزه با آسیاب بادی (3) "که معنای آن حمله به دشمنی تصوّری و خیالی یا جنگی بیهوده و برنده نشدنیست. این عبارت گاهی نیز برای رویاروئی با دشمنی که ازو درک صحیحی در دست نیست و یا یک سری عملیاتی که بر اساس سوء تعبیر و درست بکار نبردن معانی قهرمانی، خیال پروری ویا آرمان گرایی بوجود آمده بکار برده می شود. به عبارت دیگر می توان گفت که مبارزۀ دن کیشوت با آسیاب های بادی، تمثیلی ست برای ترویج ارزیابی انتقادی، دیرباورانه، ریشخندانه ی انگیزه ها، توجیهات عقلائی و اقدامات یک قهرمان، یا سیاست های خارجی یک کشور.
تعاریف داده شدۀ بالا دقیقاً با آنچه که در ایران در خبرها آمده و می توان آن را بجای "مبارزه با آسیاب های بادی"، "مبارزه با عروسک های باربی" نامید قابل مقایسه و انطباق است. وهمچنین مبیّن سیاست خارجی ایران که به دنیا اولویّت های ایدئولوژیکی و اجرائی خود را که همان حدیث مفصّل از مجمل خواندن است می نمایاند.
و امّا علاوه بر آنچه گفته شد، من اگر بجای مردان ایرانی بودم مسالۀ تحریک شدن برایم بسیار برخورنده و توهین آمیز بود. با خود می اندیشیدم که آیا من به عنوان یک مرد مسلمان ایرانی بنا به ادّعای دست اندر کاران حکومت کار دیگری جز تحریک شدن اسافل اعضاء ندارم و باید دائماً مراقب آنها باشم که مبادا چشمشان به چیزی بیفتد و تحریک شوند. آیا بالاخانۀ من به ادّعای آنها کاملاً تعطیل و من از بابت اندیشیدن و فکر کردن بسیار ضعیف و آسیب پذیرم به نحوی که کوچکترین برخوردی آنرا تضعیف کرده و شاید هم بکلّ برطرف نماید!
سرانجام ، همانطور که دن کیشوت روزی از خواب بیدار شد و سلامتی روحی و عقلی خود را کاملا دوباره به دست آورد، امید است که دین کاران و دست اندر کاران حکومت ایران هم هرچه زودتر از خواب بیدار شوند و سلامت روحی و عقلی خود را باز یابند.
نوشتۀ مهوش شاهق
دوشنبه 23 ژانویه 2012
1 – Radio Farda: //www.radiofarda.com/content/f10_dozens_shops...
2- Don Quixote: //en.wikipedia.org/wiki/Don_Quixote
3- Tilting at windmills
Recently by Mahvash Shahegh | Comments | Date |
---|---|---|
الحمراء | - | Nov 24, 2012 |
خداوند و استفاده از زن برای تبلیغ | 3 | Sep 19, 2012 |
آیا این خداوند است که متمدّن تر شده یا پیامبر خدا؟ | 15 | Sep 07, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Interesting analogy
by Abarmard on Wed Jan 25, 2012 10:32 AM PSTEnjoyed reading it.
راه رفتن کبکه
Mahvash ShaheghWed Jan 25, 2012 06:35 AM PST
دیوانۀ عزیز، من در آمریکا ، آمدم که راه رفتن کبکه را ( سیستم اندازه گیری اینجا) یاد بگیرم ، راه رفتن خودم هم ( سیستم متریک) از یادم رفت. شما خودتان به میل خود بلندی زن آمریکائی را تجسّم کنید؛ یک متر و هشتاد یا دو متر نظر شما را بر آورده می کند؟
ممنون از لطف و تشویق شما و موندا.
؟ یعنی هنوز جای امیدواری هست
MondaTue Jan 24, 2012 10:52 PM PST
که یا اینها به تعادل عقلی و روحی برسند یا باربیها یک مترو ۴۰ سانتی بشن؟
ممنون از این نوشتهٔ جالب.
ماشااله جمهوری اسلامی
divanehTue Jan 24, 2012 04:53 PM PST
همۀ مشکل مملکت همین عروسک بازی دختر بچه هاست. حالا که همۀ مشکلات را حل کردید و نه تورم اقتصادی هست و نه خطر جنگ و نه اعتیاد و فقر و بیکاری و هیچ مشکل دیگر، باید با عروسک بازی این دختر بچه ها هم دلیرانه مبارزه کرد. عروسکشون رو توی سرشون خرد کن. ممکنه امریکا حرف شما رو به تخمش هم حساب نکنه و به جای یک ناو چهار تا بیاره و شما هم آرد به دهن بگیرید و جفت بکنید و الدرم دلدرمهایتان یادتان برود. از این دختر بچه ها و عروسکهایشان اما نمی ترسید. بابا شما سر نترس دارید. اگر این دختر بچه ها دیو بشوند شما شاخشان را می شکنید. اگر زندانی ها هرکول بشوند شما پاشنه شان را خرد می کنید. بنازم به مردانگی جمهوری اسلامی.
مهوش خانم با سپاس از این نوشته و تشبیه جالب، ما همیشه فکر می کردیم که زنهای آمریکایی قد بلند هستند و حال معلوم شد که آن هم از کلکهای هالیوود بوده و قدشان بیشتر از یک متر و چهل سانت نیست.