سرزمین رویا

Abarmard
by Abarmard
07-May-2010
 
می گویند اینجا صبح است
وعده ایست به همه ساقه های سرد
اینجا صبح است و یک اشتیاق گم گشته از خویشتن
یک عشق
دورتر از آزادی

راهی طولانی از گذشته ها
سبز شده از خاطره ها
آن جوانی ها

من بزرگ شده احساس بهاران نارسیده ام
که غوطه ور در خواستهای منطقی ام گم!

اینجا صبح است
از آن گذشته های بوف کور و تلنگرهای ناگهانی
که بدن آرامیده را چنان می تکاند

اینجاست آن جایگاه یک رویا
از تکامل پیمان ساقه های سرد
به فاصله عشقی دورتر از آزادی

می گویند لحظه های تنگ راه سفر را می گشایند
و گذشت زمان
راه رسیدن به آنسوی نان...

اینجا صبح است و شب در راه
نه،
اینجا شکوفه ها آسان برچیده نمی شوند

من بیاد دارم که اینجا صبح است
و می دانم
تنها یک عشق دورتر از آزادی

دری برای مقصد باز می شود
روزی،
شاید.
_________________

۱۹۹۸

_________________


Share/Save/Bookmark

Recently by AbarmardCommentsDate
خواست
-
Oct 23, 2012
پیوند ساقه ها
5
Jul 26, 2012
رويای پرواز
14
Jan 24, 2012
more from Abarmard
 
Abarmard

Thank you friends

by Abarmard on

I was cleaning up my study and came a cross (old to new) many pages of writings. I realize that this can be improved perhaps in time :)

Thanks for reading and enjoy your beautiful weekend.


Manoucher Avaznia

ابرمرد عزیز؛

Manoucher Avaznia


من از آن صدای زنگی که به سینه داشت خواندم

که ترنم سماعی ببرد رفیق ما را

 

درود بر تو

باز هم بسُرای

 

 


vildemose

Excellent. Your second

by vildemose on

Excellent. Your second beautifully written piece this week. You are on a roll.

Your first one was your comment on another thread debating "no fear". I really liked enjoyed reading that one too.


Red Wine

Abarmard Aziz

by Red Wine on

با شوق مطلب شما را خواندیم،دلمان تنگ بود...آنرا دوباره مرور کردیم.

دستتان درد نکند.