هذیان (به انگلیسی: دیلوژن) از نشانههای جنون (روانپریشی) بوده به معنی اعتقاد غلط در مورد یک حقیقت خارجی است که با وجود دلایل موجه و شواهد آشکار بر علیه آن بر آن اصرار میشود: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
//fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B0%DB%8C%D8%A7%D9%86
اما بنظر میرسد بعضی اوقات، ممکنست هذیان های شاعرانه به حقیقت نزدیک باشد!
١ - هذیان شهریار
نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم
سر پیش هم آریم و دو دیوانه بگرییم
من از دل این غار و تو از قله ی آن قاف
از دل بهم افتیم و به جانانه بگرییم
دودیست در این خانه که کوریم ز دیدن
چشمی به کف آریم و به این خانه بگرییم
آخر نه چراغیم که خندیم به ایوان
شمعیم که در گوشه کاشانه بگرییم
من نیز چو تو شاعر افسانه خویشم
بازآ به هم ای شاعر افسانه بگرییم
از جوش و خروش خم وخمخانه خبر نیست
با جوش و خروش خم و خمخانه بگرییم
با وحشت دیوانه بخندیم و نهانی
در فاجعه ی حکمت فرزانه بگرییم
با چشم صدف خیز که بر گردن ایام
خرمهره ببینیم و به دردانه بگرییم
بلبل که نبودیم بخوانیم به گلزار
جغدی شده شبگیر به ویرانه بگرییم
پروانه نبودیم در این مشعله باری
شمعی شده در ماتم پروانه بگرییم
بیگانه کند در غم ما خنده ولی ما
با چشم خودی در غم بیگانه بگرییم
بگذار به هذیان تو ، طفلانه بگرییم
ما هم به تب طفل ، طبیبانه بگرییم : شهریار
//ganjoor.net/shahriar/gozidegh/sh102/
٢ - هذیان ترکان
بزرگی ز اهل ادب ، بی بدیل
مرا گفت شرحی زرب جلیل
که او بی گمان رنج بسیار برد
زپی هر دو عالمش هستی سپرد
از ان پس بیاسود و بس باده خورد
بسی لذت از صنعت خویش برد
گذشت و پس از سالهای بلند
ز بیکاری و کاهلی شد نژند
ندا داد بر آن ملک جبرئیل
که نزد وی آرد جناب خلبل
چو اندر شدند آندو نزد خدا
همی بی خبر زانچه آید ندا
خداوند فرمود ای نامدار
تو فرزندت اسحاق نزد من آر
که بشنیده ام حسن رویش زیاد
مرا شوق نزدیکی اش پی نهاد
گر اینسان تو راضی نمائی مرا
دهم مال و مکنت فراوان ترا
چنین کرد وز آن بعد قوم یهود
بشد مالک آنچه در دهر بود
دگر شب همان رب رحمان رحیم
هوس کرد گردد مسیحش ندیم
بدو گفت آن مریم باکره
همان مادرت کو بود ساحره
که گوید که بی مرد زاده ترا
و یا عامل کار کرده ، مرا
هوس امشب آمد که چون شب چره
در اغوش گیرم ، ورا یکسره
به قومت دهم هدیه ای جاودان
که گردند مشهور در هر زمان
زتو پیروانت به علم و هنر
به دیگر خلایق بگردند ، سر
توافق شد و گشت روز دگر
ورا پیروان ، پر زعلم و هنر
از این قصه ی نغز چندی گذشت
دگر باره ، الله هوسباز گشت
محمد پیمبر به ذهنش رسید
که در کودکی و صف او را شنید
فرستاد جبرییل را نزد وی
تمنای خود را چنین کرد پی
که گر امشب آئی به خلوت مرا
به قومت دهم ، کوفه و مکه را
علاوه بر آن ، هر چه باغ است و بر
به یاران تو میدهم ، پر ثمر
محمد بر آشفت زین بد سگا ل
به شمشیر زد دست ، بهر قتال
که تو نیستی الله ، یار من
سراینده ی سوره در غار من
تو جاسوس دشمن بدی بی گمان
که اسرار من ، لو دهی هر زمان
کنون سر کنم از تن تو جدا
دگر جا نزن خویش ، جای_ خدا
بر آشفت الله از این جاهلی
فرستاد بر او جزای جلی
همان تیغ از دست او ، اوفتاد
زخشم خداوند و بر وی ، عناد
همه قوم اورا ، به صحرا سپرد
چو بزمجه کان از کلان تا به خرد
محمد چو و ضعی اسف بار دید
ز تصمیم خود ، جامه بر تن درید
سرش بر زمین و ته اش بر هوا
تمنای بخشش نمود از خدا
به هر روز زآن پس ، ده و هفت بار
سرش بر زمین ، ته هوا ، بیقرار
که شاید خدا ، آید و گا..ش
ز لطفش شود بیشتر عایدش
و قومش نگون بخت و بی اعتبار
زپی سر زمین ، ته هوا سجده وار
که شاید ، خداوند رحمی کند
به گیتی ، مکانی به انان دهد
ولی حی_ جبار و مکارشان
بکرده بتر ، بی گمان کارشان : سیروس ترکان
//www.iran-chabar.de/printfriendly.jsp?essayId=43564
نظر شما چیست؟
xxxxxxxxxxxxxxx
Recently by All-Iranians | Comments | Date |
---|---|---|
کار پردازان انگلیس در ایران : ۵٢ - احسان نراقی عنصر فعال فراماسونر | 4 | Dec 04, 2012 |
اشعاری به یاد محمد مختاری شاعر و نویسنده ی مقتول ایران | 11 | Dec 04, 2012 |
خدمتگزاران فرهنگ ایران : ٢٠ - محمد نوری | 2 | Dec 02, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
در من این سبزی هذیان از توست
All-IraniansSat Feb 11, 2012 02:06 AM PST
از حمید مصدق //www.jasjoo.com/books/new-poems/hamid_mosadegh/52/1460
هذیان بیدل دهلوی
All-IraniansFri Feb 10, 2012 03:28 PM PST
عبرتیکوتا لب از هذیان به هم دوزد مرا
موج اینگوهر نمیدانم چه پهلو زد مرا
عمرها شد آتشم افسرده است ما نفس
خندهها بسیارکردیمگریه آموزد مرا
زان همهحسرت کهحرمان باغبارم بردهاست
میزند دامن نمیدانم کی افروزد مرا
محرم آن شعله خویم جانب دیرم مخوان
عالمی را جمع سازم هرکه بدوزد مرا
حرفلعل اوخموشم کردبیدلعمرهاست
گبر دارد رو به محرابیکه میسوزد مرا
بیدل دهلوی
Jenab Dr Nouri
by All-Iranians on Fri Feb 10, 2012 03:04 PM PSTThank you for your visit and the poem. You may also like to view this poem
هذیان که گفت دشمن به درون دل شنیدم
پی من تصوری را که بکرد هم بدیدم
سگ او گزید پایم بنمود بس جفایم
نگزم چو سگ من او را لب خویش را گزیدم ... : مولوی
هذیان دیگری از شهریآر
M. Saadat NouryFri Feb 10, 2012 02:30 PM PST
هذیان دل
دارم سری از گذشت ایام/ طوفانی و مالخولیائی
طومار خیال و خاطراتم/ لولنده بکارخود نمایی
چون پرتو فیلمهای در هم/ در پرده ی تار سینمایی
بگشود دلم زبان هذیان ...
//chaleepa.blogspot.com/2008/09/blog-post_06.html
نکته
All-IraniansFri Feb 10, 2012 12:57 PM PST
شهریار شعر "نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم" را در پاسخ شعر نیما پوشیج سروده است:
رازی است که آن نگار می داند چیست
رنجی است که روزگار می داند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهریار می داند چیست
کلیات نیما یوشیج
Jenab Demo
by All-Iranians on Fri Feb 10, 2012 12:42 PM PSTThank you for your visit and your note. You may alo like to view this //www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-8be1935e04074a8aa256f7a25925985a-fa.html
شکسته نفسی
DemoFri Feb 10, 2012 11:53 AM PST
اما بنظر میرسد بعضی اوقات، ممکنست هذیان های شاعرانه به حقیقت نزدیک باشد!
*بعضی اوقات* شکسته نفسی است واقعأ. هم برای هذیان گویان روان پریشانی چون سیروس ترکان و هم برای خواننده روان آلوده ای که این هذیان های تیمارستانی را نزدیک به حقیقت میبند چگونه میشود اظهار نظر خواست وقتی هردوشان در وضع وخیم روانی بسر برده و نه میدانند هذیان چیست و نه نظر و نه حقیقت؟