فرهنگ کشی گسترده ی جمهوری اسلامی ايران


Share/Save/Bookmark

Amil Imani
by Amil Imani
30-Jun-2008
 

ترجمه  از:

www.savepasargad.com

اسلاميست های متعصب تک بعدی و ناشکيبا به پيش می رانند و همراه با خشم خويش مردم و فرهنگ های غير اسلامی را مورد حمله قرار می دهند. اين خرده فرهنگ آشوب و مرگ، نه به زنده ابقا می کند و نه به ميراث بی جان بشريت. اين خرده فرهنگ هر کجا و هرگاه که بتواند دست به فرهنگ کشی گسترده زده و گنجينه های فرهنگي ارزشمند مردمان ديگر را از صفحه ی روزگار پاک می کند. هنوز چندان از آن زمان نگذشته است که اسلاميست ها مجسمه های بودا در افغانستان را خراب کرده، جهان را تکان دادند، و طبيعت وحشی اين خرده فرهنگ آشوبگر را به تماشا گذاشتند. و اکنون تخريبی بيشتر، در يک مقياس گسترده، تحت هدايت دينکاران اسلاميست در ايران در جريان است.

آن دسته از متعصبين اسلامی که در سی سال اخير بر ايران حکمفرمايي داشته اند دست به یک کوشش منظم برای به مخاطره انداختن و تخريب محوطه های فرهنگي متعلق به دوران پيش از اسلام ايران زده و به تقاضاها و اعتراضات بيشمار مردم ايران بی اعتنايي کرده اند.

يک نمونه از اين بی اعتنايي به خواست های مکرر افراد و سازمان ها را می توان در مورد اقدامات کميته بين المللی نجات محوطه های باستانی پاسارگاد مشاهده کرد که، عليرغم آن، جمهوری اسلامی به ساختن سد سيوند ادامه داده و آن را در بهار سال 2007، به دستور مستقيم سرکرده ی اسلاميست های حاکم، يعنی پرزيدنت احمدی نژاد، آبگيری کرده است. 

بدينسان، آنچه بسياری از کارشناسان با هراس تمام نسبت به حدوث آن هشدار داده اند هم اکنون اتفاق افتاده است و افزايش گريز ناپذير رطوبت هوای ناشی از سد سيوند موجب حمله ی گسترده گل سنگ ها و قارچ های ذره بينی به آرامگاه کورش کبير شده و اکنون در سنگ های آرامگاه اين مولف نخستين اعلاميه حقوق بشر آشکارا ترک هايي ديده می شود.

اقدام با ساختن سد سيوند به وسيله d دولت اسلام، به بهانه ی کمک به کشاورزان منطقه آغاز شد. در همان زمان کارشناسان بی طرف، و از جمله متخصصين زمين شناس دانشگاه شيراز، با ارائه ی مدارک به نتايجی کاملاً متضاد با اين بهانه اشاره کردند. کشاورزان اين منطقه قرن هاست که با سختی تمام زمينی را در اصل آغشته به نمک بوده قابل سکنی کرده اند، و اکنون آب سد جديد با بالا آوردن نمک به روی زمين زحمات اين کشاورزان را بر باد می دهد.

به منظور بی اعتبار کردن ادعاهای معترضين به اين سد ويرانگر، معاون رييس جمهور، اسفنديار رحيم مشايي، که به صورت مضحکی رييس سازمان دولتی حفظ آثار باستانی نيز هست، ادعا کرده است که پشت اين اعتراضات گروه های «مخالف جمهوری اسلامی» حضور دارند.

آقای رحيم مشايي، که پس از «انتخاب» آقای محمود احمدی نژاد به عنوان رييس جمهور جديد رژيم اسلامی، به رياست سازمان ميراث فرهنگي منصوب شده، در ماه مارس 2006 در يک کنفرانس مطبوعاتی اقرار کرد که تا آن زمان نام سد سيوند و تنگه بلاغی را نشنيده است. بنياد ميراث پاسارگاد، به دليل تلاش های عمدی آقای مشايي برای ويران کردن گنجيه های فرهنگي باستانی مردم ايران، از او شکايت کرده است.

تاثير مخرب اين سد همچنين کيفيت هوای منطقه را نيز تغيير داده است. تيمور خسروی، شهردار پاسارگاد اظهار می دارد: «ميزان رطوبت هوا در نزديکی آرامگاه کورش بزرگ به حدی بالاست که هيچ کدام از ساکنان پاسارگاد هرگز چنين چيزی را در گذشته تجربه نکرده اند. اکنون دائما جريانی از رطوبت و بوی آن از جانب تنگه بلاغی به داخل دشت پاسارگاد می آيد. در بخش جنوب غربی آرامگاه، که وروديه ی اين محوطه باستانی به شمار می رود، آب های تحت الارضی به روی زمين آمده و موجب پيدايش ترک هايي در سنگ های آرامگاه شده اند».

خسروی ادامه می دهد که: «پاسارگاد هميشه به داشتن هوای تميز و دلپذير مشهور بوده است اما اکنون، در نتيجه ی رطوبت بالای حاصل از درياچه مصنوعی پشت سد سيوند، اين منطقه دچار نمک زدگی شده است».

يکی از ماموران دولت در محوطه درياچه ی سد سيوند ـ که به تدريج مشغول پر شدن است ـ می گويد: «آرامگاه از اين جا دور است و صدمه ای به آن وارد نخواهد شد». اما مردم شيراز، مرکز استان فارس، که به عنوان پايتخت شاعران و گل های سرخ زيبا و ويرانه های بازمانده از امپراتوری ايران اش مشهور است، نظر ديگری دارند. آن ها نيز معتقدند که طرح اين سد می تواند موجب بالا رفتن رطوبت در اين منطقه ی خشک نزديک شهر شيراز شده و به سنگ های آهکی آرامگاه کورش بزرگ صدمه بزند.

جمهوری اسلامی از آغاز شکل گيری خود دست به تلاشی منظم برای از بين بردن همه ی ميراث های فرهنگي و حتی جشنواره های شادمانه ی قبل از اسلام مردم ايران زده و کوشيده است سنت های شادی آوری همچون نوروز و يلدا را کنار نهاده و عزاداری های مرگ محور و بيشمار اسلامی را جانشين آنها کند. به عبارت ديگر، هدف آنها از ميان برداشتن کل تاريخ باستان ايران و همه ی آثار متعلق به دوران پيش از اسلام اين کشور است. آنها عروسک هايي بی لياقت را به عنوان کارشناسان باستانشناسی بر سر کار آورده اند تا بتوانند از طريق آنها عمليات تروريستی خود عليه دوران باستان ايران را توجيه کنند.

دولت نامشروع جمهوری اسلامی ايران در واقع يک نهاد شبه بيگانه است که به مردم ايران، سنت های آنان، و دست آوردهای پر شکوه دوران پيش از اسلام اين کشور خيانت کرده و بی وقفه مشغول فعاليت عليه منافع ملی ايران است. و ايران، در چنگال اين انگل ها، در مدتی کمتر از سه دهه به مظهر اعلای آنچه در نظر انسانيت نفرت آور بشمار می رود تبديل شده است.

اگرچه پرونده ی جمهوری اسلامی خود گويای اعمال آن است اما دلايل آشکار بيشماری برای دست زدن آنها به اقدامات وقفه ناپذير شان در راستای اين فرهنگ کشی گسترده وجود دارد. مثلاً، تصميم رژيم اسلامی برای تخريب تدريجی آرامگاه کورش بزرگ تا حد زيادی ناشی از اين تشخيص آنهاست که احترام مردمان به کورش به خاطر قوانين عادلانه ای که او نهادينه کرده و نيز آزاد سازی يهوديان در 2500 سال پيش است. بدين ترتيب اين پادشاه نيک خواه در نظر اسلاميست ها تبديل به نماد همه ی ويژگی هايي شده است که ايران واقعی را معرفی کرده و با شعارهای اسلامی در تضاد است. و به خصوص هم اوست که همچنان عشق به مليتی غير اسلامی را در دل مردمان ايران زنده نگاه می دارد.

جمهوری اسلامی، تحت عنوان برنامه های توسعه، اجرای برنامه ی گسترده ای را برای محو هر گونه اثر فيزيکی در محوطه های غنی باستانشناسی اين کشور آغاز کرده است. در زير فهرست کوتاهی از برخی از اين اعمال آمده است:

ـ سد سهند در آذربايجان شرقی که محوطه ی شش هزار ساله "کول تپه" را به زير آب خواهد برد. بر اساس گفته ی يکی از مقامات رسمی دفتر ميراث فرهنگي و جهانگردی استان آذربايجان شرقي، باستانشناسان تصديق می کنند که بيش از ده محوطه ی باستانی منطقه متعلق به پنج هزاره قبل از ميلاد به زير آب خواهد رفت.

ـ سد البرز در استان مازندران هم اکنون به طرز غير قابل جبرانی به ميراث فرهنگي بخش شرقی استان مازندران لطمه زده است.

ـ سد کارون در استان خوزستان محوطه ی باستانی ايذه را غرق می کند

ـ سد ملاصدرا تاريخی هفت هزار ساله را به زير آب می برد. عزيزالله رضايي، سرپرست تيم باستانشناسی محوطه باستانی مهرعلی فارسی، می گويد: «مهرعلی فارسی يکی از مهم ترين محوطه های باستانی استان فارس است و انجام حفاری های باستانشناختی در اين محوطه یتاريخی می تواند حقايق ناشناخته ی بسياری را در مورد دوران ماقبل تاريخ استان فارس آشکار کند. با وجود اين که اين محوطه ی تاريخی پيش از آبگيری سد ملا صدرا شناسايي شده بود، مسئولان سد به لزوم انجام حفاری در اين منطقه اعتنايي نکرده و در مدت کوتاهی آبگيری سد را آغاز کردند».

ـ سد سلمان فارسی در سال 2007 بدون کسب اجازه از سازمان ميراث فرهنگي آبگيری شده است. اين سد يک شهر 350 هکتاری ساسانی را، که از دوران ماقبل هخامنشی منطقه ای مسکونی محسوب می شده، به زير آب می برد.

ـ تخريب يکی از بزرگترين محوطه های باستانی در استان چهارمحال بختياری به وسيله ی وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی. يکی از باستانشناسان محلی، که به دلايل امنيتی  علاقمند نيست هويتش آشکار شود، می گويد: «اسراييل لازم نيست از تهديد رژيم اسلامی برای محو آن از روی نقشه نگران شود. آنکه بايد نگران باشد ما ايرانی ها هستيم که رژيم تصميم گرفته ما را از روی نقشه محو کند».

باستانشناس مزبور اضافه می کند که: «اين رژيم ضد ايرانی هر روز فکر تازه ای را در راستای تخريب ميراث ما مطرح می سازد. يک روز با سد سازی ميراث ما را به مخاطره می اندازد، و روز ديگر با جاده سازی. آن ها مدعی اند که اين کارها را برای عمران کشور می کنند اما اگر چنين است چرا ميراث ما را در دل تاريکی شب و به صورت مخفيانه از بين می برند؟ و چرا با مقامات فرهنگي برای يافتن راه حل های درست اجرای طرح های توسعه خود که، در عين حال، موجب حفظ ميراث ملی ما هستند، به مذاکره نمی نشينند؟»

ـ محوطه ی چهل و پنج هزار ساله مربوط به دوران پارينه سنگی موسوم به «کفتار خون» در استان اصفهان به منظور ايجاد پيست مسابقات اسبدوانی به کلی منهدم شده و، در همان حال، بخش شرقی اين محوطه ی باستانی نيز، به خاطر انفجارهای ناشی از کار معادن، به طرز جبران ناپذيری صدمه ديده  است.

ـ 1000 هکتار محوطه ی تاريخی متعلق به دوران سلسله ی شاهان اشکانی (248 قبل از ميلاد تا 224 بعد از ميلاد) در استان خوزستان قربانی عمليات عمرانی دانشگاه حميديه ی رژيم اسلامی در شهر حميديه شده است.

ـ آرامگاه فيروزان (ابولولو ) در شهر کاشان به منظور به دست آوردن دل اعراب سنی مذهب تخريب شده است. اين قهرمان ايرانی سومين خليفه اسلام ـ عمربن الخطاب ـ را به خاطر خونخواهی هزاران ايرانی کشته شده به دست مهاجمين مسلمان تحت فرمان او، به قتل رسانده است.

محوطه های بی جان تاريخی جهان در واقع مدارس زنده ای بشمار می روند که در گنج خانه هاشان آن درس هايي ارزشمند نگاهداری می شود. حفظ، اکتشاف و مطالعه ی اين محوطه ها گويای مطالب بسياری درباره ی گذشته ی بشريت و پيروزی ها و شکست های آن است. از بين بردن اين محوطه ها، در هر کجای جهان که اتفاق افتد، حکم سوزاندن کتابخانه های جهان را دارد. و تنها بربرهايي همچون اسلاميست های متعصب، از درک ارزش اين گنجينه ها، که متعلق به تمام خانواده بشری هستند، عاجزند. اعتقاد اين اسلاميست ها آن است که هر اطلاع، فکر و عملی که بيرون از حوزه ی اسلام واقع شود بيهوده محسوب شده و بايد از بين برود.

     وظيفه ی قطعی همه ی مردمان روشن جهان آن است که با فرهنگ کشی گسترده و بی رحمانه ی اسلاميست های متعصب، چه در ايران و چه در هر کجای ديگری از جهان که دچار تهاجم آن هاست، سرسختانه به مقابله

 برخيزند.

//www.savepasargad.com/~New-050508/03.Pasargad/Pasargad-Pages/farhangkoshi_gostardeh.htm


Share/Save/Bookmark

Recently by Amil ImaniCommentsDate
The Islam I Left Behind
12
Aug 04, 2010
Will America Survive Islamofascisim?
9
Apr 01, 2010
Jews as Scapegoats
2
Mar 29, 2010
more from Amil Imani
 
default

New political movement, an ideology

by KavehV (not verified) on

To ensure future protection against centuries old Islamist atrocities and in response to the 30 year IRI barbarism, I propose the establishment of and "Anti-Islam" political movement (a political party) before, or after the downfall of IRI in a democratic multiparty system. The name does not matter, but the basic tenet, or principle of the party must be anti-Islam; to protect the population from barbarity and check any Islamic resurgence in the long term.