در نوشتار پيشين مفهوم "ايذائ دينى" را معرفى كرده و به شكل گذرا بعضى مصاديق آن را برشمرديم. با توجه به گفت وگوهايى كه در پى انتشار آن مقال با خوانندگان درگرفت به نظر ميرسد اشارات فشرده ما در متن اصلى براى توضيح مفهوم ايذائ دينى كافى نبوده، فلذا بر آن شديم كه با ليست كردن برخى نمونه هاى ديگر ايذائ دينى به ايضاح بيشتر مطلب بپردازيم.
گفتيم كه ايذائ دينى را درجاتى است و رفتارهاى ايذائى دينباوران عليه شل مذهبان و لامذهبان طيف گسترده اى را در بر ميگيرند. از جمله ايذاهاى بالفعل از قتل نفس و نجس شمردن و طرد كردن و محروم كردن شهروندان از فرصت هاى تحصيلى و شغلى گرفته تا مزاحمت هاى خيابانى تحت عنوان نهى از منكر و حرام كردن آسايش مردم توسط بلندگوهاى بى ملاحظه در مناسبت هاى مذهبى ميتوان نام برد. از ايذاهاى بالقوه هم پديد آوردن جو خوف و تهديد نام برديم، چنانكه فرد بى اعتقاد نتواند در آن جو راحت باشد و بيدينى خود را عيان كند. طبق تعريفى كه از "ايذائ دينى" كرديم تمامى اين رفتارها از سنخ ايذائ دينى هستند، اگرچه از حيث شدت و غلظت و ميزان آزار و اذيت ممكن است بسيار متفاوت باشند.
در واقع دستآوردى كه در نوشتار پيشين در توصيف آن كوشيديم دريافت اين نكته بود كه مفهوم ايذائ دينى گرد آورنده تعداد كثيرى از ظلم هايى ست كه در جامعه ايرانى نسبت به ديگرمذهبان يا لامذهبانى كه اهل روى و ريا نيستند رواج دارد. ما بر آنيم كه روش درست مبارزه با تمام اين ستمكارى ها آن است كه به جاى ذم جداگانه تك تك مصاديق ايذائ دينى، كليت آن به يكبارگى و يكجا از سوى عارف و عامى محكوم و مذموم شناخته شود. يعنى همانگونه كه فعل دزدى را يكسره خلاف ميشمريم و مصاديق آن را درست به واسطه آنكه مصاديق آن فعل شنيع هستند رد ميكنيم و جداگانه به تحليل آن نمونه هاى خاص نميپردازيم، ايذائ دينى هم بايست به تمامى و به طور كلى نفى شود تا كليه مصاديق آن هم به يكباره منع شوند.
در ايران آرمانى ما غير اخلاقى بودن ايذائ دينى -خواه آزار همسايه نگونبختى باشد كه گناهش آن است كه در مجاورت فرد حزب آللهى منزل كرده و در ايام مذهبى از روضه و زوزه او در امان نيست، خواه غارت و چپاول و تخريب خانه و عبادتگاه كسى كه پيرو فلان كيش يا بهمان فرقه است و خواه هر نوع عمليات ايذائى ديگر- بر همگان محرز و آشكار است و نگاه عمومى به عاملان ايذائ دينى از جنس نگاه عمومى به دزدان و ديگر خاطيان و مجرمان است. در چنين ايرانى است كه ميتوان اميد داشت در مغازه يا پارك يا خيابان يا اداره اين جمله به گوش بخورد كه "آقا، اين كار شما مصداق ايذائ دينى است و بنابراين شما حق چنين رفتارى را نداريد" حتى اگر قانون مملكت به آن درجه از كمال نرسيده باشد كه چنان رفتارهاى ايذائى را جرم به حساب آورد.
Recently by Amir-Human Orfi | Comments | Date |
---|---|---|
با مذهبى ها چه بايد كرد؟ | 2 | Jun 21, 2010 |
چرا سكولارها در ايران كامياب نيستند؟ | 4 | Jun 19, 2010 |
درباره ى مقاله ى اخير مصطفى تاجزاده | 3 | Jun 16, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |